کد مطلب: ۱۴۳۱۴
تاریخ انتشار: شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷

ناامیدی، مرگ جامعه است

دکتر علی مرشدی‌زاد

ایران: نگرانی‌ها و مسائلی که جامعه امروز ما با آنها مواجه است بخشی از آن منشأ سیاسی و بخشی هم آبشخور اقتصادی دارد. اختلافاتی که با امریکا داریم و تحریم‌هایی که به‌دنبال آن جامعه را تحت فشار قرار داده است باعث نابسامانی‌هایی شده که حل آنها نیاز به زمان دارد.
در این فضا، جامعه باید «قوام»، «همدلی»، «همبستگی» و به تعبیری «وفاق ملی‌اش» را حفظ کند که این مهم را باید از مردم انتظار داشت. اما بخش دیگری از حل مشکلات هم، سهم سیاستگذاران و دولتمردان ما است که باید تدابیری بیندیشند تا «امید اجتماعی» به جامعه تزریق شود؛ چرا که «امید» رگ حیات هر جامعه‌ای است.
از پیش‌شرط‌های امید اجتماعی در یک جامعه ایجاد حس «آرامش»، «آزادی» و «عدالت» است. از این رو، باید مراقب باشیم در شرایط حساس امروز در برخورد با قشرهای مختلف جامعه از جمله جوانان، زنان، اقلیت‌ها و... گام‌های سنجیده‌تری برداریم چنانکه مبادا افراد درها را به روی خود بسته ببینند و دلیلی بر ناامیدی‌شان شود.
مسأله دیگری که هر جامعه‌ای به آن اهمیت می‌دهد، مباحث مربوط به «عدالت» است، یعنی باید افراد احساس کنند تحریم امری عمومی است و همه از آن متضرر هستند نه اینکه گروهی در رفاه و آسایش باشند و از منابع استفاده کنند و سهم گروه دیگر از تحریم‌ها، فشار و تنگنا باشد.
دستگاه سیاسی باید امید را به طبقات متوسط و پایین جامعه تزریق کند و این اطمینان را به آنان بدهد که همه جامعه در این وضعیت به سر می‌برند. برای مثال، هند زمانی که در مقابل انگلیس مقاومت می‌کرد، ماهاتما گاندی یک لباس کتان بسیار ساده می‌پوشید و همیشه یک بز همراه او بود که از شیر آن تغذیه می‌کرد و معتقد بود تا زمانی که با انگلیس مبارزه می‌کنند، باید زندگی ساده‌ترین مردم کشورش را داشته باشد تا بداند آنان چه رنج‌هایی را متحمل هستند. از این رو، خصوصاً در شرایطی که جامعه با تحریم و بحران‌های اقتصادی و سیاسی مواجه است، نمی‌توان امتیازها را به طبقات بالا داد و از طبقات پایین تقاضای مقاومت کرد.
ناامیدی مرگ یک جامعه است. ناامیدی دو بعد دارد؛ ۱. «ناامیدی در رسیدن به هدف» به این معنا که افراد احساس کنند آنچه کلیت جامعه در پی آن است، دیگر دست‌یافتنی نیست. ۲. «ناامیدی از سیاستگذاران» به این معنا که مردم به این باور برسند که کارگزاران‌شان مطالباتشان را برآورده نمی‌کنند و بی‌توجه به آنان مسیر خود را پیش می‌گیرند.
در این وضعیت، جامعه معمولاً از خود دو واکنش نشان می‌دهد؛ نخست، «اعتراض به وضع موجود» و دوم، «خروج»؛ این خروج می‌تواند دو چهره به خود بگیرد که یکی «خارج شدن از کشور» است و شکل دیگری از آن، «بی‌تفاوتی به وضعیت موجود» است؛ به این معنا که شهروند یک جامعه به وضعیتی می‌رسد که در برابر معضلات اجتماعی بی‌تفاوت می‌شود. به تعبیری، به‌دنبال سرخوردگی شدید، جامعه دچار «بهت» شده و حتی نسبت به حوادث ناگوار واکنش نشان نمی‌دهد.
«خونسردی جمعی» به مراتب بیش از دو واکنش «اعتراض» و «مهاجرت» خطرناک است. مردم در حالت اعتراضی بالاخره حرفی می‌زنند و این حرف زدن و اعتراض کردن نشانه‌ای از داشتن امید برای بهبود وضعیت است و با اعتراض خود بالاخره دستگاه‌های سیاسی و اقتصادی را مجبور به واکنش می‌کنند. در مرحله خروج یا مهاجرت هم، مردم منفعل نبوده و خود را نجات می‌دهند. اما «سکوتی» که در مرحله سوم حاکم می‌شود در شرایطی که دستگاه و بدنه سیاسی کشور نیاز به حمایت مردم دارد، باعث می‌شود مشارکتی دریافت نکند؛ چرا که مردم دیگر هیچ تعلق خاطری به جامعه ندارند و دچار بحران هویت می‌شوند.
اگر نخواهیم امید را صرفاً به ساختارها و بدنه سیاسی محدود کنیم می‌توان امید را از متن جامعه نیز دریافت کرد و آن زمانی است که ما موجودیتی تحت عنوان «جامعه» داشته باشیم. ما یک اجتماع(community) و یک جامعه (Society) داریم؛ «جامعه» وضعیتی است که میان اعضای یک جمع پیوند اندام‌واری وجود داشته باشد؛ حال این پیوند می‌تواند در قالب تشکل‌ها و انجمن‌ها باشد یا حتی در قالب گروه‌های دوستی و مجازی. این‌ها می‌توانند باهم تعامل داشته باشند و به امید فردایی بهتر با یکدیگر به گفت‌وگو بپردازند، راه‌حل بیندیشند و.... در غیر این صورت اگر اعضای جامعه به شکل«افرادی اتمیزه شده» باشند، اصولاً جامعه چندان وضعیت مطلوبی پیدا نخواهد کرد. در این وضعیت جامعه مستعد پذیرش نظام‌های غیرمردم سالار می‌شود.
در برهه حساسی که جامعه امروز ما بسر می‌برد اگر بخواهم از نقطه امیدبخش جامعه ایرانی بگویم، بر این باورم که نقطه امیدبخش ما در میان این همه بحران‌ها «نهاد خانواده» و به تعبیری هنوز اتمیزه نشدن مردم است. اگر خانواده هم دچار اضمحلال شود، تنها هسته‌های امیدبخش جامعه ایرانی نیز از دست خواهد رفت.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST