اعتماد: هری فرانکفورت، فیلسوف معاصر امریکایی در رساله کوچک اما نغز و پرمغز «درباب حرف مفت»، یکی از علل رواج یاوهسرایی و چرند و پرند در جامعه را گفتار سیاسی- اجتماعی حاکم بر روزگار ما میداند، یعنی این نگرش و عقیده که همه نه فقط حق دارند و اجازه دارند درباره همهچیز اظهارنظر کنند، بلکهای بسا باید همه جا خودی نشان بدهند و درباره سیر تا پیاز نظر بدهند، وگرنه جدی گرفته نمیشوند و کسی آنها را تحویل نمیگیرد. اصولاً یکی از راههای «ترقی» و «پیشرفت» در روزگار ما، مدام در صحنه بودن و نخود هر آش شدن است. آدمها به مدد امکاناتی که شبکههای اجتماعی مجازی و اینترنت در اختیارشان گذاشته، چنین تصور میکنند که باید نسبت به هرچه میشنوند و میبینند، واکنش نشان بدهند و درباره هر آنچه پیرامونشان اتفاق میافتد، موضعی داشته باشند.
اتفاقاً این عکسالعملهای سریع و بیمحابا فقط هم در عرصه نظر و گفتن و نوشتن نیست. در روزگار کنونی بسیاری از آدمها به ماشینهای اقدام سریعی بدل شدهاند که بیصبرانه و انگار بدون فکر و تأمل نسبت به محیط اطراف واکنش نشان میدهند. مثلاً تا خبر گران شدن ارز میآید، جلوی صرافیها صفهای عریض و طویل میسازند، یا وقتی گفته میشود که قرار است از فردا قیمت فلان کالا افزایش یابد، به فروشگاهها هجوم میبرند یا هنگامی که خبر انتشار یک ویروس و ابتلای چند نفر به آن به گوش میرسد، نه فقط پاشنه در داروخانهها را از جا میکنند و قفسههای آن را جارو میکنند، بلکه چنان عنان از کف مینهند و کارهای عجیب و غریبی میکنند که عقل سلیم شگفتزده وا میماند. یک نمونهاش سیل عظیم پیامها و خبرهایی است که آدمها برای یکدیگر «فوروارد» میکنند و به انگیزه خیرخواهی و نوع دوستی، تنها به تشویش اذهان و بسط و گسترش اضطراب و دلهره در افکار عمومی دامن میزنند، اخبار و پیامهایی که نه صحت و سقمشان راستی آزمایی شده و نه منبع و مرجع مشخصی دارند و تازه به فرض صحت و سلامت اصل اخبار و وثوق منبع آنها، هیچ معلوم نیست که ارسالشان برای دیگران چه اثری بر آنها خواهد گذاشت.؛ گویی در زمانه ما صبر و طمأنینه و درنگ و تأمل و تحمل، به عنوان فضایلی اخلاقی از فرهنگ عمومی رخت بربستهاند و آدمها فراموش کردهاند که بهترین کار در بسیاری از موارد، کاری نکردن و صبر و حوصله به خرج دادن است. همه نه فقط میخواهند کاری بکنند، بلکه مدام دیگران را نیز به حضور در صحنه و آستین بالا زدن برای انجام کاری و واکنش نشان دادن و ... فرا میخوانند. کسی را هم که به دست نگه داشتن و امتناع از اقدام توصیه میکند، متهم به انفعال و بیعملی میکنند و او را فردی محافظهکار و ترسو خطاب میکنند. حال آنکه نه فقط در آموزههای سنتی همه فرهنگهای بشری، بارها بر ضرورت و فضیلت صبر و تحمل تاکید شده، بلکه تجربه هر یک از ما از زیستهها و دیدهها و شنیدههای پیرامون خودمان گواه است که بهترین کار در بسیاری موارد، کاری نکردن و درنگ و خویشتنداری است. لابد همه ما شاهد بودهایم که چه بسیار فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی و فعالان اقتصادی که در بزنگاههای حساس، با بلندطبعی و بزرگمنشی و نشان دادن صبر و حوصله، شتابناک و بیگدار به آب نزدهاند و همین بیعملی ظاهری، نتایجی بارها موثرتر و مفیدتر از اقدامات عجولانه و هیجانی دیگران به بار آورده است. بر این اساس بد نیست در این روزگار پرهیاهوی دعوت به حرف زدن و کاری کردن، قدری فضیلت خویشتنداری را در خودمان تقویت کنیم و همیشه در صحنه نباشیم.