کد مطلب: ۱۱۳۲۲
تاریخ انتشار: شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶

لالایی بیداری توران خانم

مریم شهبازی

ایران: مادر اصرار داشت باغبان شود، می‌گفت:«همه که لازم نیست دکتر و مهندس شوند، به باغبان هم نیاز داریم!» او هم شد، منتهی باغبان کودکان سرزمینش، نه باغبان درختان و گل‌ها که چه بسا اگر دل به آنان می‌سپرد رنج کمتری متحمل می‌شد. متولد سال ۱۳۰۶ از پدری مهندس و مادری هنرمند و مجسمه ساز بود. یک بار وقتی از مادرش پرسید:«چرا مجسمه‌سازی را رها کردی؟»در پاسخ شنید: «مجسمه‌سازی را رها کردم و شما را ساختم، این خیلی سخت‌تر بود.» توران میرهادی هم قدم در همین راه گذاشت، زنی که بی‌اغراق حق مادری بر گردن کودکان این مرز و بوم دارد. فارسی زبان پدری‌اش و آلمانی زبان مادری‌اش بود، به انگلیسی و فرانسه هم آنقدر تسلط داشت که مدتی به آموزش‌شان مشغول بود.از همان ابتدا دغدغه ادبیات کودک و مسائل تربیتی او را بر آن داشت که از تحصیل در رشته علوم طبیعی دست بکشد و بواسطه آشنایی با جبار باغچه بان و محمد باقر هوشیار در مسیر علوم تربیتی و ادبیات قدم گذارد. تنها یک سال بعد ازپایان جنگ جهانی دوم به فرانسه و دانشگاه سوربن رفت. اروپا همچنان غرق در ویرانی‌های جنگ بود و درک سختی‌هایی که مردم متحمل می‌شدند منجر به آن شد که بیش از قبل پی به اهمیت بحث آموزش در پاسداری از ارزش‌های انسانی ببرد. همزمان با تحصیل در دانشگاه از شانس حضور در کلاس‌های «هنری والون» و «ژان پیاژه»، دو غول علوم روانشناسی و شناخت شناسی کودک در قرن بیستم برخوردار شد. قرار گرفتن در جریان آموزش‌های آموزشگران بزرگ اروپا و امریکا منجر به آن شد که در بازگشت به کشور با دایر کردن مهد، دبستان و بعد از آن راهنمایی فرهاد به انتقال داشته‌هایش به علاقه مندان اقدام کند؛ البته کارهای او تنها به این مدرسه محدود نشد، بعد از آن شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان را هم با همکاری جمعی از دیگر دوستان دغدغه مندش دایر کرد. با تلاش او و لیلی ایمن، در کنار آذر رهنما سال ۳۵ نخستین نمایشگاه کتاب کودک را برپا کردند که موضوع کمبود کتاب‌های این گروه سنی را به جامعه فرهنگی آن روزگار نشان داد. او و همکارانش در راه‌اندازی نشریه‌های پیک دانش‌آموزی، دایر شدن دادگاه ویژه اطفال و نگهداری کودکان در مراکزی غیر از زندان بزرگسالان هم نقشی بسزا داشتند. میرهادی با وجود بی‌مهری‌های بسیاری که در راه اعتلای آموزش و ادبیات کودکان و نوجوانان دید هیچگاه دست از کار نکشید، او همچنان به این راه ادامه داد تا اینکه سرانجام در سن ۸۹ سالگی بر اثر ضایعه مغزی با زندگی وداع گفت. شاید پنجشنبه گذشته سالروز پرکشیدنش از کالبد خاکی‌اش بود اما او همچنان زنده است؛ در برگ برگ فرهنگنامه کودک و نوجوان، در مدرسه فرهادی که بنایی نوین در نظام آموزشی‌مان گذاشت اما مسئولان قدرش را ندانستند، در شورای کتاب کودک که  با محسن خمارلو، همراه همیشگی‌اش بنانهاد، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که سهمی بسزا در تصویب احداثش داشت. شاید صبح آفتابی آدینه ۲۱ آبان ۹۵ کالبد بی‌جانش را در امامزاده عبدالله شهرری به آغوش خاک سپرده باشیم اما همچنان زنده است و حضور دارد و اغراق نیست که او را مادر نظام آموزشی مدرن و همچنین ادبیات کودک می‌نامند. شاید عادت کرده باشیم که قدر توران میرهادی‌ها را ندانیم، اما هر چقدر هم آنان را نادیده بگیریم به هر حال بخشی از امروز و فرداهای سرزمین‌مان را مدیون تلاش‌هایشان هستیم.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST