خبر درگذشت دکتر محسن ابوالقاسمی (۱۳۱۵ـ۱۳۹۷)، بسی غمانگیز بود، بهویژه برای آنها که همکار یا دانشجویش بودند و از رنجهایش باخبر. او که علاوه بر سالها تدریس و تحقیق، در دورهای، برای حفظ رشتة فرهنگ و زبانهای باستانی، بسیار کوشیده بود، تا واپسین روزهای عمر، به تدریس اشتغال داشت و بهرغم مشکلات جسمی، همچنان به راهنمایی دانشجویان میپرداخت. دربارة شخصیت، آثار، و کارهای تأثیرگذار دکتر ابوالقاسمی، نوشتهاند و این روزها باز هم خواهند نوشت. به سبب اخلاق و روحیاتش، چنانکه باید و شاید، قدرش را نشناختند، اما هرگز شکوه و ادعایی نکرد. در میانة دهة هفتاد، که دانشجویش شدم، ظاهراً به سبب بیماریاش، چنان کجخلق و عصبی بود که مجال نزدیک شدن و شناخت شخصیت پاک و مهربانش را نمیداد. اوایل دهة هشتاد اتفاقی رخ داد که روحیهاش را دگرگون ساخت و حتی شاید بتوان ادعا کرد که عمری دوباره یافت. اینک که دکتر ابوالقاسمی از میان ما رخت برکشیده است، به جای بازگویی حرفهایی دربارة زندگی و آثارش، مایلم «یاد بعضی نفرات» کنم، که با حضور در این رویداد، دل استاد ابوالقاسمی را روشن داشتند.
دکتر ابوالقاسمی به همراه دکتر بدرالزمان قریب (که عمرش دراز باد) از دانشگاه تهران بازنشسته شدند و من با شورای گسترش زبان فارسی، همکاری داشتم که مدیرش دوست ارجمند، قهرمان سلیمانی بود. به پیشنهاد او، و با هدایایی به دیدارشان رفتیم. بعد پیشنهاد کرد برایشان جشننامه منتشر کنیم. با همکاری دوست دیرین، دکتر سیروس نصراللهزاده، کار جشننامة دکتر ابوالقاسمی آغاز شد و مقالاتی (تألیف یا ترجمه) از دوستان و شاگردانش رسید که نامشان را با حذف القاب و عناوین میآورم: ژاله آموزگار، ماریا آیوازیان، پرویز اذکایی، ابوالقاسم اسماعیلپور، رحمان بختیاری، کتایون صارمی، تقی پورنامداریان، ناصر تکمیلهمایون، محمد حسندوست، تورج دریایی، مصطفی ذاکری، محمدتقی راشدمحصل، محمدرضا راشدمحصل، محمد روشن، زهره زرشناس، امید ملاک بهبهانی، محمدرحیم شایگان، محمدرضا شفیعی کدکنی، نگین صالحینیا، هایده صیرفی، سعید عریان، تیمور قادری، مریم محمدی و حبیب برجیان، بهروز محمودی بختیاری، کتایون مزداپور، یدالله منصوری، مهشید میرفخرایی.
استاد بزرگوار دکتر محمدتقی راشدمحصل، در انجام مصاحبه با دکتر ابوالقاسمی (که در آغاز کتاب آمد) همراه، و همو بود که نام زیبندهی یشت فرزانگی را برای کتاب پیشنهاد کرد. پس از آماده شدن مقالات، به لطف آقای علیاصغر محمدخانی، مدیر وقت شورا، انتشارات هرمس ناشر کتاب شد که مدیر آن، لطفالله ساغروانی، و همکاران، نهایت ذوق را برای چاپش به کار بستند. محمدخانی در شهر کتاب مراسم رونمایی یشت فرزانگی را برگزار کرد که با سخنان دکتر پورنامداریان و استاد روشن و خود دکتر ابوالقاسمی، گرم و به یادماندنی شد. از آن شب، شادی، و امید به زندگی دوباره را در چشمان، در لبخندها، و در رفتار استاد میشد دید.
از کسان یادشده، جز روانشاد مصطفی ذاکری که چند سال پیش درگذشت، دیگران همچنان روشنیبخش عرصهی فرهنگ ایراناند. عمرشان دراز باد و دلشان شاد، که در شاد کردن دل استاد رنجدیدهمان، دکتر ابوالقاسمی، نقش بسیار داشتند.