ایران: یک سال قبل، در چنین روزی «ملانصرالدین» مجله گل آقا که
بزرگان طنزنویسی کشور همچون کیومرث صابری فومنی از او بهعنوان استعدادی درخشان
یاد میکردند برای همیشه با زندگی وداع گفت.
این که بزرگانی همچون بهاءالدین خرمشاهی، علی موسوی گرمارودی
و کیومرث صابری فومنی از زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد بهعنوان یکی از نوابغ
عرصه طنزنویسی کشورمان یاد میکردند اتفاق کمی نیست. او نه تنها شاعر و هنرمندی
شاخص بود بلکه در طنزنویسی معاصر، چه در عرصههای نظم و نثر و چه در طنز به اصطلاح
ژورنالیستی هم تحول بزرگی ایجاد کرد. زرویی در ۴۹ سالگی از دنیا رفت، هنوز سن و سال
چندانی نداشت با این حال من و بسیاری دیگر از علاقه مندان کارهای او را از روزگار جوانیاش
دنبال میکردیم. از همان سالهای جوانیاش هم اغلب برای او جایگاه استادی قائل
بودیم، قبول دارم این عنوان چیزی نیست که به هر کسی و در هر جایگاهی بتوان اطلاق
کرد، بویژه در سن کم! اما زرویی از چنان جایگاه ادبی و فضلی برخوردار بود که به حق
لایق استادی بود. اما شهرت زرویی در روزگار جوانیاش از دو دلیل نشأت میگرفت، یکی
ستون تذکره الاولیا در مجله گل آقا بود. همه میدانیم که این مجله از چه اهمیتی
برخوردار بود. این ستون شامل نقیضه گوییهایی به سبک تذکره الاولیا عطار بود که
زرویی در این ستون به سراغ شخصیتهای مشهور سیاسی، ورزشی، مدیران دولتی و... میرفت
و به بیانی طنزگونه و شیرین از آنها مینوشت. تأثیر این ستون در مخاطبان و حتی در
میان مسئولان به حدی بود که اغلب شخصیتها روزشماری میکردند تا زرویی به سراغ آنان
هم برود. دومین مسألهای که منجر به شهرت این شاعر و نویسنده شده بود، نقیضههایی
بود که بر شعرهای نیمایی و سپید میگفت و این در حالی ست که تا پیش از آن نقیضه
گویی تنها بر شعر شاعران کلاسیک انجام میشد. درهمین رابطه هم به سراغ اشعار
شاعران بسیاری همچون فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، احمد شاملو و... رفته بود. همه
آنهایی که با شعر و نثر زرویی آشنا هستند میدانند که او در کسوت یک شاعر با
استعداد، تلفیق عجیبی از ذوق، نبوغ و قلمی توانا بود. به گمانم او رندی را از
حافظ، روانی را از سعدی و طنز را از عبید زاکانی آموخته بود، نکته دیگری که درباره
زرویی نباید از آن غافل شد برخورداریاش از فضل و دانشی مثال زدنی بود. کافی است
به مطالعه آثار او بپردازید تا ببینید که چطور همه آثار طنزی که همزمان با او و
قبل از خودش نوشته شدهاند را خوانده بوده. از همین رو هم اغراق نیست اگر زرویی را
در حوزه طنز یک مرجع تمام قد بدانیم، همچون بهرام بیضایی در تئاتر یا محمدرضا شجریان
در موسیقی ردیفی آوازی. بهرهبرداری او از زبان محاوره در شعر طنز از دیگر ویژگیهای
کارهای او بود، آنچنان که تأثیر کارهایش حتی در عرصه شعر و ترانه هم دیده میشود.
ای کاش تا زنده بود قدرش را میدانستند تا آن طور در تنهایی و فراموشی دیده بر
زندگی نبندد، هر چند که خودش هم اهل خلوت بود و از جنجال و هیاهو دوری میکرد.