ایران: مستند «شرقی» ساخته مسعود طاهری پرترهای است از زندگی،
آثار و افکار توشیهیکو ایزوتسو که ۱۵ مرداد ماه، با حضور اکبر عالمی، دکترای سینما و استاد
دانشگاه تربیت مدرس در محل تالار همایشهای کتابخانه ملی، به نقد و بررسی گذاشته
شد.
مسعود طاهری، سه دلیل آورد تا بگوید چرا به سراغ زندگی
فلسفی ایزوتسو رفته است؛ ۱. او از جمله اندیشمندانی است که به ایران نگاهی بیطرفانه دارد و ما به
روایت خارجی و نگاه بیرونی از خودمان نیاز داریم. ۲. برخلاف اغلب اسلامشناسان، روایتش از اسلام روایتی بیحب
و بغض است و اسلام را در مسیر سنت علمی مسلمانان فهم کرده است. ۳. ایزوتسو با وجود خدمات بسیارش نه تنها در ایران بلکه
در خود ژاپن و دنیای غرب هم مغفول مانده است.
دکتر عالمی معتقد است «باید به
فیلمهای مستند به مثابه «پژوهش» نگریست؛ مستند برای اهالی اندیشه است و نه آنان
که به سینما همچون سرگرمی مینگرند.» و شاید به همین دلیل بود که این مستند در ۱۳۰دقیقه قدری خستهکننده بهنظر میرسید اما پژوهشی گسترده
در زندگی و فلسفه ایزوتسو است که به بیننده شناخت جامعی از آرای او میدهد و به
تعبیر کارگردان «کوششی برای به نمایش درآوردن فرآیند فیلسوف شدن یک فیلسوف است.»
ایزوتسو فیلسوف و اسلامشناسی ژاپنی است که توجه ویژهای
به سنتهای شرقی داشت و در نهایت این توجه منجر به طرح «فلسفه شرقی» او شد و این
فیلم، به شکلگیری پایههای همین فلسفه اختصاص دارد. «فلسفه شرقی» که او دنبال میکرد، در واقع، طرح او برای تمرکززدایی فلسفه از
اروپا و مطرح کردن فلسفه آسیایی بود و گویی او فلسفه را زبان مشترکی برای شنوندگان
شرقی میدانست. از این رو، به سراغ سنتهای شرقی رفت و کوشید تا از رهگذر مقایسه
آنها نقاط مشترک را استخراج و از دل این اشتراکات فلسفهای واحد را ترسیم کند.
فیلم در بردارنده ۶۰ مصاحبه از دوستان، شاگردان و همکاران ایزوتسو است و هر
یک کوشیدهاند تا به بعدی از شخصیت وی بپردازند. از آن جمله میتوان به سیدحسین
نصر، استاد دانشگاه جرج واشنگتن، اشاره کرد که سالها در انجمن شاهنشاهی فلسفه
میزبان وی بود. او میگوید: «در همکاریشان از
او خواسته تا به جای فلسفه اسلامی، بیشتر به تبیین فلسفه ذهن و فلسفههای
کنفوسیوسی و معرفی حوزههای تمدن شرقی بپردازد.»
دکتر مهدی محقق، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
و همسرش دکتر نوشآفرین انصاری نیز که از دوستان صمیمی ایزوتسو بودند در قسمتهای
مختلفی از فیلم به تبیین دغدغههای او میپردازند، آشنایی آنان با این فیلسوف
برجسته بهسالهایی که در دانشگاه مک گیل فعالیت میکردند، برمیگشت.
از دیگر چهرههایی که در این فیلم به نمایش درآمد، زنده
یاد دکتر داریوش شایگان است که از قضا میتوان التزام او و ایزوتسو به «فلسفه
تطبیقی» و «فلسفههای شرقی» را حلقه ارتباطی این دو دانست چراکه شایگان نیز بر
فلسفه هند و بودا تأملات بسیار داشت و همین امر زمینهساز دوستی و همکاری آنان شده
بود.
دکتر غلامرضا اعوانی، عضو مؤسسه حکمت و فلسفه ایران،
دکتر نصرالله پورجوادی، عضو پیوسته زبان و ادب فارسی، دکتر حداد عادل، رئیس
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آیتالله مصطفی محققداماد و... که از جمله شاگردان
این متفکر بودند نیز در این فیلم به ذکر نکاتی در خصوص استاد خود پرداختند.
آنچه از مجموعه این مصاحبهها میتوان درک کرد این نکته
است که گویی دغدغه تقابل با مدرنیته و غرب برای ایزوتسو بهدنبال شکست ژاپن در جنگ
جهانی دوم از امریکا شکل میگیرد. او انسانی شرقی بود و کوشید تا در برابر غربی که
به او آسیبزده، نوعی معنویت شرقی را سامان بخشد و بنابر آنچه در این مصاحبهها عنوان
شد بهنظر میرسد روند مدرن شدن ژاپن، برای رقابت با غرب از تحقیقات اسلامی
ایزوتسو ملهم بوده است. او برای تقابل با غرب، شروع به ساختن فلسفه میکند و با
رویکردی تطبیقی در فلسفه بهدنبال رسیدن به یکپارچگی در میان سنن متنوع شرق است.
مشرق معنوی که او در ذهن میپروراند بنابر آنچه در فیلم
به تصویر کشیده شد، یک مبنای مشترک داشت که ما به آن «وحدت وجود»، «امر
مطلق»، «وجود محض» یا به تعبیر سادهتر «خدا» میگوییم.
چرا «فلسفه شرقی» ایزوتسو درنهایت به عرفانگرایی
انجامید؟ بنابر آنچه در فیلم به نمایش درآمد، گویی «فلسفه شرقی» و تأکیدش بر وحدت
وجودی در اندیشه ایزوتسو درانتها به عرفانگرایی منتهی میشود که بیشتر مقولهای
فردی است و نمیتوان هیچگاه فلسفه شرقی را منشأ تحولات جمعی و اجتماعی دانست،
چراکه آسیا در بردارنده تنوعات قومی، دینی و فرهنگی است و این تنوعات امکان همگرایی
را که فلسفه شرقی در پی آن است، به حداقل میرساند تا آنجا که دکتر عباس عراقچی،
معاون امور سیاسی وزارت امور خارجه از دیگر مصاحبه شوندههای این فیلم، بعید میدانست
که فلسفه ایزوتسو به حرکتی اجتماعی بینجامد اما به باور او، در زمینه فرهنگی و
بویژه سنتهای مشترک میتوان روی آن حساب کرد.