کد مطلب: ۱۴۸۶۰
تاریخ انتشار: دوشنبه ۷ آبان ۱۳۹۷

قصر شعر «قیصر»

غلامرضا زوزنی

شهرآرا: «قیصر امین‌پور» شاعری است که در اقیانوس ادبیات ایران توانست خود را به صدر بکشاند و از موج‌های خروشان دهه‌های اخیر شعر معاصر فارسی باشد. نقش نوآور و نوگرای او در شعر به پشتوانه ادبیات کهن و کلاسیک و شعرای پیش از خودش، اصلی‌ترین نقطه قوت قیصر است. بخش درخور توجهی از سروده‌های این شاعر فقید برای نوجوانان است؛ با این حال خواندن اشعارش مخاطبانی از سنین مختلف را می‌تواند با خود همراه سازد. از سویی درآمیختگی او با جریان شعر انقلاب و جنگ، به‌قدری عمیق است که او را از بنیان‌گذاران این جریان دانسته‌اند. «طوفان در پرانتز»، «منظومه ظهر روز دهم»، «مثل چشمه، مثل رود»، «بی‌بال پریدن»، «آینه‌های ناگهان»، «به قول پرستو»، «گل‌ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» ازجمله کتاب‌های چاپ‌شده امین‌پور در حوزه‌های شعر و نثر ادبی از دهه ۶۰ تا پایان عمر کوتاه چهل‌وهشت‌ساله‌اش (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ تا ۸ آبان ۱۳۸۶) است. در آستانه یازدهمین سالروز درگذشت این شاعر فقید خوش‌نام با دکتر ابوالقاسم قوام درباره ویژگی‌های ادبی سروده‌های او و جایگاهش در شعر فارسی و جز این‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم. دکتر قوام، دانشیار و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی است.


  شادروان قیصر امین‌پور بسیاری از شعرهایش را برای مخاطب نوجوان گفته است و حتی مدتی در نشریات ویژه نوجوانان فعالیت کرده است، آیا به نظر شما این امر مانع شکل‌گیری جایگاه ادبی درخوری برای او در میان عموم مخاطبان و احتمالاً برخی ادیبان نشده است؟
بخشی از مخاطبان شعر قیصر، نوجوانان هستند که این به نگاه خود او برمی‌گشت. قیصر، نوجوانان را آینده‌سازان مملکت می‌دانست و معتقد بود اگر قرار است اثری ادبی تولید کند و حرفی برای گفتن دارد، باید برای نوجوانان و جوانان باشد. او بر این باور بود که اگر حرف‌هایش به این نسل ارائه شود، پایاتر و ماندگار خواهد شد. درواقع زمینه‌های رشد و پیشرفت را در نسل نوجوان می‌دید و جایگاه فکری خاصی برای آن‌ها قائل بود. از سویی باید توجه داشت که همه مخاطبان شعر قیصر نوجوانان نیستند. او در کنار زبان ساده و بیان روانی که در اشعارش دارد، مفاهیم عمیقی را در آن‌ها گنجانده که این ویژگی طیف مخاطبانش را می‌گستراند.

  مسائلی چون محتوای شماری از آثار امین‌پور یا به‌کار بردن تعبیر «قیصر شعر انقلاب» درباره‌اش، ممکن است او را به یک جریان خاص منتسب کند و دایره مخاطبانش را محدود کند، نظر شما در این باره چیست؟

اتفاقاً این مثالی که شما زدید تأیید حرف من است و گستردگی مخاطبان شعر او را نشان می‌دهد. محدودکردن شاعر اشتباهی است که ممکن است منِ مخاطب انجام بدهم. هیچ‌کدام از این تعابیر و الفاظ را قیصر برای خودش به کار نبرده است. من سال‌های سال با او کار کرده و رفاقت داشته‌ام. او فروتن‌تر از این بود که بخواهد جایگاهی در شعر برای خودش دست‌وپا کند. اشعارش را مشق و تمرین می‌دانست. به نظرم این القاب و عنوان‌ها حاصل همان ارتباط عمیق قیصر با مخاطبانش است. آن‌ها متناسب با علاقه‌ای که به او داشتند و برداشتی که از اشعارش می‌کردند، او را خطاب می‌کردند. بی‌شک، قیصر شاعر انقلاب است. شاعری است که جریان شعر انقلاب و شعر جنگ در او تأثیر داشته و همراه با این جریان ادبی بالیده و برآمده و به ثمر رسیده است. او هدایتگر جریان فکری هنرمندانی بود که در زمینه انقلاب شعر می‌گفتند و می‌سرودند. در عین حال اینکه از سرآمدان جریان شعر انقلاب و شعر جنگ است، او را محدود نمی‌کند چون تا آخرین نفس شاعر ماند.

  اگر بخواهید نموداری از سیر تحول شعر مرحوم امین‌پور ترسیم کنید، این نمودار چگونه خواهد بود؟
قیصر امین‌پور، شاعری بود که درباره مسائل اجتماعی اطرافش بی‌تفاوت نبود. تا زمانی که هم‌وطنانش درگیر جنگ بودند، او هم با اشعارش به این اتفاق توجه می‌کرد. امری که نشانه‌های آن را در بخشی از سروده‌های قیصر می‌توان پیدا کرد. پس از آنکه جنگ تمام شد و بعضی از ضرورت‌ها کمتر شد، تعهد شاعرانه‌اش ایجاب کرد تا پای مسائل اجتماعی را پیش بکشد. این تحول و سیر تکامل اوست که نشان می‌دهد قیصر در زمان خودش زندگی می‌کرده و متوجه مسائل اجتماعی اطرافش هست و برایش اهمیت دارد. بیان ضرورت‌های اجتماعی و تعهد یک شاعر به اجتماعش در کارهای او هویداست. اگر اشعاری را که قیصر اوایل دهه ۶۰ سروده است با سروده‌هایش در دهه ۷۰ مقایسه کنید، کاملاً این سیر تحول و تکامل را درخواهید یافت. همچنین با بررسی اشعار او نشانه‌های تأمل دقیق شاعر روی متون و شناختش از ظرفیت‌های ادبیات را می‌بینیم.

  شعر قیصر در مسیر تحول شعر کهن به شعر امروز چه جایگاهی دارد؟

به این پرسش این‌گونه می‌توان پاسخ داد که او به شعر کهن و کلاسیک آگاهی داشت. جریان‌های شعری معاصر تا شعر انقلاب را هم به دقت رصد می‌کرد و از آن آگاه بود. با مطالعه شعر کلاسیک و شعر معاصر، و با مطالعه‌ای که در اشعار سرآمدان نوآور شعر نیمایی و شعر پسانیمایی داشت، به دریافت و آگاهی‌ای رسید که باعث شد بتواند دست به نوآوری بزند و ادامه راهی باشد که قدما آن را آغاز کرده‌اند. البته ضعف و قوت‌هایی داشت. روی‌هم‌رفته باید گفت که قیصر ادامه جریان‌های شعری بعد از نیما تا انقلاب است.

  با این حساب می‌توان گفت بلاغتی که در شعر اوست، ریشه در همین درک و تعمق در شعر فارسی دارد؟

همین‌قدر بگویم که قیصر در ادبیات، آدم بی‌ریشه‌ای نیست. همه ویژگی‌هایی که برای او گفتیم و نگفتیم، نشان از اشرافش به شعر و زبان فارسی دارد. این سخن من می‌تواند کمکی برای آن‌هایی باشد که در عرصه سرودن کار می‌کنند و تلقی‌شان این است که گذشته شعر را می‌توان از جایی به بعد برید و دور ریخت و شروع کرد به سرودن شعر؛ درحالی‌که این رویکرد درست نیست و نادرستی آن با سرمشق قراردادن کار کسانی چون قیصر امین‌پور مشخص می‌شود.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST