کد مطلب: ۱۱۶۸۸
تاریخ انتشار: شنبه ۹ دی ۱۳۹۶

روایتی زنانه از زندگی

مریم شهبازی

ایران: طی یک دهه اخیر ادبیات ترکیه بواسطه نوشته‌های افرادی همچون «اورهان پاموک» توانسته در سایر کشورها هم معرفی شود. «الیف شافاک» هم یکی از همین نویسندگان است که یکبار دیگر نگاه منتقدان ادبی جهان را متوجه ترکیه و ادبایش کرده است.کتاب‌های شافاک در ایران  و اغلب کشورها با استقبال بسیاری روبه‌رو شده و از جمله نوشته‌های پرفروش او در کشورمان می‌توان به «ملت عشق» اشاره کرد که چند سال قبل با ترجمه ارسلان فصیحی وارد بازار نشر شد. نوشته‌های او نه تنها در ترکیه و ایران بلکه در کشورهای فرانسوی و انگلیسی زبان هم بارها بازنشر شده و توانسته خالقش را به یکی از نویسندگان به اصطلاح بفروش
 «best seller» ادبیات داستانی این سال‌ها تبدیل کند؛ نویسنده ترک تباری که دکترای علوم سیاسی دارد و به‌عنوان استادیار در دانشگاه‌های میشیگان و آریزونا در بخش مطالعات خاور نزدیک تدریس کرده و چند سالی هم ستون نویس یکی از نشریات ترکیه بوده است. علاوه بر توجه ویژه به عرفان یکی از دغدغه‌های جدی شافاک بیان دغدغه‌ها و مسائل زنان آن هم فراتر از مرزهای جغرافیایی است، مسأله‌ای که بهترین مصداق آن را می‌توان در کتاب«بعد از عشق» دید، رمانی که حدود یک ماهی است با ترجمه فصیحی در دسترس علاقه مندان قرارگرفته و در همین مدت کوتاه چند مرتبه‌ای بازنشر شده است. به بهانه انتشار این کتاب گفت‌وگویی با ارسلان فصیحی داشتیم که در ادامه می‌خوانید، کتابی که به توصیه مترجمش نه تنها به زنان در شناخت بهتر خود کمک می‌کند بلکه حتی به مردان هم برای درک بهتر از روحیات زنان یاری می‌رساند.

با توجه به شباهت عنوان «بعد از عشق» به کتابی که قبل‌تر از «شافاک» ترجمه کرده اید می‌توان آن را ادامه‌ای برای رمان «ملت عشق» دانست؟

 به هیچ وجه «بعد از عشق» ادامه کتاب«ملت عشق» نیست، در ارتباط با علت شباهت عنوان این دو کتاب باید بگویم که من اسم کتاب را ترجمه تحت‌اللفظی نکردم چراکه ترجمه کلمه به کلمه‌اش برابر با «شیر سیاه» می‌شد. اگر این نام بر جلد کتاب جای می‌گرفت به واسطه آنکه کلمه شیر در فارسی سه معنای متفاوت دارد ممکن بود منجر به القای مفهوم اشتباهی شود. تصویری که شیر سیاه در ذهن خواننده ایرانی ایجاد می‌کند تصویر سیاه و زننده‌ای است که با هدف نویسنده از تألیف این رمان همخوانی نداشت.
با توجه به دغدغه شافاک در توجه به مسائل و مشکلات زنان می‌توان شباهتی میان محتوای این دو کتاب یافت؟
در«ملت عشق» که هم در عرصه جهانی و هم در کشور خودمان با استقبال بسیاری روبه‌رو شد زنان به‌عنوان یکی از دغدغه‌های نویسنده مطرح بودند اما در کتاب« بعد از عشق» این مسأله به مهم‌ترین دلیل نوشتن رمان از سوی شافاک تبدیل شده است. آنچنان که با مثال‌های گوناگونی از برهه‌های مختلف تاریخ ادبیات جهان، ترکیه و حتی ادبیات کلاسیک شرق به بیان گفته‌اش می‌پردازد، به نظرم «بعد از عشق» رمانی پست مدرن و تجربه‌گرا به شمار می‌آید.
کتاب قبلی این نویسنده که به ترجمه خودتان منتشر شده برگرفته از احوالات شمس و مولانا بود، اما دراین کتاب همان طور که گفتید شافاک از بخش‌های مختلفی از تاریخ ادبیات جهان بهره‌گرفته و تنها به یکی دو نفر از چهره‌های ادبی اکتفا نکرده، از طرفی کتاب قبلی نزدیک به بیست راوی داشت اما در این کتاب  اینگونه نیست.
برخلاف «ملت عشق» که راوی‌های متعددی داشت دراین کتاب شما تنها با یک راوی روبه‌رو می‌شوید که به احتمال بسیار خود نویسنده است. نویسنده دراین کتاب در برابر دوراهی‌هایی که یک زن نویسنده یا شاغل با آن روبه‌روست مواجه می‌شود، اینکه باید نویسنده باشد یا تنها مادر! یا حتی باید همزمان هم نویسنده باشد و هم مادر... اینها سؤالاتی است که نویسنده در خلال پاسخ دادن به آنها به وجوه مختلف شخصیتی خودش می‌پردازد. وجوهی که به نوعی صداهای درونی هر فردی را تشکیل می‌دهند که دراینجا در ارتباط با خود نویسنده مطرح هستند. او برای مجموع این صداها اسم «گروه کر صداهای درون» را گذاشته که برای هر یک از این صداها نام‌های مختلفی از جمله «روشنفکر منزوی»، «ذهنیت عملگرا» و...در نظر گرفته که با آنها در طول مطالعه رمان روبه‌رو می‌شوید.
 این رمان تنها از یک شخصیت واحد برخوردار است؟
راوی داستان یک نفر است اما در کنار آن شخصیت‌های دیگری هم مسیر داستان را پیش می‌برند. راوی «بعد از عشق» اول شخص است و درون آن همان‌طور که گفته شد صداهای مختلفی حرف می‌زنند و ابراز وجود می‌کنند. در خلال روایت رمان مخاطب با دغدغه اصلی نویسنده که جایگاه زنان، بویژه زنان هنرمند است روبه‌رو می‌شود. از سوی دیگر او ویژگی‌های مختلف درونی زنان که شاید حتی خودشان آنها را قبول نداشته باشند مطرح می‌کند. طی این داستان خواندنی شما حتی با آموزشی از تاریخ ادبیات، آن هم از بخش‌های مختلف جغرافیایی که اشاره شد مواجه می‌شوید.
رد پای زندگی شخصی شافاک چقدر در این رمان دیده می‌شود؟
به گمانم این رمان بخش‌هایی از زندگی خود الیف شافاک است، آنچنان که حتی در یکی از بخش‌ها، یکی از شخصیت‌های رمان اسم الیف را می‌آورد. با توجه به همین نشانه هاست که معتقدم نویسنده‌ای که راوی این رمان است خود شافاک است وگرنه خودش به طور مستقیم اشاره‌ای به این مسأله نکرده است. افرادی که خواهان آشنایی بیشتر با این نویسنده ترک هستند می‌توانند «بعد از عشق» را بخوانند.
توجهی که این نویسنده ترک به ادبیات جهان در «بعد از عشق» نشان داده به چه دلیل است؟
حضور او در این رمان به‌عنوان یک نویسنده زن مطرح است از همین رو تلاش می‌کند تا در خلال رمان از نویسندگان مطرح زن جهان هم به طرق مختلف نام ببرد. از جمله این افراد می‌توان به ویرجینیا وولف و تولستوی اشاره کرد که در ارتباط با برهه‌های مختلف زندگی آنان و آثارشان گفته است.
آیا  از توجهی که به زنان نویسنده جهان نشان داده به‌دنبال افزایش اعتماد به نفس زنان است؟
هم این مسأله و هم اینکه می‌خواهد بگوید که زنانی که همچون خود او نویسنده هستند با چه شرایطی در زندگی شخصی‌شان یا جامعه روبه‌رو می‌شوند. البته من نباید به این سؤال پاسخ بدهم چرا که هر مخاطبی در نهایت باید از دریچه نگاه خود جواب آن را بیابد. هدف او تنها آسیا و کشورهای همسایه‌اش نیست بلکه می‌خواهد به تمام زنان جهان کمک کند که به شناخت و درک بهتری از خود برسند.
چه ویژگی خاصی منجر به آن شده که منتقدان ادبی از این کتاب به‌عنوان اثر تحسین شده شافاک یاد کنند؟
پاسخ این سؤال هم در ساختار رمان و هم در مضمون آن یافت می‌شود، رمانی تجربی و بسیار غنی که محتوایی آموزنده دارد. وقتی برای نخستین بار این کتاب را به زبان اصلی‌اش خواندم متوجه شدم که چه نکات آموزنده‌ای برای خوانندگان در پی خواهد داشت و از همین جهت ترجمه‌اش را آغاز کردم. نمی‌گویم کتابی است فوق‌العاده و بی‌عیب و نقص، اما تأکید می‌کنم که اثری قابل توجه است، آنچنان که خواندنش بسیار لذت بخش خواهد بود. به واسطه تعاملی که با برخی از خوانندگان این کتاب داشتم متوجه شدم که تعدادی از آنها به واسطه اطلاعات ادبی منعکس شده در رمان مذکور علاقه‌مند به مطالعه در خصوص آثار نویسندگانی شده‌اند که شافاک معرفی‌شان  کرده است.
با توجه به شناختی که از آثار شافاک دارید و از سویی استقبالی که از نوشته‌های او در کشورهای دیگر شده چقدر احتمال انتخاب یکی دیگر از برندگان نوبل از کشور ترکیه هست؟
درباره این سؤال نمی‌شود براحتی اظهار نظر کرد چراکه نوبل سیاست چندان مشخصی ندارد و نمی‌توان فهمید که مبنای انتخاب اعضای آکادمی آن واقعاً بر چه اساسی است. زمانی نوبل ادبی را به چرچیل که همه او را به‌عنوان فعال سیاسی می‌شناسند می‌دهند و زمانی هم آن را به باب دیلن، خواننده و ترانه سرای امریکایی دادند که موجب تعجب همگان شد. با این همه فعالیت‌های ادبی شافاک طی این سال‌ها آنقدر قابل توجه بوده که بتوان چنین تصوری را در ارتباط با او داشت.
 از آنجایی که گفتید مهم‌ترین دغدغه شافاک در تألیف« بعد از عشق» مسائل زنان بوده می‌توان آن را اثری صرفاً زنانه دانست؟
نه به هیچ وجه. برعکس خواندن این کتاب برای مردان هم مفید خواهد بود چراکه کمک می‌کند به شناخت بهتری از مادر، خواهر، همسر و فرزندان خود دست پیدا کنند، زنان هم می‌توانند آن را بخوانند تا شناخت بهتری از خود پیدا کنند.
 کتاب «ملت عشق» در ترکیه به رکوردی قابل توجه در فروش دست یافت و توانست در کوتاه‌ترین زمان عنوان پرفروش‌ترین کتاب ترکیه را از آن خود کند، «بعد از عشق» هم توانسته با چنین استقبالی روبه‌رو شود؟
شافاک از جمله نویسندگان محبوب و پرفروش ترکیه‌ای است، اما من آماری در ارتباط با میزان فروش کتاب‌هایش در اختیار ندارم که بدانم از کدام کتاب او استقبال بیشتری شده است.اما می‌دانم که در کشور خودمان استقبال بسیاری از آن شده است، آنچنان که چاپ نخست آن در همان دو روز اول تمام شد و حالا در کمتر از یک ماه به چاپ چهارم هم رسیده است.
با این حساب همه تقصیر کتاب نخوان بودن مردم را نباید به گردن بی‌میلی آنان به مطالعه دانست، اگر کتاب خوب باشد در همین شرایط هم مردم از آن استقبال خواهند کرد!
همین طور است، همین مردمی که همه از کتاب نخوان بودن آنان می‌گویند اگر کتاب خوب در دسترس‌شان باشد حتماً از آن استقبال می‌کنند. من هم با شما موافقم نباید همه تقصیرها را به گردن مردم‌مان انداخت، بخشی از آن هم متوجه خود ما و تألیف و ترجمه کتاب‌های نه چندان خوب است.
علت جایگاه خوبی که نویسندگان ترک طی یک دهه اخیر در عرصه جهانی از آن خود کرده‌اند چیست؟
به نظر من در این مسأله چند عامل دخیل است، نخست اینکه دولت ترکیه از ترجمه آثار آنان در کشورهای دیگر حمایت می‌کند.
به هر حال تا وقتی کتابی فرصت ترجمه به دست نیاورد نمی‌توان انتظار دیده شدن آن را فراتر از مرزهای جغرافیایی هر کشوری داشت.به تازگی در سمپوزیومی در ترکیه حضور داشتم و شنیدم که دولت این کشور تا به امروز از ترجمه ۲۱۶۰ عنوان کتاب به زبان‌های دیگر حمایت(گرنت) کرده است. از سوی دیگر همان طور که اشاره کردم در ترکیه بحث سانسور وجود ندارد و این باعث می‌شود که خلاقیت و آفرینش نویسندگان محدود نشود. از همین رو کتاب‌ها از نظر کیفی با ارتقای قابل توجی روبه‌رو می‌شوند و قادر به رقابت در سطح ادبیات جهانی می‌شوند. از سوی دیگر تجربه رمان‌نویسی در ترکیه بیشتر از دیگر کشورهای شرقی است و این مسأله هم به‌دلیل نزدیکی آنان با کشورهای اروپایی است.

 

 

کلید واژه ها: ارسلان فصیحی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST