نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه پانزدهم آبان به رونمایی کتاب «درآمدی بر اندیشهی سیاسی امام موسی صدر» اختصاص داشت که بهتازگی منتشر شده و به تلاقی اندیشه و عمل این شخصیت برجسته میپردازد. این جلسه با حضور حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن اختری، حجتالاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری، دکتر شریف لکزایی و مهندس مهدی فیروزان برگزار شد.
ارکستر اندیشه
در ابتدای این نشست مهدی فیروزان، مدیر عامل شهر کتاب، اظهار داشت: کتاب «درآمدی بر اندیشهی سیاسی امام موسی صدر» حاصل تحقیق و پژوهش و بیش از آن، زیست نویسندهی آن با اندیشه و آثار امام موسی صدر است. از اینرو، از دیگر کتابها در این باره متمایز است. کسانی که از حیث نظری یا زندگی با او آشنایی دارند، میدانند که میان اندیشه و عمل او پیوستگی و پیوند برقرار است. هرآنچه در عمل او است، مبتنی بر اندیشهای است که زمینهساز اعمال دیگرش است؛ یعنی منظور از منظومهی فکری امام موسی صدر این است که آنچه او امروز میگوید، آنچه سه سال پیش گفته است و آنچه ده سال بعد میگوید، از همجنسی، یکدستی، یکپارچگی برخوردار است. انگار ارکستری از اندیشه که همهی قطعاتش همجنس، در یک دستگاه و یک گام است. این پیوند میان اندیشه و عمل، این خلوت و جلوت یکسان؛ یعنی یکسانی امام در خانه و بیرون، از یک خانواده بودن واکنشهای او در برخورد با حوادث، چه تند و آزاردهنده و بیرحم و چه رحمانی و لطیف و زیبا، همیشه برایم جای سؤال بوده است. این کاری بسیار دشوار است. بسیاری از صاحبان اندیشه، در هنگام عمل با اندیشهی تئوریکیشان متفاوتاند. یکی از پاسخهایی که این کتاب دربارهی مسالهی آمیختگی اندیشهی امام یا شکلگیری اندیشهی او ارائه داده است، استادانی چون علامه طباطبایی و افرادی چون آیتالله شیخ صدرا بادکوبهای است که از جنس حکمت متعالیهاند.
او تصریح کرد: در حکمت متعالیه، آنچه در بحث بر زمین باید اتفاق بیفتد، همانی است که از جنس علم و تئوری در ادامهی حرکت وجودی آدم اتفاق میافتد. این نکته در پاسخ لکزایی وجود دارد که اگر ملاصدرا دستپروردهای داشته باشد، بایستی عمل و نظرش یکسان باشد.
وی افزود: نکتهی دومی که همیشه از آن سؤال شده و در این کتاب آمده است، وجود مجموعهی مدونی از نظریات امام برای مطالعه است. امام موسی صدر یکی از این معدود مصلحان دینی است که در چند قرن اخیر، توفیق پیاده کردن آرای خودشان را داشتهاند. حال این سؤال مطرح است که برای شناختن او باید چگونه عمل کرد. اگر کسانی بتوانند با این اندیشه زندگی و آن را مهندسی معکوس کنند، برایشان مناسب است. یعنی کسانی از اعمال، رفتار، شنیدهها، تاریخ شفاهی و تطبیق با اندیشههای متفکران و مصلحان و اندیشمندان سیاسی به آن اندیشه و نظریه برسند. هیچ عملی بدون ابتنای بر نظر صورت نمیگیرد. معمولاً به میزانی که اندیشه، علم یا نظریه قوی و حقیقتی و ماندگار باشد، عمل هم ماندگار میشود. ما براش شناخت نظریهی سیاسی و فقهی این امام که تئوری اصلاحی موفقی داشته، از خود امام موسی صدر به جز بیوگرافی خلاصهای که برای تزی دانشگاهی گفته است، چیزی نداریم. این کتاب اولین تلاش در کشف اندیشهی سیاسی او است. به همین دلیل کاری نو، تازه و در تدوین قطعاً سخت و قابل بحث و گفتوگو است.
