ایران: اگر اهل جستوجو در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشید هر چند وقت
یک بار با خبرهایی مبنی بر تلاش تشکلهای مدنی و از سویی فراخوان سازمانهای دولتی
برای اهدای کتاب روبهرو میشوید؛ فراخوانهایی که از شما برای تجهیز و حتی راهاندازی
کتابخانههای مناطق کم برخوردار دعوت میکنند. نکته قابل توجه در این فراخوانها
این است که میتوانید با اهدای کتابهایی که خواندهاید در کتابخوان کردن افرادی
از ساکنان دورافتاده سهمی بر عهده بگیرید؛ درست شبیه فراخوانی که به تازگی از سوی
گروه تبادل و اهدای کتاب کتابخانه ملی منتشر شده است. در گزارش پیشرو تلاش شده
ضمن بررسی جزئیات و زیر و بم این طرح جدید ساز و کارهای اجرای این چنین ایدههایی
بررسی شود.
فراخوان کتابخانه ملی برای اهدای کتاب
در این فراخوان که معمولاً هر سال یک بار از سوی کتابخانه ملی منتشر
میشود از مردم خواسته شده کتابهای مازاد و خوانده شده خود را به این نهاد بسپارند
تا آنها را در اختیار علاقهمندان کتابخوانی در مناطق کم برخوردار و محروم کشورمان
بگذارند. از بُعد معنوی انجام این کار که بگذریم، اغلب ما به لطف گرفتاریهای
زندگی آپارتمانی از فضای چندانی برای نگهداری کتابهایی که خواندهایم برخوردار
نیستیم. گروه مبادله و اهدای کتاب سازمان اسناد و کتابخانه ملی هم از جمله مراکزی
به شمار میرود که سالی یک بار فراخوانی با همین مضمون منتشر میکند. الهام حیدری
رئیس این گروه به «ایران» میگوید: «تاریخچه
برگزاری این طرح در کتابخانه ملی به سال 73 و زمانی بازمی گردد که گروهی با همین
عنوان شکل گرفت. این گروه در تمام سال مشغول جمعآوری کتابهای اهدایی مردم و
مدیریت آنها برای ارسال به مناطق کم برخوردار است منتها سالی یک مرتبه در قالب یک
فراخوان عمومی تلاش میشود تا بیش از پیش توجه مردم به این کار جلب شود.»
البته همانطور که ابتدا اشاره شد این تنها کتابخانه ملی نیست که دست
به چنین کاری میزند، «نذر و اهدای کتاب» برای تجهیز کتابخانههای روستایی از سوی
باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران، طرح «اهدای کتاب به مناطق محروم» از سوی امور
خیریه بنیاد رشد، اجرای طرح اهدای کتاب در «کتابخانه شهر» و طرح اهدای کتاب «مؤسسه
مهر و ماه» تنها بخشی از طرحهاییاند که برخی از سازمانها و تشکلها در این
زمینه انجام میدهند.
حیدری مهمترین شرایط شرکت در آن را سالم بودن کتابها میداند، اینکه
صفحات آنها نباید مخدوش باشند و اگر کتابهای اهدایی در زمره آثار علمی- دانشگاهی
هستند اطلاعات آنها باید همچنان اعتبار داشته باشند و نباید زمان زیادی از انتشار
آنها گذشته باشد. او نخستین اولویت برای ارسال کتابها را مناطق محروم میداند و
ادامه میدهد: «کتابخانه مدارس، زندانها، مساجد و حتی تشکلهای فرهنگی از جمله
مراکزی هستند که کتابها را در اختیار آنها قرار میدهیم. جالب است بدانید در همین
شرایطی که برخی از این میگویند که مردم ما اهل مطالعه نیستند ما با درخواستهای متعددی
روبهرو بودهایم. مردم خودشان میتوانند با معرفی مراکزی که به شکل رسمی در روستا
یا شهر آنها فعالیت میکنند و نیاز به دریافت کتاب دارند آنها را با خبر کنند.»
حیدری با ذکر توضیحات بیشتری درباره نحوه توزیع کتابها ادامه میدهد: «در وهله
نخست دست به تطابق فهرست کتابهای مذکور با مخازن خودمان میزنیم، اگر کتابها در
مخازن خودمان موجود باشد بر اساس درخواست متقاضیان آنها را به مناطق روستایی و کم
برخوردار اهدا میکنیم. کم نیستند تشکلها و سازمانهایی که طی سال دست به کارهایی
مشابه میزنند، متأسفانه تا به امروز امکانی برای تشکیل کمپینی متشکل از همه گروههای
مذکور فراهم نشده با این حال در تلاش هستیم تا همواره از تجربههای موفق دراین
زمینه بهره بگیریم.»
آنطور که رئیس این گروه تأکید میکند آنها نسخ خطی و کتابهای چاپی
ارزشمند را در اختیار پژوهشگران میگذارند تا درباره آنها تحقیقات لازم انجام شود.
طرحی برای تجهیز کتابخانه بیمارستانها
یکی دیگر از تشکلهایی که دست به اقداماتی اینچنینی میزند «انجمن
سلامت و هنر» است، نیما رضایی، رئیس این انجمن هم با اشاره به طرح «دوباره میخوانم»
که چند سالی است به راه افتاده به «ایران» میگوید: «چند سالی ست که همزمان با
نمایشگاه کتاب تهران ما هم با دراختیار گرفتن غرفهای در همکاری با کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان از مردم برای اهدای کتابهای خود دعوت میکنیم، هر چند که
امسال به دلیل واقع شدن غرفه در محلی پرت با استقبالی کمتر از سالهای قبل روبهرو
شدیم.» رئیس این انجمن که کتابهای اهدایی را برای تجهیز و راهاندازی کتابخانه در
بیمارستانها و مراکز درمانی استفاده میکنند ادامه میدهد: «نه تنها مردم، بلکه
ناشران هم میتوانند در حد توان در این قبیل طرحها مشارکت کنند، حتی میتوانند کتابهایی
را که در قفسههای کتاب فروشیها باقی ماندهاند اهدا کنند تا به جای خمیر شدن به
دست مردم برسند.» اغلب برگزار کنندگان این کمپینها تأکید دارند که سنگینی وضعیت
اقتصادی بر چنین فعالیتهایی هم احساس میشود. میزان
مشارکت مردمی در اهدای کتاب در یک سال اخیر کاهش محسوسی داشته، به هر حال نمیتوان
منکر این شد که حتی طبقه متوسط هم این روزها با کاهش توان خریدشان خواستار تهیه
کتابهای مورد نظر خود شدهاند.
ناشران بزرگ همراهی کنند
شهرام اقبالزاده، نویسنده و مترجم از جمله موافقان انجام چنین
کارهایی است و به «ایران» میگوید: «افزایش هزینههای انتشار
کتاب و از سویی وضعیت اقتصادی به گونهای شده که حتی آن طبقه متوسط کتابخوان هم
توانایی چندانی در خرید کتاب ندارند، حالا اوضاع و احوال قشر ضعیف که مشخص است. در
چنین روزگاری این قبیل کارها اگر به طریق صحیح انجام شود تأثیر خوبی در توزیع کتاب
میان افرادی خواهد داشت که توان تهیه آن را ندارند.» پیشنهاد این فعال اجتماعی به
ناشران بزرگ این است که در حد توان خود به تجهیز کتابخانههای روستایی بویژه در
مناطق محروم و کمبرخوردار کمک کنند. اقبالزاده ادامه میدهد:
«البته از ناشران کوچک نمیتوان چنین انتظاری داشت چرا که اغلب آنها در
حال ورشکستگی هستند؛ اما ناشران بزرگ میتوانند با هر اعتقادی که دارند به این قبیل
کمپینها بپیوندند، اگر مذهبی هستند میتوانند این کار را زکات کار خود بدانند. به
رغم این که برخی معتقدند مردم ما کتابخوان نیستند اما کافی است سری به روستاها و
شهرهایی بزنید که طرح باشگاههای کتابخوانی در آنها اجرا شده و ببینید که چه
نتایجی را در پی داشته است.»