هنرآنلاین: علی احمد سعید، معروف به آدونیس ( ۸۷ ساله) شاعر معروف سوری تبار در ایران چهرهای شناخته شده است. او سالهاست که در حوزه شعر و ادبیات عرب فعالیت داشته وتاکنون جوایز ارزندهای دراین باره گرفته است. حتی تاکنون چندین بار از او به عنوان یکی از نامزدهای اعطای جایزه نوبل ادبیات یاد شده است. او یکی از اثرگذارترین و برجستهترین شعرای عرب دوره مدرن به شمار میرود که در نیمه دوم قرن بیستم انقلابی مدرنیستی را رهبری کرد. او به جز بیست جلد شعر و سیزده جلد نقد، چندین کتاب شعر از زبانهای خارجی به عربی برگردانده است. آنتولوژی چند جلدی شعر عرب او (دیون الشاعر العربی) تقریباً دو میلیون بیت را دربر میگیرد و تاکنون بارها تجدید چاپ شده است.
با این حال آدونیس برای مخاطبان فارسی زبان تا حدود زیادی ناشناخته است و به جز چند مصاحبه یا مقاله و چند قطعه شعر کمتر کسی همت کرده اثری کامل را از او ترجمه کند. یکی از شاهکارهای ادبی او «الکتاب» است که در سه جلد و با شکل و شمایلی خاص چندین سال پیش درجهان عرب منتشر شد و شهرتی جهانی بدست آورد. کتابی عظیم و بزرگ که نه شعر است و نه تاریخ و نه اسطوره و حماسه. بلکه آمیزهای از همه اینها بعلاوه چیزهای دیگری است که در یک کتاب خاص گرداوری شده است. ظاهر کتاب شبیه نسخ خطی قدیم با متونی چند لایه است. در این کتاب خواننده به صورت عمده با سه متن مواجه میشود. یکی متن اصلی که در کادری در میان صفحه آمده است. دیگری حاشیهای در سمت راست که به صورت شعری کوتاه یا بلند (درچند صفحه) دنبال میشود. این شعر گاه تعریضی بر متن اصلی و گاه به جای خود شعری جداگانه است. درهمین حال در سمت چپ نیز شاعر توضیحاتی در باره متن اصلی به تناسب موضوع آورده است. این طرز صفحه بندی دشواریهایی را ایجاد میکرد.
الکتاب در یک نگاه شرح حال یا بیان حماسه یکی از شاعران برجسته عرب در قرون گذشته یعنی متنبی است. آدونیس پیشتر کتاب دیگری به نام «ترانههای مهیار دمشقی» را با همین سبک منتشر کرده بود که حماسه ترانه سرای دیگری را بیان میکرد. در «الکتاب» اما آدونیس خود را در متنبی و متنبی را در خود شرح میدهد و از آن حماسهای امروزی میسازد. حماسهای شاعرانه که مملو از معانی و اشارههای متعدد سیاسی، اجتمای و تاریخی است. شاعر ده قرن فاصله زمانی بین خود و متنبی را درهم میریزد تا از او شخصیتی امروزی بسازد. راوی سالهای نخست اسلام را روایت و در آن به شاعران، پیامبران دروغین، خلفای قدرتطلب و امرای فرصتطلب میپردازد. الکتاب از زاویهای، رنجنامه و سوگسرود شاعران است از ابتدای ظهور اسلام تا مرگ متنبی؛ اما کلیتِ این اثر سه جلدی، حول زندگی و شعر و سفرهای متنبی میچرخد. شاعری که بین دربار عباسیان، حمدانیان، اخشیدیان در رفت و آمد بود. دراین اثر از بسیاری شخصیتها سیاسی فرهنگی عرب و حتی ایرانی نظیر عضدالدوله دیلمی، قابوس بن وشمگیر، بابک خرمدین و بهزادان پور ونداد هرمز ـ ابومسلم خراسانی ـ و غیره سخن به میان میآید؛ اما چنانکه گفته شد الکتاب یک اثر تاریخی نیست بلکه نگرشی فراتاریخی و حماسی دارد.
الکتاب سالها بود در جهان عرب نقل محافل و مجالس بود اما درایران کسی فرصت یا امکان ترجمه آن را بدست نیاورده بود. اخیراً امیر حسین الهیاری، شاعر جوان کشور ترجمه این اثر را با کمک انتشارات مولا به مخاطب ایرانی ارائه داده است. مترجم به گفته خودش قریب پنج سال وقت صرف ترجمه این کتاب کرده که مدت زمان زیادی نیست. الهیاری هرچند برخی کارهای خود را در زمینه شعر به چاپ رسانده اما در حوزه ترجمه از عربی به فارسی کارنامهای ندارد. با این حال به نظر میرسد او از پس یک کار بزرگ و سترگ برآمده باشد و همین درخور ستایش و تحسین است.
الکتاب به فارسی در سه جلد و قریب ۲۶۰۰ صفحه منتشر شده است. مترجم در جلد نخست داستان شعر عرب از گذشته تاکنون را روایت میکند. این مقدمه در ۱۱۰ صفحه ارائه شده است که به جای خود کتابی مفصل و و مشروح در شعر عرب و بخصوص مقایسه آن با شعر ایران است. نویسنده این مقدمه سعی کرده است درعین روایت سیر تحول شعر عرب از زمان جاهلی، اسلام، عباسیان و...تاکنون بر روی برخی چهرههای شاخص هر دورهای تمرکز کند. درهمین حال گریزی به جایگاه شعر در ارتباط انسان و هستی میپردازد و تفاوت و تشابهات بین تصوف و سوررئالیسم را میکاود و مرز بین شعر و شطح و غیره را وا میرسد تا در نهایت به جایگاه شعر مدرن عرب برسد و تأثیر پذیری های آن را از ادبیات غرب نشان دهد. در لابلای همین صفحات است که نویسنده به تشابهات و تفاوتهای شعر عرب و ایران و میزان شناخت هریک از دیگری میپردازد. دراین میان متنبی جایگاه خاصی دارد که تأثیر او بر حافظ و سعدی و بسیاری از شاعران دیگر ایران انکار ناپذیر است.
دربخش آخر پیشگفتار به شرح حال شخصی و ادبی آدونیس پرداخته میشود. جوانی دانشجو که به ناسیونالیسم عرب تعلق خاطر داشت و به همین دلیل بازداشت و زندانی شد اما بعد سیاست را کنار گذاشت و زندگی خود را وقف شعر کرد. او در سال ۱۹۸۶ بعد از ترک لبنان مدتی را در پاریس به عنوان استاد مدعو در دانشگاههای سوربن و ژنو تدریس کرد. وی همچنین به عنوان همکار یونسکو برای شرکت در گردهماییهای فرهنگی به بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران سفر کرد و شیراز و تهران را دید. آدونیس در نهایت تابعیت فرانسه را اختیار کرد و این تابعیت همچنان پابرجاست. او معتقد است: «باید از آن ناخویشتنی که گذشته بر شخصیت ما تحمیل میکند رها شویم و به راستی، «خود» باشیم. باید کاری کنیم که زمان افق ما شود تا دیگر اسیر گذشته نباشیم بلکه برعکس گذشته اسیر ما شود. همچنین حال، ارباب ما نباشد بلکه تابع فعالیت ما شود و ما جزیی از آینده نباشیم بلکه آینده، مؤلفههای زمانی خلاقیت ما باشد» (ص ۷۰ مقدمه) او میگوید: «برای آنکه بتوانیم از شعر لذت ببریم لزومی ندارد که معنای آن را به گونهای فراگیر درک کنیم. حتی میتوان گفت چنین درکی ما را از آن لذت محروم میکند؛ زیرا ابهام، پایه و مایهی معرفت جویی است و به همین دلیل پایه و مایه شعر نیز هست اما همین ابهام اگر به معما و چیستان و لغز تبدیل شود این ویژگی را از دست میدهد» (ص ۷۳ مقدمه) به گفته او «نوگرایی مستلزم قطع رابطه با گذشته زدگی و غرب زدگی در آن واحد است» (ص ۷۴ مقدمه) شعر او به اصطلاح رایج شعری «نو» است. هرچند در ظاهر به صورت قصاید نثری عرب روایت میشود.
الکتاب مملو از اشاره و کنایههای تاریخی و فرهنگی است. متنبی شاعری است که از شهری به شهری و کشوری به کشوری در حرکت است و درنهایت نیز در راه شیراز به عراق کشته میشود. این آوارگی بین زندگی و سیاست و شعر و دین و بی دینی و از آن مهمتر دست به دست شدن بین کشمکشهای سیاسی و دینی بخصوص جنگ شیعه و سنی و رفت و برگشت بین اقوام و ملل گوناگون از ایران گرفته تا عراق، شام و مصر از ویژگیهای بارز زندگی متنبی است. آدونیس این زندگی را سطر به سطر گرفته و در خود حلول داده و درهمان حال با زندگی معاصر خود به عنوان شاعری نوگرا درحد فاصل بین سنت و مدرنیته و درگیر با هزاران کشمکش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جهان معاصر عرب در میآمیزد. از همین رو الکتاب به نوعی روایت حماسی یک انسان روشنفکر معاصر عرب است. به چند نمونه از اشعار اوتوجه کنیم:
«سنی - شیعه / دو واژه که هنوز زیر زخم مینالند / و تمام حروفشان / غریق اشک و خون است / زوزههای باد / دیگر / تنها / از افسانههای کشتگان سخن میگوید (ص ۴۲۲ جلد سوم) یا خداوند / از روح خویش در کالبد فرزندانش دمید / گروهی روح خویش پیامبر یافتند / و گروهی دگر فرشته / در مستی وجود / میان حاضر و غایب / فاصلهای نیست و تفاوتی هم نه / و عطر آسمان / دوست وهمتای عطر زمین است.» (ص ۴۳۲ جلد سوم)
یا «گناه من نزد دشمنان شعرم / شاید همه آن باشد / که با ایشان هیچ مایه دشمنی ندارم.»(ص ۴۳۳ جلد سوم)
جهنی میگفت: «انسان مریدی تواناست و هرچه خواهد تواند!/ پس او را کافر خواندند / و زنده به صلیبش کشیدند / و ... جهنی گفت / قضا و قدر چنان یکی گوی در کف آدمی است غلطان» ( ص ۴۲۷ جلد دوم اشاره به ماجرای معبد جهنی که درسال ۸۰ به صلیب کشیده شد)
مترجم با اعتراف به اینکه ترجمه شعر غیر ممکن است کوشیده متن شعر عربی را به زبانی شاعرانه در فارسی برگرداند. به عبارتی دیگر شعر را به شعر ترجمه کند. برای این کار علاوه بر درک درست متن شعر یک شاعر باید آنچنان برحوزه زبان مسلط بود که بتوان آن مفاهیم را در زبانی دیگر با لحنی شاعرانه بیان کرد. مقایسه و تطبیق دقیق کل اشعار الکتاب نیاز به فرصت دیگری دارد. در متن فارسی کتاب به صورت طبیعی در آمده و حاشیههای سمت چپ به پانوشتهها منتقل شده است. در عین حال به نظرمی رسد اگر اشعار حاشیه سمت راست به حروفی دیگر آورده میشد تا از متن اصلی تفکیک شود بهتر بود. بی تردید ترجمه الکتاب آدونیس به فارسی - که جای نقد و بررسیهای مفصلتری دارد - میتواند یک اتفاق میمون و مبارک در زمینه شعر و بخصوص آشنایی شاعران و مخاطبان ایرانی با شعر مدرن عرب باشد.