اعتماد: خوبی
کارهای مترجم مورد بحث این است که در ادامه کارهای نسلهای پیشین و بنا به ضرورت
زمانی عرضه شدهاند. خواننده امروز ایرانی شاید در وضعیت کنونی نتواند پیگیر آثار کلاسیک
ارمنستان باشد اما کارهای معاصر را بدون شک و بنا بر همان حس همجواری فرهنگی- تاریخی
قطعا دنبال خواهد کرد و این همان چیزی است که واهه ضرورتش را به خوبی و درستی حس کرده
و آستین همت را برای به نتیجه رساندنش بالا زده.
واهه با ترجمه کتاب «کلید درم نورخورشید است» نشان داد
علاوه بر شناخت وضعیت روز شعر ایران و ضرورتهای شعر ارمنستان، هر دو طرف را به
خوبی میشناسد و بر همین اساس به دنبال تکمیل کردن شناخت شعری فیمابین است. همین موقعیتشناسی
و تسلط بر موضوع باعث شد که کتاب یاد شده خیلی زود به کتابی مطرح در میان اهالی
شعر تبدیل شود و مورد استقبال قرار گیرد. واهه در این کتاب با معرفی چهرههایی
مدرن از ادبیات ارمنستان مانند« ادوراد حقوردیان، هاسمیک سارگیسیان، خاچیک مانوکیان
و واچاگان پاپوریان» یکبار دیگر توانست پلی ارتباطی و ماندگار بین فرهنگ دو کشور
ایجاد کند. فضاهای ملموس شعرهای شاعران در این مجموعه و نزدیک بودن حسهای نهفته
در کارها برای خواننده ایرانی و همچنین تازگی فضاهای شعری، خبر از سیالیت شعر و
رشد همزمان آن در دو کشور دارد. واهه آرمن خود از شاعران نوپرداز و مدرن در شعر ایران
است و دور از انتظار نیست که توجه ویژهاش را در عالم ترجمه هم معطوف به همین رویکرد
کند و به سراغ آثاری برود که خواننده ایرانی تشنه آنهاست. درهم تنیدگی شعر ایران و
ارمنستان به همت مترجمانی مانند واهه آرمن حالا دیگر نتیجه خاص خودش را برجا
گذاشته تا جایی که دیگر علاقهمندان ایرانی در موقعیتهای مختلف مانند اعیاد و
روزهای عادی دیگر، شعرهای شاعران ارمنستان را درفضای مجازی برای هم ارسال میکنند.
از دیگر چهرههای مدرن شعر ارمنستان که توسط واهه به خوانندگان ایرانی معرفی شدهاند
میتوان از هانس گریگوریان با کتاب «پاییزی کاملا متفاوت» و فروزیک گیراگوسیان،
مارینه پطروسیان، شانت مگردیچیان، آشوک گابرلیان، گهولد تومانیان، پارئوس تولویان،
گورگن بارنتس، نونابغسیان، نایرا هامبورلیان و... درکتاب «سطر اول را نمینویسم»
نام برد که همگی در زمره شاعران مطرح عصرحاضر به حساب میآیند. بسیاری از علاقهمندان
حوزه ادبیات، خصوصا دوستداران ادبیات ارمنی و همچنین بسیاری از پژوهشگران این حوزه
معتقدند با توجه به کششهای مثبت فرهنگی که در میان دو کشور وجود دارد، دامنه فعالیت
پیوندهای فرهنگی باید دارای سرعتی بیش از این باشد. ادبیات کشور ارمنستان بنا به
دلایل تاریخی که پیشتر دربارهاش گفتیم مانند ترجمه آثار دیگر کشورها، نیازی به کند
و کاو خارج از توان خواننده ندارد. در مناسبات فرهنگی دو کشورآنقدر اشتراک وجود
دارد که پذیرش دو سویه و همزیستی مسالمتآمیز را باعث شده و بر همین اساس نمیتوان
میان فرهنگ دو ملت شاهد گسستی از جنس گسست دیگر فرهنگها بود. آنچه در زمینه پیوندهای
فرهنگی دو کشور تاکنون اتفاق افتاده، نوعی فعالیتهای فردی و خودجوش بنا بر احساس
مسوولیت فردی است. حرکتهایی که به هر شکل تا حدودی مشخص میتوانند دوام داشته
باشند.