امام فیلسوف
دکتر شریف لکزایی کتاب حاضر را صرفاً مقدمهای بر مباحث پیرامون امام موسی صدر دانست و اظهار داشت: تم اصلی کار نگارنده در این اثر، بهویژه در فصلهای آزادی و عدالت، بیشتر فلسفهی سیاسی بوده است. اندیشهی ایشان شایستهی تحقیق و تدقیق است. یکی از نقاط ثقل این اثر، نشان دادن این است که امام موسی صدر فیلسوف است. فیلسوفی که در حکمت متعالیه نشو و نما یافته است. او فرصت نگارش نداشته است، اما محتوای مباحثش ـ چه نوشتاری و چه گفتاری ـ سرشار از آموزههای موجود و مطرح در حکمت متعالیه است. در اثر، مواردی از این مباحث را آوردهام، مثل بحث جسمانیالحدوث و روحانیالبقا، بحث رابطهی نفس و بدن، بحث وحدت در کثرت و کثرت در وحدت. پس این نکتهی مهمی است که شاید برای اولین بار در کتابی به او بهمثابه امام فیلسوف و صاحب آثار و اقداماتی منشعب و مبتنی بر فلسفه نگریسته شده است. البته این به معنی نفی تأثیرگذاری فقه و کلام و مباحث قرآنی در ایشان نیست. حکمت متعالیه مجموع این مباحث را میتواند در خودش بگیرد.
او ادامه داد: نقطهی ثقل دیگر اثر، بحث آزادی است. به نظرم رسید که فضای فعالیت امام موسی صدر در لبنان نمیتواند به لحاظ نظری و عملی فارغ از این مبحث باشد. آشنایی من با ایشان نیز از بحث آزادی اتفاق افتاد. او راجع به آزادی نگاهی بسیار روشن و دقیق دارد. یکی از جملات او این است که صیانت از آزادی هم جز با آزادی ممکن نیست. اگر بخواهیم از آزادی در جامعه دفاع کنیم، باز باید به آزادی پناه برده و از آن استفاده کنیم. این مبحث در کتاب مانند نخ تسبیحی مباحث را به هم مرتبط کرده است. همچنین، در فصلی نیز مبسوط موضوع قرار گرفته و از دیدگاه این امام تبیین شده است.
او ضمن اشاره به اینکه نظریهی دولت امام موسی صدر برای اولین بار در این کتاب توضیح داده شده است، اظهار داشت: او در جامعهی متنوعِ مذهبی و دینی لبنان نظامی سیاسی را ترسیم میکند که بتواند به همهی شهروندان، فارغ از سلائق و عقاید، توجه کند و رفاهی نسبی برایشان ایجاد کند. او در نظریهی خود از نظام آسمانی صحبت میکند؛ یعنی نظریهی دولت او را میتوان نظریهی آسمانی دولت خواند. من بخشهایی از آن را در این کتاب ترسیم کردهام و در کارِ در دست نگارشم بیشتر به آن خواهم پرداخت. میتوانیم از این مفهوم برای جامعهی خودمان الهام بگیریم و کارآمدی آن را در جامعهمان بررسی کنیم.
او افزود: نکتهی مهمی که در اندیشه و عمل امام موسی صدر مشاهده میشود این است که بر خلاف بسیاری از روشنفکران و عالمان، میکوشد ایدهی خودش را از راههای مشروع مختلفی تحقق بخشد. او برخلاف غالب عالمان در دورهی معاصر، میکوشد از صرف نظریهپردازی خارج شود. بخشی از کار من هم این بود که نشان دهم اندیشه و عمل او از هم جدا نیست. شاید مبنای فلسفی این امر به ملاصدرا برگردد که میگوید حکمت متلازم از نظر و عمل است و هر دو را در بر دارد.
