شهرآرا: تقریبا برای همهمان پیش آمده است که در گفتوگوهای روزمره، برخی واژهها را پس و پیش، آشفته، بهجای هم، شکسته یا ... به کار بردهایم: «دستش چاقو رو برید» بهجای «چاقو دستش رو برید»، «پرخش چنچره» به جای «چرخش پنچره» و ... . آیا این بدان معناست که ما زبان فارسی را خوب فرا نگرفتهایم؟ این در حالی است که هر کودک در شرایط عادی تا ۴ سال و نیمی دستکم ساخت اصلی گفتار یا زبان پایه را میآموزد (توصیف و آموزش زبان فارسی، مهدی مشکوهالدینی، ۱۳۹۵: ص. ۱۳۶). پس قطعا نمیتوان گفت یک فارسیزبان بالغ فارسی بلد نیست.
این لغزشها معمولا در شرایطی چون خوابآلودگی، ترس،
اضطراب و شتابزدگی و در حقیقت، در به کار بردن دانش زبانی و آنچه زبانشناسان به
آن «کنش» میگویند رخ میدهد، نه خود آن (توانش). درست به همین دلیل، بیشتر این
جملهها ناقص ادا میشوند چون گوینده در میانه راه متوجه اشتباه خود میشود و گفتوگو
را با جمله صحیح ادامه میدهد.
هرچند نمونههای لغزشهایی از این دست بسیارند، میتوان
همهشان را در ۸
دسته (Psychology of Language, David W. Carroll, 2008: pp. 194) و در مورد زبان فارسی در ۷ دسته گنجاند.
جابهجایی: گاهی ۲ واژه پس و پیش میآیند، مانند مثال «دست» و «چاقو» در مثال
ابتدای یادداشت: «میز رو بذار رو سبد» به جای «سبد رو بذار رو میز»، «با فرش رفت رو کفش» به جای «با کفش رفت
رو فرش». همچنین ممکن است تنها نخستین واج ۲ واژه با یکدیگر جابهجا شوند: «بستم دسته است» به جای «دستم بسته
است». حتما تصدیق خواهید کرد که جابهجایی، پرشمارترین نوع لغزشهای زبانی است.
جایگزینی: ممکن است واژهای با واژهای همسنخ یا مربوط جایگزین
شود: «پریز رو زدی به شارژ؟» به جای «گوشی رو زدی به شارژ؟»، «دارم میرم خونه» به
جای «دارم میرم سر کار»، «شب بخیر» به جای «ظهر بخیر».
پیشآوری: منظور از «پیشآوری» تأثیر واژه دوم بر اولی
است: «بر رو ببند» به جای «در رو ببند»، «صاردات واردات» به جای «صادرات واردات».
پسبری: پسبری عکس مقوله پیشین است: «سرش سکست» به جای
«سرش شکست».
ادغام: به علت شتابزدگی ممکن است ابتدای واژه نخست با
انتهای واژه بعد ادغام شود و «واژه»ای جدید بسازد: «اوجندگی» به جای «اوج بندگی».
و در پایان، به نظر میرسد این ۲ مورد کمتکرارترین انواع لغزشهای
زبانی باشند:
افزایش: «صبح تا شبح» به جای «صبح تا شب».
کاهش: «درسته» به جای «نادرسته».