ایران: شیرینی خاطرات مدرسه همواره بر تلخیهای آن میچربند. خاطراتی فراموش نشدنی که در صندوقخانه وجودمان خانه کرده و تا دنیا دنیاست، با ماست. برای بخشی از مردان و زنان جاافتاده امروز که خود پدر و مادرند و این روزها فرزندانشان را راهی مدرسه میکنند، خاطرات مدرسه برمی گردد به دهه پرفراز و نشیب ۶۰. دههای که با وجود تمام محدودیتها، سختیها و مشکلاتش-امروز- بسیار نوستالژیک مینماید و به یاد ماندنیهای بسیاری را به یادگار گذاشته است. در یک جمله میتوان گفت، آنچه بود، کم بود اما عمیق بود و ماندگار! که در این میان، کتابهای درسی نیز بخشی از این حافظه ماندگارند. راستی دلیل این ماندگاری چیست؟ کتابهایی که متن و شعرهای آنها هنوز در خاطر کودکان دیروز و نسل میانسال امروز جا خوش کرده و کافیست تا فرصتی دست دهد تا از آن لحظات شیرین بگویند. بهطور حتم نویسندگان و برنامهریزان این کتابها نقش مهمی در ماندگاری و خاطرهانگیزی کتابهای درسی داشتهاند. خاطرات و حرفهای نویسندگانی که با عرقریزان روح برای نوشتن این کتابهای درسی تلاش کردهاند میتواند بسیار جذاب باشد. هرچند بسیاری از نویسندگان قدیمی کتابهای درسی دورههای گذشته بدرود حیات گفتهاند و از میان آن همه تک و توکی همچنان در قید حیاتند. نویسندگانی که همیشه برای ما گمنام بودند و ما در صفحه اول این کتابها آنها را با نام شورای نویسندگان میشناختیم. دکتر اسماعیل بابلیان و مهندس محمد علی سادات دو نفر از نویسندگان کتابهای درسی ریاضی و بینش اسلامی سالهای دهه ۶۰ بودند. کتابهایی که در سالهای اول انقلاب نگارش شدند و برای هر صفحه آن ماهها زمان صرف شد و نزدیک به ۲۰ سال بهعنوان کتابهای درسی پایههای ابتدایی و متوسطه در مدارس کشور تدریس میشد. به بهانه آغاز سال تحصیلی با این دو «معلم مؤلف» به گفتوگو نشستیم و سری به آن سالها زدیم.
جدول ضرب پرخاطره
جدول ضربهای پایه سوم ابتدایی بخش زیادی از خاطرات
کودکان دهه ۶۰
را تشکیل میدهد. روزهایی که در کوچه و خیابان جدول ضرب را زمزمه میکردیم تا در
کلاس ریاضی وقتی به مقابل تخته سیاه ایستاده فراخوانده میشویم، سؤالات خانم معلم
را با حاضرجوابی جواب دهیم. جدول ضربی که آهنگین بود و هنوز هم ریتم آن در جان دل
بسیاری از بچههای دهه ۶۰
موج میزند. این خاطره مشترکی است که همه کودکان دهه اول انقلاب با آن زندگی کردهاند.
نحوه طراحی درسهای ریاضی و آموزش آن سؤالی بود که بعد از سالها برخی به دنبال
پاسخ آن بودند و دوست داشتند با کسانی که طراح و نویسنده کتاب ریاضی بودند آشنا شوند.
دکتر اسماعیل بابلیان استاد دانشگاه خوارزمی، نویسنده کتابهای ریاضی پایههای سوم
و پنجم ابتدایی است. کتابهایی که بخش زیادی از دانش پایهای و همچنین خاطرات آن
سالهای ما را شکل بخشیدهاند. او در سالمندی هنوز هم با شوق از آن روزها یاد میکند
و از روزهایی میگوید که برای تعلیم نحوه آموزش درس ریاضی به معلمهای پایه
ابتدایی به شهرهای مختلف سفر میکرد: سال ۵۹ وقتی مقطع دکترای ریاضی آنالیز را در
دانشگاه لیورپول به پایان بردم، به ایران بازگشتم. بازگشت من با انقلاب فرهنگی و
تعطیل شدن دانشگاهها مصادف شد. چند نفر از استادان دانشگاه در دفتر تألیف
وزارتخانه آموزش و پرورش در زمان وزارت دکتر کاظم اکرمی(وزیر وقت آموزش و پرورش)
مشغول بررسی تألیف کتاب ریاضی بودند و از من نیز دعوت به همکاری کردند. با توجه به
تعطیلی دانشگاهها و سالهای موسوم به انقلاب فرهنگی، قبول کردم و در این دفتر
مشغول به کار شدم. شروع کار با آنالیز همراه بود و باید با تحقیق و مطالعه به
نتیجهای میرسیدیم که برای هر مقطع ابتدایی چه درسهایی باید نوشته شود، که در
نهایت پایههای سوم و پنجم ابتدایی بر عهده من قرار داده شد. شیوه کار به این شکل
بود که در کنار نگارش درسها از چند معلم همان پایه دعوت میکردیم تا مطالب از نظر
قابل فهم بودن برای بچهها بررسی شود. پس از نوشتن
درسها و چاپ کتاب در چند مدرسه اجرا میشد تا اگر مشکلاتی وجود دارد بررسی و رفع
شود. در کنار آن نظرات معلمها را بررسی میکردیم و آنها به ما میگفتند که کدام
بخش از درس را دانشآموزان متوجه نمیشوند. کار سخت و دشواری بود ولی ما سعی میکردیم
با رعایت همه جوانب و با کمترین اشکال پیش برویم و خوشحالم که نزدیک به ۲۰ سال آن کتابها در مقطع ابتدایی تدریس
شد. وی ادامه داد: پایه سوم ابتدایی یکی از مهمترین پایههاست و در این پایه دانشآموز
با جدول ضرب آشنا میشود. در همه لحظاتی که مشغول نگارش کتاب ریاضی بودم خودم را
به جای دانشآموز تصور میکردم تا بتوانم بهتر اشکالات را پیدا کنم. قبل از سراسری
شدن کتاب نیز نحوه تدریس و آموزش ریاضی را به تعدادی از دبیران ریاضی از استانهای
مختلف آموزش میدادیم و آنها موظف بودند که این آموزش را به معلمهای پایه ابتدایی
منتقل کنند. هیچگاه فراموش نمیکنم که دکتر اکرمی در سفر خارج از کشور در دیدار
با مسئولان آن کشور با افتخار از آموزش درس ریاضی به 200 هزار آموزگار صحبت کرد.
برای نگارش درس ریاضی باید نوآوری میکردیم و بررسیها و تحقیق در این ارتباط از سال
۵۹ تا ۶۱ طول کشید و پس از آن تألیف کتاب را آغاز کردیم. در این دوسال روی
اینکه چه موضوعاتی و با چه هدفی در کتاب ریاضی سال سوم و پنجم گنجانده شود بحث
کردیم و پس از آن در شورای نویسندگان که متشکل از من و دکتر بیژنزاده و سه نفر از
بهترین آموزگاران ریاضی بود کتاب ریاضی سال سوم نگارش شد؛ کتاب پایه پنجم ابتدایی
هم که مبحث کسرها در آن گنجانده شده بود، توسط من و دکتر زیبایی و چند نفر از
آموزگاران ریاضی تألیف شد. همزمان با تألیف کتاب از معلمها میخواستیم تا با
تدریس هر کدام از درسها نقاط ضعف و قوت آن را بازگو کنند. بعد از تألیف به
شهرستانهای مختلف سفر میکردیم تا با آموزش ریاضی به معلمها از اهداف این کتاب
برای آنها بگوییم. هیچگاه فراموش نمیکنم که نخستین برنامه سخنرانی و آموزش به
آموزگاران در جزیره قشم بود و ما از طریق رادیو ۲۵۰ نفر از آموزگاران را در جزیره قشم جمع کردیم و من برای آنها
سخنرانی کردم. دکتر بابلیان با بیان اینکه ریاضی درس سختی نیست، گفت: شاید خاطرهای
که برخی بچههای دهه ۶۰
بیان میکنند مربوط به سخت بودن درس ریاضی باشد اما من بهعنوان مؤلف کتاب ریاضی
سوم و پنجم ابتدایی که سابقه ۴۵
سال تدریس دارم معتقدم که به هیچ عنوان سخت نبود و برخی آموزگاران که بخوبی مفاهیم
ریاضی را آموزش نمیدادند باعث میشدند تا یادگرفتن درس ریاضی برای بچهها با سختی
همراه باشد.
