کد مطلب: ۱۷۷۴۱
تاریخ انتشار: شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۷

نمیرم از این پس که من زنده‌ام

شهرآرا: سرایش مهم‌ترین شاهکار فرهنگ ملی ایرانیان و یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای حماسی جهان، شاهنامه فردوسی، در روز ۲۵ اسفند سال ۳۸۸ هجری خورشیدی به انجام رسید. این درواقع تاریخ پایان یافتن ویرایش دوم حکیم ابوالقاسم فردوسی از کتاب مانای خود است. به مناسبت سالروز پایان سرایش شاهنامه، برخی بزرگان فرهنگ و ادب پیام‌هایی صادر کرده‌اند که بنیاد فردوسی شاخه توس آن را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است. در ادامه گزیده‌ای از این پیام‌ها را بخوانید.

  پدر آثار ادبی فارسی
دکتر جلال خالقی‌مطلق در پیامش برای بنیاد فردوسی، شاهنامه را «پدر آثار ادبی فارسی» خوانده است. صاحب مطرح‌ترین تصحیح از شاهنامه فردوسی در ادامه افزوده است: «ما تقریباً کمتر اثری بعد از فردوسی را می‌توانیم پیدا کنیم که از شـــــاهنـامــه تأثیر نپذیرفته باشد. پایان سرایش چنین کتاب بی‌تکرار و بی‌همانند را گرامی می‌داریم.»

  شاهنامه همچون کوه و کانی

پروفسور ناصر کنعانی، فیزیکدان برجسته و استاد دانشگاه فنی برلین، با به کار بردن تعبیر «شاهنامه همانند کوه و کانی» درباره این کتاب نوشته است: «بلند و استوار هزاران گُهر و نگین گران‌بها با رنگ‌های گوناگون و دل‌انگیز در دل خود نهفته دارد. هر یک از این گهرها و نگین‌ها نشانی از دانش‌ها، پند و اندرزها، فرزانگی‌ها و افسون و افسانه‌هایی هستند که سرنوشت و فرجام آدمی‌ها را برای ما به نمایش در می‌آورند. اگر چه تاکنون بسیاری از این گهرها و نگین‌ها به دست توانای فرزانگان ایرانی و انیرانی از دل شاهنامه، این شاهکار جاودانی، بیرون کشیده و در برابر دیدگان ما به تماشا گذاشته شده‌اند تا به سنجش آن‌ها پرداخته و آموزه‌ها از آن‌ها فراگیریم، لیک بدانیم که این کوه سرشار از سنگ‌های ارزشمند هنوز هزاران گهر و نگین دیگر در سینه خود پنهان دارد که می‌بایست در آینده‌ای نه‌چندان‌دور به یاری فرزانگانی بُرنا و به گونه‌ای شایسته‌تر و بایسته‌تر به بینش مردمان و به‌ویژه جوانان ما برسند. باشد که آرزوی آشکار ساختن هر چه بیشتر رازهای نهانی این نامه بزرگ و سُتُرگ هر چه زودتر به دست آیندگان با زیور کار آمیخته شود.»

  کتاب اندیشه بهروزی بشر
در پیام دکتر قدمعلی سرامی، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر مطرح ادبیات هم آمده است: «پایان سرایش شاهنامه درست است که در ظاهر روز آرد از اسفندماه یکی از سال‌های پایانی قرن چهارم بوده است اما من معتقدم که شاهنامه تمام نشده است. شاهنامه وقتی تمام می‌شود که به عرض بشریت رسیده باشد. از سوی انسان‌های آگاه نیوشیده شده باشد. شاهنامه دربردارنده اندیشه بهروزی بشر است و همه ما باید به رشد انسان خدمت کنیم.»

آغاز روزگاری شورانگیز
دکتر میرجلال‌الدین کزازی، استاد دانشگاه و چهره ماندگار فرهنگ و ادب ایران با اشاره به باوری باستانی مبنی بر اینکه «نیروهایی شگرف و نهان در روندهای زندگانی ما و به همان‌سان در کار و سازهای کلان جهان هستی در کارند و ما به شیوه‌ای رازآلود و گاه خردآشوب نشانه‌های این نیروها را می‌توانیم دید و دریافت»، پرسشی را مطرح و در آن درنگ کرده است: «چرا سرودن شاهنامه در روز آرد از ماه سپندارمذ یا اسفند به پایان رسیده است، در ماه فرجامین سال خورشیدی ایرانی که ماه بزرگداشت زن است و زمین، یا با نگاهی فراخ‌تر و فراگیرتر روز بزرگداشت هر آنچه در قلمرو رازناک و پیچاپیچ دل می‌گذرد و برآمده از آزمون‌های درونی و نیروهای نهانی ماست و تنها آن را در می‌یابیم و در خویش می‌آزماییم و از چندوچونش به روشنی آگاهی نداریم. از دیگر روی و سوی روز آرد نیز روز راستی است یا به سخنی باریک‌تر و سنجیده‌تر: روز سازوسامان کیهانی است و روزی است که ایرانیان در آن جنبش جاودان و پویه پایدار جهان هستی را به سوی آرمان و آماجش که آشا و راستی است بزرگ می‌دارند، نیرویی سهمگین و سترگ نیز که این پویه و جنبش به یاری آن انجام می‌پذیرد نیروی عشق است و باور. مگر نه این است که شاهنامه برترین و به‌آیین‌ترین نشان و نماد پایان روزگاری است نازش‌خیز در تاریخ و فرهنگ و چیستی ایرانی و آغاز روزگاری دیگر شورانگیز در آن؟ مگر نه این است که این شاهکار ورجاوند و بی‌مانند زاده و فراداده مهری مهینه است و بنیادین و باوری بهینه و پولادین به ایران و جاودانگی آن و نمونه‌ای ناب و در گونه خود بی‌همتا و همال از پویه جهان به سوی آشا. این روز بزرگ جان‌افروز بر ایرانیان به‌ویژه آن بیداردلان روشن‌رأی که راهی به جهان شاهنامه که مگر جهان ایرانی نیست گشوده‌اند فرخنده باد!»

  نام فردوسی مرادف نام ایران
دکتر محمد بقایی ماکان، نویسنده ایرانیِ دارنده عالی‌ترین نشان فرهنگی پاکستان، هم توضیح داده است: «شاهنامه، بنا به نوشته پژوهندگان، اول بار در سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسید و سپس فردوسی چندسالی صرف بازنگری اثر گران‌قدر خویش نمود که سرانجام در سال ۴۰۱ آن را با اصلاحاتی کامل نمود که اکنون به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و باارزش‌ترین آثار حماسی جهان به شمار می‌آید، چندان که به ۳۷ زبان ترجمه شده است. اینکه ایرانیان واقعی شاهنامه را بسیار گرامی می‌دارند ازآن‌روست که نمی‌خواهند هویتشان را که در این اثر نهفته است فراموش کنند؛ برای این است که می‌خواهند به فرهنگ دیرپای خود که از جمله ارکان مدنیت در جهان است پایبند باشند و ارزش‌های مکتوم در این اثر را چه به‌لحاظ زبانی و چه از حیث محتوایی پاسداری کنند. از شاهنامه می‌توان آموخت که باید در به کاربردن واژگان فارسی به جای کلمات بیگانه حساس بود و عرق ملی خویش را نه تنها در سخن که در عمل هم نشان داد. اگر چنین احوالی که شاهنامه مشوق آن است وجود نمی‌داشت، امروز سرزمینی به نام ایران هم مانند کلده و آشور و بابل در بایگانی تاریخ جای می‌گرفت.
آنچه این شعله را پیوسته فروزان نگاه داشت، فرهنگ، تاریخ، سنت‌ها و آیین‌ها و اندیشه‌های والای برآمده از مرز پرگهر است که نسیم شاهنامه پیوسته برانگیزاننده آن بوده است، به ویژه در روزگارانی که مهاجمان از چهارسوی این خاک آمدند و کشتند و سوختند و بردند. ازاین‌روست که نام فردوسی مرادف نام ایران شده است و تمامی اجزایی که کلیت هویت ایرانی را شکل می‌دهند با این نام در پیوندند.»

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST