کد مطلب: ۱۰۷۰۲
تاریخ انتشار: شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶

پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست

یکی از مشهورترین غزلیات خواجوی کرمانی این غزل است:

پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست

بلکه آنست سلیمان که ز ملک آزادست

آنکه گویند که برآب نهادست جهان

مشنو ای خواجه که چون درنگری بر بادست

هر نفس مهر فلک بر دگری می‌افتد

چه توان کرد چون این سفله چنین افتادست

دل درین پیرزن عشوه‌گر دهر مبند

کاین عروسیست که در عقد بسی دامادست

یاد دار این سخن از من که پس از من گویی

یاد باد آنکه مرا این سخن از وی یادست

آنکه شداد در ایوان ز زر افکندی خشت

خشت ایوان شه اکنون ز سر شدادست

خاک بغداد به مرگ خلفا می‌گرید

ورنه این شط روان چیست که در بغدادست

گر پر از لاله سیراب بود دامن کوه

مرو از راه که آن خون دل فرهادست

همچو نرگس بگشا چشم و ببین کاندر خاک

چند روی چو گل و قامت چون شمشادست

خیمه‌ی انس مزن بر در این کهنه رباط

که اساسش همه بی‌موقع و بی‌بنیادست

حاصلی نیست به جز غم ز جهان خواجو را

شادی جان کسی کو ز جهان آزادست

 

 خواجو در غزل، اوزان تازه‌ای را آزمود که تا آن زمان در غزل پارسی سابقه نداشته است. بسیاری از آن‌ها به عنوان منبع الهام حافظ قرار گرفته است. این غزل، سرشار از معانی عرفانی است و گویای اوج اندیشه و حاصل تجربه‌ی سفرهای مادی و معنوی خواجوست.

بیست‌وششمین نشست از مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ی خواجوی کرمانی در روز چهارشنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و تحلیل غزل «پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست» اختصاص دارد که با سخنرانی دکتر مهدی محبتی در مرکز فرهنگی شهر کتاب خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار می‌شود.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST