شهرآرا: «دانش یا شاخه علمی فولکلور (فرهنگ عامه) تا پیش از اینکه صادق هدایت به طور صریح شیوه علمی گردآوری مواد فرهنگ مردم را پیشنهاد بدهد چندان مورد توجه قرار نگرفته بود. البته ابداعکننده این دانش در ایران هدایت نیست اما وی سهم بزرگی در این زمینه داشته است. آثاری که پیش از او در حوزه ادبیات عامه گردآوری و حتی منتشر شده گویای این است که این موضوع دغدغه عدهای از اهل فرهنگ و قلم بوده است.»
دکتر سید جواد رسولی با بیان این جملات میافزاید: برای
تبیین جایگاه فرهنگ عامه در ایران، ابتدا این سؤال مطرح میشود که آیا فرهنگ عامه
دانش است. نظریهپردازی خاصی در این حوزه در ایران وجود ندارد به طوری که بتوان آن
را همپای دیگر علوم طبقهبندی کرد. اگر هم هست، آنقدر پراکنده نوشته شده است که
نمیتوان تعریفهای کاملی از آن استخراج کرد.
«عقایدالنسا» قدیمیترین سند مکتوب در زمینه ادبیات عامیانه است
وی در بیان تاریخچه ادبیات عامه بیان میکند: کتاب
«عقایدالنسا» نوشته آقا جمالالدین خوانساری قدیمیترین سند مکتوب در زمینه ادبیات
عامیانه است. این کتاب دینداری عامیانه را بیان کرده است اما اینکه گردآوری ادبیات شفاهی
و قصههای عامیانه با چه روش و تکنیکی باید انجام شود برای نخستینبار به قلم صادق
هدایت در کتاب «نیرنگستان» و در یادداشتهای وی منعکس شد.
این پژوهشگر ادبیات عامیانه خاطرنشان میکند: هنوز هم
بسیاری از روشهایی که هدایت پیشنهاد میدهد و از فنون فرانسویان در این حوزه گرفته
شده است در حوزه گردآوری مواد فولکلوریک کاربرد دارد.
اداره فرهنگ مواد فولکلوریک را جمعآوری میکرد
رسولی در ادامه با بیان اینکه پیش از انقلاب حرکتهای
خوبی در زمینه فرهنگ عامه انجام شده بود تصریح میکند: حتی دانش فولکلور به عنوان
یک شاخه علمی در بعضی مقاطع تحصیلی تدریس میشده است. مثلاً تا سال ۵۸ در رشته فرهنگ و ادب، یک کتاب مستقل
به نام فرهنگ عامه وجود داشته که علی بلوکباشی آن را نوشته است اما بعد از انقلاب
و طی سالهای اخیر فقط در درس فارسی دبیرستان، بخشی به نام «فرهنگ عامه» آورده شد
که آن هم به خوبی بازتاب پیدا نکرد و شنیدهام اخیراً حذف شده است.
این مدرس دانشگاه میافزاید: در سال ۱۳۱۶ با تلاشهایی که هدایت و عباس اقبال تا آن زمان انجام داده
بودند، مؤسسهای به نام بنگاه مردمشناسی تشکیل شد. فرهنگستان اول هم آن زمان بود
و این معادلگزینیِ «فرهنگ مردم» به جای «فولکلور» همان موقع انجام شد.
وی ادامه میدهد: بعدها زیرمجموعه اداره فرهنگ بخشی به
نام «فرهنگ مردم» شکل میگیرد که کارش جمعآوری مواد فولکلوریک از بین مردم بوده
است، از شعر و آیین و قصه گرفته تا رقص و موسیقی و دیگر موارد.
ادبیات عامه در مسیر آموزش
این پژوهشگر ادبیات عامیانه به تلاشهای ابوالقاسم انجوی
شیرازی نیز اشاره میکند و میگوید: به همت مرحوم انجوی شیرازی، پیش از انقلاب،
مرکز فرهنگ مردم در سازمان رادیوتلویزیون تأسیس شد. این مجموعه در رادیو طرفداران
زیادی پیدا کرد. انجوی شاگرد هدایت و از مریدان او بود و خیلی دقیق در حوزه فرهنگ
عامه کار میکرد.
رسولی بیان میکند: در دهه ۸۰ سید احمد وکیلیان که از همکاران و
شاگردان انجوی بود فصلنامه «فرهنگ مردم» را به راه انداخت که هنوز با زحمت زیادی
منتشر میشود و چراغش روشن مانده است.
این نویسنده که خود کتابی با نام «فولکلور کودکان» در
دست چاپ دارد خاطرنشان میکند: از دیگر اتفاقات امیدوارکنندهای که اخیراً در حوزه
دانش فولکلوریک افتاده، تصویب شاخهای به نام «ادبیات عامه» در رشته کارشناسی ادبیات
کودک و نوجوان است که البته هنوز دانشجو نگرفته است.
وی از دانشنامه فرهنگ مردم که در دائرةالمعارف اسلامی در
حال تدوین و نشر است و تاکنون جلد یک تا پنج آن منتشر شده است یاد میکند و میگوید:
انتشار این دانشنامه از تلاشهای ارزندهای است که این روزها به همت دکتر جعفری
قنواتی در حال انجام است.
اهمیت افسانههای خراسان
این مدرس دانشگاه در ادامه با بیان اینکه خراسان بزرگ با
توجه به کهن بودن و گسترده بودنش اهمیت بسیاری در ادبیات شفاهی ایران دارد میگوید:
در حوزه فرهنگ عامه خراسان، تلاشهای نویسندگان و پژوهشگرانی مطرح و صاحبنام چون آقایان
محسن میهندوست و روانشاد دکتر ابراهیم شکورزاده بسیار ارزشمند است.
رسولی درباره زیرمجموعههای ادبیات شفاهی اظهارمیکند:
چیستانها، ترانهها، تیزگویکها (عباراتی که برای تفریح باید پشت سر هم تکرار کرد)، بازیهای کلامی و اوسنه(افسانه)ها از زیرشاخههای
ادبیات شفاهی هستند.
وی تأکید میکند: یک سررشته از رشتههای ریسمان اوسنهها
به اساطیر وصل است که بسیار رازناک و جذاب است.