دکتر ارلا ماریا امرر، روانکاو، روانشناس بالینی، و روانشناس سلامت است. او عضو انجمن روانکاوی وین (VPS) و انجمن روانکاوی بینالمللی (IPA) است و همچنین عضو کمیتة آموزش انجمن روانکاوی وین است. او از دانشگاه وین در رشتههای روانشناسی و موسیقیشناسی فارغالتحصیل شده و دورههای روانشناسی بالینی و رواندرمانیروانکاوانهمحور را در یک بیمارستان روانپزشکی در وین و همچنین بنیاد منینگر (Menninger) در کانزاس پشت سرگذاشته است. همچنین دروة آموزش روانکاوی را در انجمن روانکاوی وین گذرانده و به عنوان روانکاو آموزشدهنده، ناظر و ارائهدهندة سمینار در سال ۱۹۸۳ برگزیده شده است.
ترجمهی سخنرانی وی در نشست رونمایی از ترجمهی کتاب «کودکان خردسال و والدین آنها» نوشتهی گرترواد دیم ـ ویله با ترجمهی آناهیتا گنجوی در پی خواهد آمد:
این کتاب مورد علاقهی طیف گستردهای از خوانندگان خواهد بود. هدف نویسنده فراهم آوردن نگاهی اجمالی بر تحول کودک از دیدگاههای متعدد بوده است. جهتگیری اصلی کتاب مبتنی بر مشاهدهی شیرخوار است که توسط اِستر بیک (Esther Bick) در کلینیک تاویستاک لندن پایهگذاری شده است.
نویسنده، علاوه بر اینکه روانکاوی مجرب و عضو کمیتهی آموزش انجمن روانکاوی وین، استاد تعلیموتربیت، و استاد سازماندهندهی دورهای در دانشگاه و همچنین یک مادر و مادربزرگ است، خود پژوهشی پیشگام را در رابطه با مشاهدهی شیرخوار در این کلینیک انجام داده است.
تمامی این تجارب حرفهای و شخصی متون او را در مورد تحول و تعامل مابین کودک خردسال و والدینش در طی سه سال نخست زندگی از دیدگاهی روانکاوانه غنی ساخته است.
دیم-ویله در کتاب خود ملاحظات جسمانی را با تحول روانی-اجتماعی در سال اول، دوم و سوم زندگی درهمآمیخته است. او از دیدگاه کودک و والدین، هر دو، به تجربه کردن روابط در هر مرحله میپردازد.
آنچه این کتاب را در ارتباط با درک اهمیت این دوره بسیار ارزشمند ساخته است، توصیف زندهی سه کودک سهسالهی بسیار متفاوت است و دنبال کردن تحول آنها از آغاز به منظور پی بردن به اینکه آنها چگونه به شخصیتهایی که امروز هستند تبدیل شدهاند.
یکی از کودکان توصیفشده در درمان بوده است و دو نفر دیگر در کار پژوهشی دیم-ویله در کلینیک تاویستاک حضور داشتهاند. این پژوهش دربرگیرندهی مشاهدهی کودکان چهارساله در خانه، مهدکودک، و مصاحبه با والدین آنها بوده است.
تمامی این مطالب با بحث مقدماتی واضح و قابلفهمی از نظریههای روانکاوانهی مهم در مورد تحول کودک و همچنین نظریههای دلبستگی درهمآمیخته شدهاند.
بنابراین، خواننده هم از آنچه از مشاهدهی شیرخوار برآمده برداشتهایی را به دست میآورد و هم از جنبههای مختلف تحول کودک. کتاب با افزودن موارد بالینی، هدف از رواندرمانی روانکاوانه با کودکان و خانوادههای آنها و روند آن را روشن میسازد.
تمرکز کل کتاب بر آن است که چگونه نگرشها و پاسخهای مادر و پدر (و دیگر مراقبان) به کودک در مراحل مختلف تحول به او در کسب روابط درونی و بیرونی ایمن، غنی، و خلاقانه کمک میکند (یا مانع از آن میشود). در عین حال، همواره بر این مسئله تاکید شده که کودک استعدادهایی را هم خود وارد تعاملاتش با خانواده میکند.
رویکرد روانکاوانهی این کتاب دیدگاههایی غنی و جذاب را در دسترس والدین، معلمان و مسئولین آموزشوپرورش قرار میدهد و در عین حال متخصصان مجرب هم میتوانند در آن تلفیق منسجمی از خطوط نظری متفاوت و همچنین یافتههای پژوهشی بدیع بیابند.