آهای خبردار

آهای خبردار

***
آهای خبردار، مستی یا هشیار

خوابی یا بیدار، خوابی یا بیدار

تو شب سیاه، تو شب تاریک
از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره، جار می‌زنه، جار
آهای غمی که، مثل یه بختک
رو سینه‌ی من، شده‌ای آوار
از گلوی من، دستات و بردار
دستات و بردار، از گلوی من، از گلوی من، دستات و بردار،
کوچه‌های شهر، پرِ ولگرده
دل پرِ درده، شب پر مرده، پر نامرده
آهای خبردار، آهای خبردار
باغ داریم تاباغ، یکی غرق گل یکی پر خار
مرد داریم تا مرد، یکی سرکار، یکی سر بار، یکی سردار
توی کوچه‌ها، یه نسیم رفته، پی ولگردی
توی باغچه‌ها، پاییز اومده، پی نامردی
توی آسمون ماه دق می‌ده، ماه دق می‌ده، درد بی‌دردی
پاییز اومده، پاییز اومده، پی نامردی
یه نسیم رفته، پی ولگردی ...

 

حسین منزوی

 

لطفا منتظر بمانید...
سه شنبه 13 تیر 1396
کد مطلب: 10442
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST