ایران: مرتضی کلانتریان (زاده ۱۳۱۱ تنکابن - ۱۲
خرداد ۱۳۹۸ تهران)، قاضی، وکیل و مترجم ایرانی
بود که بسیاری از آثار بزرگ ادبی را برای نخستین بار به فارسی ترجمه کرد. او در
دانشگاه پاریس دکترای حقوق گرفت و پس از بازگشت به ایران در مقام قاضی دادگاه
مشغول به کار شد و پس از بازنشستگی به شغل وکالت روی آورد اما بیشتر وقتش را به ترجمه
متون ادبی و حقوقی گذراند. انتخاب آثار برای ترجمه و وسواس او در بهکارگیری زبان
فارسی او را به یکی از مترجمان شاخص تبدیل کرده بود و خودش در یادداشتی توضیح میدهد
که چگونه با مشورت فردوس وزیری، نویسنده ادبیات کودکان، به «دستاندازهای نثر» خود
پی برد و «از آن پلههای غرور پایین» آمد.
مرتضی کلانتریان، مترجمی گزیدهکار بود که در طول عمرش
برای ترجمه به سراغ کارهایی رفت که خود انتخاب میکرد و بهنوعی تشخیص با انتخاب او
بود و نه آنچه بازار در برهههایی مختلف به آنها روی خوش نشان میداد. همین باعث شده
بود که هر آنچه او ترجمه کرد، ترجمههای ماندگار و بسیار شاخصی از آب درآمد و اگر
فرصت انتشار مییافتند به چاپهای بسیار زیادی میرسیدند. بسیاری از کارهایی که
ترجمه کرد البته مجوز انتشارشان در دورهای مشخص باطل شد و هرگز منتشر نشدند اما
آنچه امروز از او به عنوان ترجمه باقی مانده، همانطور که گفته شد آثاری درخور
تحسین و شاخص هستند که از میان آنها میتوان به «دیدار به قیامت» اشاره کرد یا
اثر شاخص هاینریش بُل یعنی «سیمای زنی در میان جمع». به هر روی به عقیده من اگر
بخواهیم مرحوم کلانتریان را در یک دستهبندی تاریخی فرهنگی قرار دهیم میتوان او
را در زمره مترجمان درجه یکی همچون محمد قاضی گنجاند که ترجمههایشان را میشود به
عنوان متون شاخص در حوزه ترجمه به هنرجویان زبانآموزی و ترجمه آموزش داد. این کار
را خود من بارها انجام دادم و ترجمههایی از او و دیگر همقطاران او همچون محمد
قاضی، بهآذین و... را به عنوان نمونههای درخشان برای هنرجویانم خوانده و درباره
ویژگیهای سبکی آن حرف زدهام. نثر کلانتریان در ترجمه، نثری سلیس و بیدستانداز
بود و همین مسأله نشان از تسلط او به زبان فارسی به عنوان زبان مقصد داشت. این
ویژگی تسلط بر زبان مبدأ و مقصد را میتوان در آثار ترجمه شده توسط یکیک این
مترجمان شاخص دید و در آن تأمل کرد. اگرچه در دورهای بسیاری از مترجمان ما در
زندان فرصتی برای زبانآموزی پیدا کرده بودند و این دوران، بنا برشرایط محیطی و اجتماعی
سیاسی باعث پدیدآمدن چند مترجم درجه یک شده بود اما مرتضی کلانتریان این شانس را
داشت که در فرانسه تحصیل کند و آنچه از زبان فارسی میدانست نیز به کمک او بیاید
تا ضمن تبحر در زبان مبدأ، زبان مقصد را نیز برای آنچه او به عنوان ظرفیتزبانی
نیاز داشت بستری برای ترجمه درست، دقیق و البته خوشخوان قرار دهد. کلانتریان اگرچه
سن و سال بالایی داشت اما همواره هر جا کسی درباره آثارش مینوشت به دقت میخواند
و ارج میگذاشت به کسانی که روی آنچه او برایش وقت و عمر گذاشته بود مداقه میکردند.
نویسنده و مترجم، به خودش تعلق ندارد و بخش گستردهای از وجود او متعلق به جامعهای
است که او در آن زیست میکند و بخشی دیگر متعلق به خانواده و... . مرتضی کلانتریان
در عمر خود، آثاری از خود به جای گذاشت که در کنار نامش همیشه خواهند ماند و برای
آیندگانی که میخواهند کار ترجمه انجام دهند میراثی که از او به جای مانده، میراثی
پربار و البته آموزنده است.