بینشی برای زندگی دینی
فرا گرفتن درس «بینش اسلامی» در دوران دبیرستان(که علاوه
بر دبیران دینی، توسط معلمهای تربیتی نیز تدریس میشد) خاطره مشترک بسیاری از بچههای
دهه ۶۰ است.
کتابی که در آن از اصول دین با استدلال و منطق بحث میشد و در کنار آن احکام نماز
و برخی واجبات به دانشآموزان آموزش داده میشد. چنان که گفته شد تدریس این درس در
بسیاری از مدارس در آن سالها به عهده معلمهای تربیتی معمولاً کم سابقه بود. بیان
ساده مفاهیم دینی و احکام یکی از ویژگیهای بارز کتاب بینش اسلامی بود و کتاب بینش
اسلامی دهه ۶۰ بیش از ۲۰ سال در دبیرستانها تدریس شد. سالهایی که انقلاب نوپا بود و
اولویت قرار دادن مباحث اخلاقی یا اعتقادی در کتابهای درسی مورد بحث برخی بزرگان
قرار گرفته بود و این نگرشها سختی تألیف کتاب بینش اسلامی را چند برابر میکرد. محمد علی سادات نویسنده کتاب بینش اسلامی اول، دوم و سوم
دبیرستان از جمله کسانی است که با نگارش کتابهای بینش اسلامی پایهگذار آشنایی
دانشآموزان اوایل انقلاب با مباحث اعتقادی و احکام دین شد. او که ۶۹ بهار را پشت سر گذاشته است با بیان
خاطراتی از آن روزها گفت: من قبل از انقلاب تألیفاتی داشتم و شهید رجایی با کتابهای
من آشنایی داشتند. یک روز با یکی از دوستانم به خیابان شهید فیاضی (فرشته سابق)
رفته بودیم که با شنیدن صدای اذان برای خواندن نماز به مسجدی در این خیابان رفتیم.
در صف نماز خیلی اتفاقی کنار شهید رجایی ایستاده بودم و تا زمانی که یکی از
دوستانم این موضوع را به من نگفت، از حضور ایشان خبر نداشتم. در پایان نماز و پس
از احوالپرسی خودم را معرفی کردم و شهید رجایی مرا به کناری بردند ودرباره آموزش و
پرورش باهم صحبت کردیم. ایشان از وضعیت کار من سؤال کردند و تأکید داشتند که شما
یک آموزش و پرورشی هستید و از شما میخواهم که با ما همکاری کنید. شماره تماس
خودشان را به من دادند و تأکید کردند که از ساعت ۱۱ شب بعد از فراغت از کار هر زمان که دوست داشتم با ایشان تماس
بگیرم تا درباره آموزش و پرورش صحبت کنیم. بعد از مدتی برای تألیف کتاب بینش
اسلامی مقطع دبیرستان دعوت به همکاری شدم. دهه ۶۰ کتابهای بینش اسلامی مقطع دبستان توسط آیتالله امینی و سید
علی اکبر موسوی حسینی نوشته میشد و من به همراه مهندس جواهریان مسئولیت تألیف
کتاب بینش دبیرستان مقطع متوسطه را عهده دار شدیم. در آن مقطع احساس میکردم
بهترین کتابی که میتوانم تألیف کنم بینش اسلامی است زیرا این کتاب و مباحث آن از
ضرورتهای آن سالها بود. سیاست و سبک شهید مرتضی مطهری را در تألیف کتاب بینش
اسلامی در نظر قرار دادیم و محور بحث و مطالب بیشتر از نظرات این شهید بود. با
توجه به اینکه من مسئول آموزش دینی سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی بودم باید هر
سال با سفر به شهرهای مختلف کشور کتاب بینش اسلامی را برای معلمهای دبیرستان
آموزش میدادم تا آنها با نحوه تدریس این کتاب که یکی از کتابهای مهم بود آشنا شوند.
هر سال از معلمها نظرسنجی میکردیم و کتاب پس از برطرف شدن اشکالات تجدید چاپ میشد.
مدتی بعد با تشکیل ستاد احیای درس دینی برای معلمهای دینی در سراسر کشور همایش
برگزار میکردیم و تلاش داشتیم تا بنیه علمی آنها را برای تدریس کتاب دینی قوی
کنیم.
وی ادامه داد: برای سال اول دبیرستان بحث اعتقادی توحید
را در نظر گرفته بودیم و عمده مطالب این کتاب را بر اساس این اصل دین تألیف کردیم.
در سال دوم بحث نبوت و در سال سوم بحث امامت و معاد و عدل آموزش داده میشد. در کنار
آن بحث اخلاق دینی و احکام عملی دین را نیز قرار دادیم و همه تلاش ما این بود تا
نسل جوانی که از انقلاب تغذیه فکری کرده است از لحاظ ایمان دینی و اعتقادی نیز
تقویت شود. گرچه برخی مخالف بودند و اعتقاد داشتند باید در کتابهای بینش اسلامی
بر اخلاق تأکید کنیم اما من معتقد بودم اگر جوانی اخلاق خوب پیدا کرد اما از لحاظ
اعتقادی ضعیف بود او با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد. طی سالهایی که کتاب بینش
اسلامی تألیف شده توسط ما تدریس میشد نظرسنجیهای مختلفی انجام گرفت و همه آنها
حکایت از موفق بودن این کتاب داشت و من خوشحالم مباحثی که در کتابهای بینش اسلامی
مطرح میکردیم به قدری قوی و مستدل بودند که با گذشت چندین دهه هنوز هم بچههای
دهه ۶۰ آنها را بخوبی در یاد دارند و از آن یاد میکنند و در زندگیشان
به کار میبندند. چند جلد از آن کتابها را به یادگار نگه داشتهام و هربار با ورق
زدن آنها خاطرات سالهای دهه ۶۰
و تلاشهایی را که برای تألیف این کتابها انجام دادهایم، برایم زنده میشود.دلیل
ماندگاری و تأثیر کتابهای درسی گذشته چیست؟ کتابهایی که متن و شعرهای آنها هنوز
در خاطر کودکان دیروز و نسل میانسال امروز جا خوش کرده و کافیست تا فرصتی دست دهد
تا از آن لحظات شیرین بگویند.
به طور حتم نویسندگان و برنامهریزان این کتابها نقش
مهمی در ماندگاری و خاطرهانگیزی کتابهای درسی داشتهاند خاطرات و حرفهای
نویسندگانی که با عرقریزان روح برای نوشتن این کتابهای درسی تلاش کردهاند میتواند
بسیار جذاب باشد. هرچند بسیاری از نویسندگان قدیمی کتابهای درسی دورههای گذشته بدرود
حیات گفتهاند و از میان آن همه تک و توکی همچنان در قید حیاتند. نویسندگانی که
همیشه برای ما گمنام بودند و ما در صفحه اول این کتابها آنها را با نام شورای
نویسندگان میشناختیم.