شش رکن جامعهی مترقی
حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن اختری سخنان خود را به توصیف اندیشه و زندگی امام موسی صدر اختصاص داد. کارهایی اینچنینی را دربارهی شخصیتهای یگانهای چون ایشان، ادای احترام و منجر به شناخت و زنده نگه داشتن ایشان دانست. او اظهار داشت: این شخصیت و آثارش شایستهی توجه و شناخت بیشترند. میتوان او را تبیین و درک کرد. او شخصیتی برجسته و بینظیر یا کمنظیر در میان شخصیتهای اسلامی است. داعیهی اصلی امام موسی صدر داعیهی اصلاح است. گرچه او این را ابراز نمیکرد، براساس ارتباط و نشست و برخاستی که با ایشان داشتم، وقتی امروز فکر میکنم او را داعیهدار حکومت اسلامی مییابم. بسیاری از شخصیتهای بزرگ در دویست سال اخیر داعیهی حکومت اسلامی داشتهاند، اما موفق نشدند. از جمله سید جمالالدین اسدآبادی، محمدرشید رضا، کاشف الغطاء در عراق، ابوالعالم مودودی در پاکستان و مرحوم آیتالله نائینی، شیرازی و امثالهم. این از امتیازات امام خمینی است که توانسته حکومتی را شکل دهد که شهید محمدباقر صدر آن را «آرمان پیامبران خدا» تعبیر کرده است. اما حکومت اسلامی در لبنان به یک معنا شاید اصلاً محققشدنی نباشد. چون لبنان کشوری مختلط است. حرکت امام موسی صدر حرکتی به داعیهی اصلاح و حکومتی به نام حکومت اسلامی است. اگر بخواهیم حرکت او را در زمینهی فعالیتها و تلاشهایش ارزیابی کنیم، باید به لبنان قبل از آن دوره نگاهی بیندازیم. به اینکه جایگاه شیعه در آن زمان در لبنان چگونه بوده است.
او افزود: بعد از درگذشت سید شرفالدین، مسلمانان و مسیحیان از امام موسی صدر بهجای جایگزین شرفالدین استقبال کردند. در اندیشهی سیاسی امام موسی صدر نیاز به رشد جامعه و برقراری جامعهی مترقی و پیشرفته، مستلزم چند پایهی اساسی است. یکی از آنها پایهی فرهنگی است و دیگران صنعت تولید، سیاست، اقتصاد، حرکت اجتماعی، نظامی. ایشان هر شش مورد را در زمان خود شروع کرد. غیر از مدارس و دبیرستانها، مدرسهای فنی-حرفهای در رشتههای مختلف ایجاد کرد که من هم در افتتاح آن جلسه حضور داشتم. حوزهی علمیه را تأسیس کرد. دانشکدهی اسلامیای تأسیس کرد که آن زمان نتوانست به نیت ایشان شکل بگیرد، اما اکنون دانشگاه بزرگی شده است. این برای آنکه جامعه چنان رشد کند که بتواند مقدرات کشورش را تأمین کند. همچنین تشکیلاتی سیاسی با بُعد نظامی ایجاد و حرکتی سیاسی را آغاز کرد. در بُعد اجتماعی هم مؤسسات خیریه، مؤسسههای مردمنهاد برای رسیدگی به امور مردم، مجلسی را در لبنان تأسیس کرد. این اندیشه و تفکر، تمام این جهات را با هم رشد میدهد. از اینرو، شایستهی توجه و تدقیق است.
ادیان در خدمت انسان
حجتالاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری ضمن تأکید بر ویژگی منحصربهفرد پذیرفتگی اندیشه و عملکرد امام موسی صدر نزد مراجع و علمای حوزه، از رویکردهای متفاوت، رواداری ایشان را برآمده از نگاه تقریبی و حکمت متعالیه دانست و گفت: نویسندهی اثر سابقهی حوزوی و دانشگاهی دارد. او اهل علوم سیاسی است و نگاه فلسفی دارد. نویسنده در این کتاب به انسانمحوری اندیشهی امام موسی صدر، که مسالهی امروز دنیای جدید و جامعهی ما است، توجه کرده است. امام موسی صدر تعبیر «ادیان در خدمت انسان» را برای عنوان سخنرانیای در کلیسای بیروت برگزیده بود. این تعبیر بعد از آن وارد ادبیات علمی ما شد. این، با همهی الزامات و اقتضائاتِ انسانمحوریای که انسان را محور و مرکز معرفت و هستی نمیداند و به اومانیسم افراطی نمیانجامد، انسانگراییای است که توجه ویژهای به انسان دارد.
او افزود: امام موسی صدر گذشته از توجه ویژه به آزادی و شخصیت صلحطلبشان، توجه ویژهای به عدالت و مقاومت دارند. ایشان اهل تقریب و گفتوگوی ادیان و در عین حال پایبند به دین خود هستند. از دیگر مزایای محتوایی اثر، توجه نویسنده به هانری کُربن و نقد امام موسی صدر بر او است. کُربن شخصیت محترمی است که در جامعهی ما کمتر کسی متوجه سمت و سوگیری خاص او بوده است. کُربن میکوشید همزمان با تطورات فکری و روحی خود، پیوندی میان تشیع، تصوف و اندیشههای اسماعیلی و تفکر ایرانی ایجاد کند و این چهار مؤلفه را در یک نقطه پیوند دهد. به نظر من، این انحرافی از تشیع تاریخی ـ کلامیای است که ما میشناسیم. شاید نخستین فردی که به این امر تفطن یافت، امام موسی صدر باشد. او در مقدمهای که بر ترجمهی تاریخ فلسفهی کُربن به عربی نوشته است، این نکته را برجسته کرده که امام مورد نظر شیعه، چه از نظر معرفتشناسی و چه هستیشناسی، غیر از امام منظومههای عرفانی و صوفیانه است. کُربن با یکی گرفتن اینها، تقلیلدادنی را دنبال میکرد که ناموفق ماند. امام موسی صدر در عین تجلیل از کُربن به این نکته توجه داد که تشیع کیانی تاریخی، سیاسی و کلامی دارد و نباید بُعد عرفانی یا باطنی یا تأویلی آن پررنگ و در مقابل بُعد سیاسی و اجتماعی آن کمرنگ و امامت جایگزین نبوت شود. در اینجا، لکزایی به خوبی به این امر توجه نشان داده است.
وی تصریح کرد: از دیگر مزایای این کتاب، این است که گاهی هم بر امام موسی صدر نقد وارد کرده است. ما باید بیاموزیم و تمرین کنیم که اگر بزرگی را مورد توجه قرار میدهیم، از نقد هم فروگذاری نکنیم. اگر در مدح و ستایش و تجلیل غرق شویم، هیچ چیزی «تمام» نمیشود. این به معنی صرفاً ایراد گرفتن نیست، همین که تفکر اندیشمندی را در سنجهی علمی قرار دهیم و با دیگر اندیشهها و تحققهای عینی افکار بسنجیم، کار ارزشمندی است، گرچه شاید برخی نقدها را نپذیریم.
شریعتمداری در پایان اظهار داشت: نویسنده کمتر به سیرهی سیاسی امام موسی صدر توجه کرده است، در حالیکه استنتاجکردن و مثالآوردن از آن ممکن بود. در بحث اندیشهی حکومت دینی، به صراحت مشخص نشده است که امام موسی صدر به حکومت دینی معتقد بوده یا نه. همچنین، در این کتاب میان مبانی فلسفی ملاصدرا و امام موسی صدر-که به زیبایی صدرایی تعبیر شده است- ارتباط فنیای برقرار نشده است. در نهایت، ملاحظاتی در برخی بیانها دیده میشود که به نظر میرسد با مراجعه به متن عربی امام موسی صدر بهتر بازتاب مییافت.