کد مطلب: ۱۰۱۳۹
تاریخ انتشار: شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶

لطفا نمایشگاه ما را با نمایشگاه فرانکفورت مقایسه نکنید!

ندا آل‌طیب

اعتماد:  یک هفته از آیین پایانی سی‌امین نمایشگاه کتاب تهران می‌گذرد و پرونده این رویداد فرهنگی با تمام نقاط قوت و ضعفش بسته شد. هرچند که مسوولان وزارت ارشاد تاکید دارند برنامه‌ریزی برای برگزاری دوره بعدی نمایشگاه باید از فردای اختتامیه آغاز شود اما باید دید این ایده چقدر عملی می‌شود.
در ادامه ارزیابی ناشران را از نمایشگاه امسال مرور می‌کنیم.

شهر آفتاب از مصلی بهتر است
در نخستین پرسش، ارزیابی آنان را درباره کلیت مجموعه «شهر آفتاب» جویا شدیم؛ مکانی که به باور بسیاری از آنان این حسن را دارد که ویژه نمایشگاه طراحی شده است و در مقایسه با مصلای تهران که برای منظور دیگری ساخته شده است، مکان مناسب‌تری برای برپایی نمایشگاه کتاب است. آنان در ارزیابی کلی خود از برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاب و مشکلات احتمالی خود سخن گفتند.
محمد حسینی، نویسنده و دبیر تحریریه نشر «ثالث» گفت: «امسال مشکل خاصی نداشتیم. تنها مشکل ما این بود که برنامه‌ریزی‌ها به اندازه نصف روز تاخیر داشت. مثلا تا ظهر روز اول مشکل برق و راه نیفتادن دستگاه کارت‌خوان را داشتیم. اما امسال غرفه را یک روز زودتر تحویل گرفتیم. در کل اینجا نسبت به مصلی خیلی بهتر است. «شهر آفتاب» برخلاف مصلی سقف بلندی دارد که امکان تهویه و گردش هوا را فراهم می‌کند که اتفاقا موضوع خیلی مهمی است. اصولا این مجموعه برای نمایشگاه طراحی شده است. البته شنیدیم که ناشران کودک و نوجوان دچار مشکل آب گرفتگی شدند و این غفلت بزرگی است که برخی از ناشران را اینگونه به دردسر انداخته است.»
اما عماد شاطریان، مدیر انتشارات «بیدگل» در ارزیابی حل مشکلات این دوره از نمایشگاه در مقایسه با سال گذشته گفت: «برای برگزارکنندگان نمایشگاه خیلی فرقی ندارد که از تجربیات دوره‌های گذشته استفاده کنند و دیدیم که امسال هم مشکلاتی دقیقا مانند مشکلات پارسال داشتیم. همان مساله باران و آب گرفتگی سالن‌ها و... گویی استفاده از تجربیات دوره‌های قبلی، برای مسوولان معنی ندارد.»
مهرگان قهاری از نشر «اختران» نیز گفت: «حس می‌کنم سیاست شهردار بوده که اینجا را داده تا استقبال مردم را ارزیابی کند. شهرداری این مجموعه را رایگان داده اما به هر حال هر سال اتحادیه ناشران برای دادن غرفه‌ها از ما اجاره‌ای می‌گیرد که هر سال هم مبلغش اضافه می‌شود. اینجا از مصلی بهتر است اما حیف بودکه نمایشگاه بین‌المللی را با آن ابهت از وسط شهر جمع کردند. بعضی هم می‌گویند نمایشگاه را به مصلی بردند تا هزینه ساخت آنجا تامین شود. البته تنها خوبی‌اش این بود که مترو داشت. اینجا سال گذشته از نظر تهویه مشکل داشت که خوشبختانه امسال بهتر است.
حمل و نقل کتاب‌ها هم راحت‌تر است. اما کمی دور است. سال گذشته مشکل آب گرفتگی داشتیم گویا لوله‌های تخلیه آب کوچک است اما در کل ساخت اینجا مشکل دارد.»
کاظم میران‌زاده یکی از متصدیان فروش انتشارات امیرکبیر نیز نظر خود را اینگونه بیان کرد: «اینجا در مقایسه با مصلی از نظر جا و مکان و حمل و نقل کتاب‌ها ایده‌آل است از نظر پارکینگ ناشران هم مشکل خاصی نداشتیم. تنها مشکلات بزرگ ما آب‌گرفتگی و قطعی برق بود. البته به ناشران عمومی برای استفاده از پارکینگ برچسب خاصی داده بودند که مشکل‌ساز شده بود. اما حتی وضعیت مشتری هم نسبت به مصلی بهتر است. با این حال میزان فروش خیلی تغییری نکرده چون تخفیف‌های فصلی خانه کتاب خیلی در این زمینه تاثیرگذار است زیرا در حال حاضر تخفیف کتاب در طول سال تقسیم شده است و همین باعث شده افت فروش داشته باشیم.»
علی میرباقری، مدیر نشر کتابسرای تندیس نیز در این زمینه گفت: «در کل از اینجا راضی هستیم اما هنوز زیرساخت‌هایش کامل نیست. دسترسی به پارکینگ آسان نیست و وقتی آب گرفتگی شد، پای‌مان تا زانو در آب بود اما در هر حال اینجا از مصلی بهتر است چون اینجا تعریفش نمایشگاه است اما دست‌اندرکاران باید یکسری امور را از قبل پیش‌بینی کنند نه اینکه یک هفته قبل از شروع نمایشگاه، یادشان بیفتد.»
 اما علیرضا اسدی مدیر نشر «نیماژ» نیز نظری مشابه دیگر همکارانش دارد: «انتقال نمایشگاه کتاب از مصلی به مجموعه «شهر آفتاب» اتفاق خوبی است چراکه مصلی زیرساخت‌های نمایشگاه کتاب را نداشت. ناشران در مصلی همواره با مشکلات گوناگونی رو به رو بودند که کار را برای‌شان سخت می‌کرد. البته این نکته هم وجود دارد که با انتقال نمایشگاه به مجموعه «شهر آفتاب»، مسیر دسترسی به آن دور شده است و بسیاری از مخاطبان به این مجموعه مراجعه نمی‌کنند و از خیر بازدید نمایشگاه می‌گذرند تا این وضعیت تازه برای مردم و در بین آنها جا بیفتد، مدتی زمان می‌برد چون برای آنها وضعیت دشواری است.»
او در ارزیابی کلی برگزاری نمایشگاه در «شهر آفتاب» افزود: « آنچه از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ می‌دهد، بسیار حساب شده و حرفه‌ای است که در دولت فعلی رخ می‌دهد. وزارت ارشاد تلاش زیادی دارد که همه‌چیز خیلی خوب و حرفه‌ای باشد و مشکلات و موانع از سر راه ناشران برداشته شود. اما معضل اصلی اینجا این است که این مجموعه برای شهرداری تنها جنبه نمایشی دارد تا حرفه‌ای چراکه در این دو سال دیده‌ایم با یک بارش باران بهاری، برخی از سالن‌ها دچار آب گرفتگی و تعداد زیادی از کتاب‌ها خیس شدند و مشکلات دیگری هم وجود دارد که به وزارت ارشاد مربوط نمی‌شود و متاسفانه در تمام بخش‌های مدیریت شهری مشهود است. در حال حاضر بحث کمبود فضا برای ناشران مطرح است فضایی که در اختیار ارشاد است، کم است.»

بهترین روزهای کاری ما در نمایشگاه است
 در شرایطی که سرانه مطالعه و آمار خرید کتاب، ارقام ناراحت‌کننده و اسفباری است، نمایشگاه کتاب فرصتی است برای ناشران تا با مخاطب خود ارتباطی مستقیم داشته باشند و بتوانند کتاب‌هایی را که در طول سال ویترینی برای عرضه ندارند، از کنج عزلت بیرون بیاورند تا اندکی رخ نمایی کنند و مجالی برای بروز خود بیابند.
محمد حسینی در توضیح این ویژگی نمایشگاه کتاب گفت: «بهترین روزهای کاری هر ناشری، ایام برگزاری نمایشگاه کتاب است. من دبیر تحریریه نشر «ثالث» هستم که این چند روز را به نمایشگاه کتاب می‌آیم و بهترین روزهای کاری من و همکارانم همین ده روز است زیرا که ما همیشه پشت در کار می‌کنیم و می‌شنویم آمار کتابخوانی کم است اما در این ۱۰ روز کتاب می‌فروشیم و این اتفاقی خوب است. خود نمایشگاه خیلی خوب است اما کافی نیست چون بقیه سال چنین امکانی نیست. نیازمند برنامه‌ریزی و اجرای دقیق هستیم که اتفاقا خیلی هم آسان است اما این کار را انجام نمی‌دهند چون عزم دولتی برای این کار وجود ندارد.»
عماد شاطریان نیز نمایشگاه را تنها فرصت برای برخی از ناشران دانست: «تنها جایی که ناشران به ویژه ناشران کوچک و شهرستانی امکان ارایه آثار خود را دارند، همین نمایشگاه است. ناشران بزرگ در طول سال تبلیغات و... دارند اما ناشران کوچک از این امکانات بی‌بهره‌اند. به هر حال شهر آفتاب از مصلی خیلی بهتر است ولی بیشتر از اینکه ویترین باشد، یک فروشگاه بزرگ کتاب است. درواقع نمایشگاه، نامی سمبلیک است.»
مسعود مومنی نیز در این زمینه گفت: «نمایشگاه صد درصد تبلیغ کتاب است و تنها امکان تبلیغی ما است. ما در تمام استان‌ها نمایشگاه‌های کتاب استانی برگزار می‌کنیم. شاید در برخی از شهرها فروش کتاب‌ها کمتر باشد اما در هر حال همان نمایشگاه هم می‌تواند ویترینی برای آثار باشد.»
کاظم میران‌زاده اما نظری متفاوت دارد: «ناشری هستیم که ۹۰ درصد کارهای‌مان شناخته شده است و مخاطبان ما از قبل می‌دانند دنبال چه آثاری بیایند. به نوعی گاو پیشانی سفید هستیم چون بیشتر کتاب‌های ما کلاسیک است که برای چندمین بار منتشر می‌شود و خواه ناخواه مشتری داریم. کتاب‌های کلاسیک همچنان طرفدار دارند.»
مهرگان قهاری نیز از مناظری دیگر به موضوع نگاه کرد: «بیشتر طراحی غرفه است. ۹۰ درصد خریداران کتاب‌های ما را می‌شناسند بقیه هم به همت و انرژی فروشنده برمی‌گردد که کتاب‌ها را معرفی کند. چون همه این کتاب‌ها در کتابفروشی‌های انقلاب هست و تهیه آن از همان کتابفروشی‌ها خیلی راحت‌تر است. اصولا تهران آنقدر کتابفروشی دارد که همه راحت می‌توانند کتاب‌های مورد نظر خود را پیدا کنند.»
با این حال علی میرباقری نظری مشابه همکاران گروه اولش دارد: «خیلی خوب است و خیلی به دیده شدن آثار کمک می‌کند حتی برای خود ما که پخش‌کننده و فروشگاه هم داریم خوب است و خیلی به اطلاع‌رسانی درباره کتاب‌ها کمک می‌کند چون تعداد کتابفروشی‌های فعال خیلی کم است و در این وضعیت نمایشگاه خیلی به دیده شدن کتاب‌ها و اطلاع‌رسانی درباره آنها کمک می‌کند البته باید امکانات بیشتر برای تبلیغات محیطی بدهند. دسترسی اینجا برای مردم سخت است و باید آسان‌تر شود.»

مخاطبان اصلی کتاب به شهر آفتاب هم می‌آیند
«شهر آفتاب» در مقایسه با مصلی مکان بسیار دورتری است و دسترسی به آن چندان آسان نیست. با این حال بیشتر ناشران بر این اعتقادند که این موضوع تاثیر چندانی بر آمار بازدیدکنندگان نداشته است و همچنان مخاطبان اصلی کتاب، به شهر آفتاب هم می‌روند تا جایی که عماد شاطریان معتقد است که مخاطبان شهر آفتاب نسبت به مصلی بیشتر مخاطبان کتاب هستند و مخاطبانی که برای تفریح و تفرج می‌آیند، خیلی کمتر از مصلی هستند. مخاطبان شهر آفتاب هدف‌شان دیدن و خریدن کتاب‌های جدید است.
علی میرباقری هم نظری مشابه همکارش دارد اما از زاویه‌ای دیگر به موضوع می‌نگرد: «از نظر من تعداد بازدیدکنندگان بیشتر است چون نسل جوان کتابخوانی آمده‌اند و پدران و مادران متولد دهه ۵۰ و ۶۰ که فرهنگ کتاب خواندن را به بچه‌های‌شان منتقل می‌کنند. پدران و مادرانی که خودشان خواننده «هری پاتر» بوده‌اند حالا برای فرزندان‌شان همین کتاب‌ها را می‌خرند.»

تبلیغ کتاب بد، بدتر از بی‌تبلیغی است
سال‌ها پیش مدارس حتما در اردوهای‌شان بازدید از نمایشگاه کتاب را هم می‌گنجاندند همچنان‌که مجموعه‌ای از کتاب‌هایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده بود در کتابخانه‌های مدارس موجود بود و همین خود فرصتی بود برای دانش‌آموزان برای آشنایی با کتاب و می‌شد امید داشت دست کم تعدادی از این دانش‌آموزان در سال‌های نوجوانی و بزرگسالی نیز عادت به کتابخوانی پیدا کنند اما حالا دیگر این اتفاقات به شکل بسیار کمرنگی وجود دارد. نه از کتاب‌های خوب در کتابخانه‌ها خبری هست و نه مدارس برنامه‌ای جدی برای بازدید دانش‌آموزان از نمایشگاه کتاب دارند. این دیگر موضوعی است که ناشران درباره‌اش سخن گفتند.  محمد حسینی در همین زمینه گفت: «کشور ما ۱۵ میلیون دانش‌آموز دارد که آموزش و پرورش روزی بین ۶ تا ۸ ساعت آنان را تحویل می‌گیرد اما با آنها چه می‌کند؟ اگر ترویج کتابخوانی را وارد مدارس کنند و از مقطع ابتدایی شروع کنند، حتما خواهیم دید چه تاثیر خوبی خواهد داشت ولی برای چنین کاری عزمی نیست. وقتی آموزش و پرورش به جای کتاب خوب و جذاب فقط کتاب‌هایی را تبلیغ می‌کند که بیانگر دیدگاه‌های خود و حاکمیت است، همسو بودن با خود را در نظر می‌گیرد نه ترویج فرهنگ کتاب خوانی در میان دانش‌آموزان را و نتیجه‌اش بیرون راندن مخاطبان از این حوزه است. تبلیغ کتاب بد به مراتب آثارش بدتر از این است که اصلا تبلیغی نداشته باشیم.»
علی میرباقری نیز همچون همکارش از بی‌توجهی این وزارتخانه به کتاب متاسف است: « برای آموزش و پرورش اصلا مهم نیست که کتابخانه‌هایش را تجهیز کند. اگر سری به مخزن کتابخانه‌های مدارس بزنیم، می‌بینیم که اصلا کتاب‌های روز ندارند و این اشکالی بزرگ است.»

برنامه‌های جنبی جذابیتی ندارند
آرمان برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب این است که نمایشگاه کتاب تهران نیز همچون نمایشگاه‌های کتاب معتبر جهان صرفا جنبه نمایشگاهی داشته باشد و صرفا محلی برای فروش کتاب نباشد اما باید دید این بستر چقدر در کشور ما مهیاست.
مسعود مومنی، مسوول غرفه‌های نمایشگاهی نشر «هرمس» نظر خود را درباره این تصمیم اینگونه بیان کرد: « چنین نمایشگاهی برای مردم سودی ندارد اما در این نمایشگاه همه کتاب‌ها در دسترس مردم است و همه هم تخفیف دارد. در آن نوع نمایشگاه، فقط کتاب‌ها نمایش داده می‌شود.»
محمد حسینی نیز با اعتقادی مشابه توضیح داد: «اگر منظور نمایشگاه کتاب فرانکفورت است که بدیهی است تفاوت خیلی زیادی با نمایشگاه کتاب ما دارد. درست است که در آن نمایشگاه کتاب نمی‌فروشند ولی آنجا بازار فروش کپی رایت آثار است و نمایشگاهی برای مردم نیست. به این معنا که مردم در حاشیه‌اند و اصل ماجرا برقراری ارتباط ناشران با یکدیگر است اما نمایشگاه کتاب ما از اساس تعریف دیگری دارد. اصلا ما عضو کپی رایت نیستیم. شاید یکی از مهم‌ترین اقدامات دولت، پیوستن به قانون کپی رایت باشد ولی تا آن روز چنین مقایسه‌هایی از بنیان خطاست.»
عماد شاطریان نیز اصرار دارد که: «چنین چیزی غیرممکن است چون در حال حاضر نمایشگاه مبدا فروش سالانه ناشران است که بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنند.»
یکی از راه‌های ارتقای جنبه نمایشگاهی نمایشگاه کتاب در مقایسه با جنبه فروشگاهی آن طراحی برنامه‌های جنبی این رویداد است؛ به این معنا که میزگردهایی با سوژه‌های جذاب برگزار شوند که هم برای نویسندگان و دست اندرکاران کتاب و هم برای مخاطبان جذابیت داشته باشد یا نویسندگان شناخته‌شده به نمایشگاه دعوت شوند و شرایطی ایجاد شود تا مخاطبانی که به آنان علاقه‌مندند، بتوانند از نزدیک با آنان گفت‌وگو کنند و با این شیوه، راهی برای ارتباط مستقیم میان نویسنده و خوانندگان آثارش فراهم آورد. از سوی دیگر می‌توان فضایی برای گفت‌وگوی نویسندگان داخلی و ناشران خارجی فراهم کرد تا راهی آسان‌تر برای ترجمه و انتشار کتاب‌های ایرانی در خارج از کشور ایجاد شود اما همه اینها جزو نقاط ضعف نمایشگاه کتاب ما است. در این سال‌ها کمتر دیده‌ایم که نویسندگان پر اقبالی مانند محمود دولت‌آبادی به نمایشگاه دعوت شوند یا کمتر دیده شده میزگردهایی با موضوعات جذاب و کاربردی برپا شود به طوری که خود دست اندرکاران کتاب و نویسندگان و مترجمان هم عموما رغبتی برای شرکت در این برنامه‌های جنبی ندارند. از سوی دیگر می‌توان با حضور چهره‌های اندیشمند و فرهیخته مانند تئوریسین‌های اجتماعی و سیاسی، فضاهایی برای گفت‌وگوهای میان رشته‌ای ایجاد کرد و این نیز یکی دیگر از کمبودهای نمایشگاه کتاب ما است که باید به آن توجه شود.
ناشران نیز همچون مخاطبان معتقدند برنامه‌های جنبی نمایشگاه معمولا جذابیتی ندارند و بیشتر نوعی بیلان کار حساب می‌آیند. جالب اینجاست که امسال به جای برنامه‌های تخصصی، بیش از هر چیز نشست‌های خبری در زمان برگزاری نمایشگاه برپا شد و برگزارکنندگان هر بار درباره یکی از مشکلات نمایشگاه مانند مشکل آبگرفتگی سالن‌ها، خسارات وارد شده به ناشران، تخلفات و محرومیت‌های ناشی از آن و... توضیحاتی دادند.
به باور عماد شاطریان از نشر بیدگل، این برنامه‌ها جذابیتی ندارد و صرفا رزومه و آمار است. البته او معتقد است که مخاطب کتاب در طول سال، این نوع برنامه‌ها را پیگیری می‌کند و کسی برای شرکت در نشست‌های تخصصی به نمایشگاه کتاب نمی‌آید.
با این حال اسدی از نشر «نیماژ» معتقد است وقتی از نمایشگاه صحبت می‌کنید، مقصود جایی است که مردم به آن مراجعه می‌کنند و درباره آن محصول خاص صحبت و نقد می‌شود. بنابراین فقط بحث فروش مطرح نیست همچنانکه در نمایشگاه‌های بزرگ کتاب جهان مثل نمایشگاه کتاب فرانکفورت و... فروش کتاب‌ها مطرح نیست بلکه تماما بحث نمایش آثار تازه است بنابراین اگر در آن نمایشگاه‌ها چنین بحثی مطرح باشد، این جلسات و برنامه‌های جنبی حایز اهمیت است چون باعث می‌شود آن کتاب بهتر دیده شود، جلسه‌ای برای نقدش گذاشته می‌شود که تاثیر بسیار زیادی دارد و این اتفاق باید در نمایشگاه کتاب بیفتد که بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی است که متاسفانه در حال حاضر جای چنین برنامه‌هایی در نمایشگاه کتاب ما خالی است.»
اسدی البته دیدگاه دیگری هم نسبت به این ماجرا دارد: «البته در همین زمینه نقدی هم دارم؛ در نمایشگاه کتاب ما خیلی به برنامه‌های جنبی توجه نمی‌شود زیرا فقط یک سالن محدود را به عنوان سرای اهل قلم اختصاص داده‌اند که همیشه پر است و عموما هم برنامه‌های جالبی در آن برگزار نمی‌شود. متاسفانه در نمایشگاه کتاب ما این ضعف وجود دارد که باید بیشتر به این بحث توجه شود.»

روند صدور مجوز خیلی بهتر شده است
او در ادامه از موضوع دیگری هم سخن گفت؛ روند صدور مجوز در وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید. هرچند همچنان تعدادی از نویسندگان و مترجمان نسبت به این موضوع گله‌مندند و معتقدند همچنان برخی از سختگیری‌های بی‌دلیل مانع از صدور مجوز برای انتشار برخی از آثار شده است، با این حال بیشتر ناشران از روند کلی صدور مجوز رضایت نسبی دارند. اسدی نیز مانند تعدادی دیگر از همکارانش چنین ایده‌ای دارد: « روند کلی صدور مجوز سیر صعودی داشته است. در چهار سال گذشته دولت جدید نگرشی خوب در حوزه فرهنگ و هنر داشته است. به ویژه در مورد کتاب که در مقایسه با گذشته به این مقوله خیلی توجه شده است و همین باعث می‌شود مخاطبان گرایش بیشتری به کتاب پیدا کنند. با بهتر شدن روند صدور مجوز، تاثیر مثبتی بر استقبال قشر کتابخوان می‌بینیم چون باعث شده بیشتر اقشار بتوانند کتاب مورد علاقه خود را پیدا کنند. هرچه به این سمت برویم که همه اقشار با انواع سلیقه‌ها بتوانند کتاب‌های مورد نظر خود را در اختیار داشته باشند، رجوع آنان به کتاب بیشتر خواهد شد و به تدریج شاهد رشد و ارتقای بهتر وضعیت کتابخوانی خواهیم بود و سر منشا این حرکت از دولت و وزارت ارشاد است که اگر چنین شود، آینده بهتری پیش‌رو خواهیم داشت.»
مدیر نشر «نیماژ» البته به ریزه‌کاری‌های صدور مجوز هم اشاره دارد: « بحث اول، زمان است. در سال‌های گذشته هر کتاب چند ماه حتی یک و حتی بیش از یک سال در انتظار پاسخ ارشاد و صدور مجوز می‌ماند اما الان در بدترین شرایط بعد از یک ماه و نیم مجوز می‌گیرد که موضوع بسیار مهمی است به خصوص در زمینه صدور مجوز به محتوا شرایط بسیار متفاوت شده است. آثاری که در گذشته به صورت غیر علمی از سوی شورای ممیزی رد می‌شد، دیگر به این شکل رد نمی‌شود. در شرایط حاضر، اگر اثری فاخر باشد و ارزش چاپ داشته باشد، مجوز می‌گیرد مگر اینکه با چارچوب و آیین‌نامه وزارت ارشاد تناقض داشته باشد.»

آیا نمایشگاه ما بین‌المللی است؟
پیشوند «بین‌المللی» وقتی در کنار نام نمایشگاه یا جشنواره‌ای قرار می‌گیرد، انتظار خاصی را در مورد آن رویداد ایجاد می‌کند. برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب نیز خود به این موضوع باور دارند و امسال در گفت‌وگوهای رسانه‌ای خود چندین بار تاکید کردند درصدد همکاری بیشتر با دیگر کشورها هستند. همچنان‌که سال گذشته روسیه مهمان ویژه نمایشگاه بود و امسال ایتالیا و البته شهر استانبول هم شهر مهمان نمایشگاه بود. حالا بماند که در آب گرفتگی نمایشگاه در هر دو سال، غرفه‌های روسیه و ایتالیا را آب برداشت. با این حال آنچه در عمل شاهد آن بودیم، حکایت از آن دارد که همچنان غرفه‌های خارجی کم رونق هستند. معمولا همزمان با افتتاحیه نمایشگاه مسوولان و چهره‌های سیاسی کشورهای مهمان در غرفه‌های خارجی حضور پیدا می‌کنند اما حضور چهره‌های سرشناس ادبی کشور مهمان کمرنگ است و دیگر اینکه برنامه‌های جنبی بخش بین‌الملل هم دچار همان مشکلاتی است که گریبان برنامه‌های جنبی داخلی را گرفته است؛ برنامه‌هایی که عموما از جذابیت کافی برخوردار نیستند درحالی که می‌توان انتظار داشت مسوولان نمایشگاه از این فرصت ۱۰ روزه استفاده و زمینه گفت‌وگوی میان نویسندگان و مترجمان داخلی و خارجی را فراهم کنند و با طراحی موضوعات جالب، مخاطبانی را به این برنامه‌ها جلب کنند.
مهرگان قهاری از نشر «اختران» درباره متناسب بودن عنوان بین‌المللی با آنچه در نمایشگاه رخ می‌دهد، معتقد است: « نمی‌دانم چقدر این عنوان متناسب است. یا ناشران کشورهای دیگر کم هستند یا ما خیلی ناشر داریم! اما هفتاد درصد بخش بین‌الملل نمایشگاه، ناشران داخلی هستند و نمی‌توان نام بین‌الملل را بر این غرفه‌ها گذاشت.»

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST