اعتماد: انتشار آلبوم «خراسانیات» را باید از اتفاقات مبارک روزهای پایانی سال پرمخاطره و تلخ ۹۸ دانست. آلبومی که با آهنگسازی پرویز مشکاتیان فقید و صدای محمدرضا شجریان و البته شعرهایی با گویش خراسانی زندهیاد ملکالشعرای بهار اثری ارجگذارانه به زادبوم این ۳ نام بلند فرهنگ و هنر معاصر محسوب میشود. «خراسانیات» را پیش از هر چیز باید ادای دینی به زادبوم پدیدآورندگان اصلیاش دانست. اثری که اگرچه ۳۳ سال پیش ضبط شده و طی این حدود سه و نیم دهه تا قبل از این به دلایلی هرگز روی انتشار را به خود ندیده اما کمترین اثری از گرد و غبار سالیان بر تنش دیده نمیشود و حالا در این اسفند تاریخی با طراواتی بیمثال و مانند گویش خراسانیاش غریب به دست خواننده سال آخر این سده خورشیدی رسیده است. به بهانه انتشار این آلبوم گفتارهایی از اردشیر کامکار، یکی از نوازندگان این آلبوم و نیز علی مغازهای، کارشناس موسیقی را در ادامه میخوانید.
خراسانیات و دو حضور
ارجمند
سال ۶۵ بعد از اینکه کانون چاوش بسته شد ما به
همراه همراه یکسری از هنرمندان و اهالی موسیقی آن دوره-که از نوازندگان گروه چاوش
بودند- یک روز در منزل آقای مشکاتیان جمع شدیم. گروه عارف بود و بیژن و ارژنگ هم
بودند. کار خراسانیات محصول آن زمان و بعد از
آن روز بود.
آقایان مشکاتیان و شجریان چون خودشان خراسانی بودند،
خیلی دوست داشتند کاری انجام بدهند یعنی قطعاتی و در نهایت آلبومی آماده کنند که
به لهجه خراسانی باشد. هر دو نفر موسیقی خراسان و آن منطقه را به خوبی میشناختند.
این شد که تصمیم گرفتند روی شعرهای ملکالشعرای بهار که به گویش خراسانی بود، کار
کنند. آهنگسازی را روی آن شعرها آغاز کردند.
یکسری کارهای دیگر هم در آن موقع انجام دادیم. از جمله دستان، نوا، مرکبخوانی و... اینها کارهایی بود که آقای مشکاتیان
انجام دادند و ما هم به عنوان نوازنده کمکشان کردیم و یک سری کنسرتهای خارج از
کشور هم با هم داشتیم.
خراسانیها هرگز به صورت صحنهای اجرا نشد ولی به صورت
سیدی و نوار تولید شد و به علتهایی در آن موقع پخش نشد. چون تکمیل نشده بود و
آوازهایش هنوز مانده بود طول کشید تا این موقع یعنی تا این اسفند ماه و روزهای
گذشته به صورت سیدی به بازار آمده.
زندهیاد مرحوم پرویز مشکاتیان از هنرمندان خیلی خوشذوق
بودند. یعنی به غیر از اینکه نوازنده خیلی خوبی بود،در زمینه آهنگسازی موسیقی سنتی
و ایرانی هم ذوق و قریحه بسیار بالا و سرشاری داشتند. کارهای ایشان تحرک خاصی داشت
و معمولاً هم مورد استقبال مردم قرار میگرفت. خیلی از کارهایشان به محض اینکه
بیرون آمد، مردم برای خرید آن اقدام کردند و بعد از اینکه شنیدند از آن استقبال هم
کردند.
بعد از آن جریان، متاسفانه جامعه ما دچار نوعی رخوت شد و
به هر حال دستهایی در کار بود که سلیقه موسیقایی مردم را عوض کند. اینها مسائلی است
که وجود دارد و باید به طور دقیق و درست بررسی شود. باید ریشهیابی شود تا همه ماهیت
این دستها را بشناسیم. این دستها سعی کردند جهت سلیقهها را در موسیقی سنتی و
ملی ایران تغییر دهند.
آلبوم خراسانیات از یک سو از حضور آقای مشکاتیان در مقام
آهنگساز بهره میبرد و از سوی دیگر از وجود خواننده بزرگی مثل استاد شجریان. در مجموع،
کار قرص و محکمی از آب درآمد و بسیار جذاب و شنیدنی است. آن اجرای بسیار خوب پس از
سالها چند روزی است که بالاخره در دسترس مردم قرار گرفته است و این جای خوشحالی
دارد. امیدوارم این آلبوم بتواند در فضای رخوتناک این روزها، گرمیبخش فضای جامعه
و دوستداران موسیقی باشد و همه بتوانند از این کار زیبا لذت ببرند.
ما در آن زمان واقعاً بدون هیچ چشمداشت مالی کار میکردیم
چون همدلی بود و همدیگر را دوست داشتیم. دور هم جمع میشدیم و کار میکردیم. برای ما
افتخاری بود که در کنار آقایان شجریان و مشکاتیان کار کنیم. اینکه آدم بتواند در
سالهای جوانیاش کار کردن با مهمترین شخصیتها و هنرمندان موسیقی کشورش کار کند و
به اصطلاح همکاری با شماره اولهای موسیقی را تجربه کند، حسن بزرگی است. گروه خوب و
هماهنگی داشتیم و حین کار با هم از همدیگر یاد میگرفتیم. غیر از اینکه دور هم جمع
میشدیم و یک اثر هنری تولید میکردیم با هم رفیق هم بودیم و شبنشینیهایی داشتیم
و این باعث میشد، همدلیهایمان بیشتر هم بشود و بتوانیم کار ارزشمندی تولید کنیم.
الان که کار را پس از سالها گوش میکنم بسیار برای من خاطرهانگیز
است. مردم ما خیلی وقت است که این نوع موسیقی گوش ندادهاند و خراسانیات میتواند
زمینهای فراهم کند که بار دیگر نوعی اقبال عمومی با این نوع موسیقی صورت بگیرد.
هم آقای شجریان و هم آقای مشکاتیان که هر دو از موزیسینهای
درجه یک و اهل خراسان بودند، علاقه بسیار زیادی داشتند به اینکه کار تداعیکننده حال
و هوای خراسان باشد و طبعاً نسبتی هم با مقامهای موسیقی خراسانی داشته باشد.
دقیقاً یادم نیست اما شنیدم که بدشان نمیآمد یک دوتارنواز
خراسانی هم در گروه برای اجرای این کار باشد اما به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد.
شاید اگر این اتفاق رخ میداد، کار از اینکه هست خراسانیتر میشد و فضا و حال و
هوای کار تغییر میکرد. با این حال کاری که الان ارائه شده هم به نظر من تا حد زیادی
از عهده خراسانی کردن فضا برآمده و امیدوارم مردم از آن لذت ببرند. خصوصاً مردم
خراسان که کار برای آنها میتواند به طور ویژه لذتبخش باشد.
آقای شجریان دارد یکسری کارهای دیگر هم دارند که هنوز منتشر
نشده. امیدواریم شاهد انتشار آن کارها هم باشیم. امیدواریم آلبوم خراسانیات فتح بابی باشد برای در دسترس قرار گرفتن همه آن
آثار ارزشمند. به هر حال به لحاظ حقوقی صاحب آن آثار باید در موردشان تصمیم بگیرد.
شاید خانواده استاد بتوانند در مورد چند و چون و احتمال انتشار این آثار، بهترین
پاسخ را بدهند. اثرها خانوادهشان هستند و شما باید از خانوادهشان بپرسید.
بهترین خبر ۹۸
بهترین عیدی ۹۹
در سال ۹۸ که لبریز از حوادث و اخبار ناگوار بود شاید
تنها خبر خوب سال برای من انتشار یک آلبوم با عنوان خراسانیات با آهنگسازی آقای
مشکاتیان و خوانندگی آقای شجریان بود. در مدت کوتاهی که از انتشار این اثر گذشته،
بارها و بارها به آن گوش دادم. به باور من این اثر بهترین عیدی در پایان این سال
بد برای مردم بود از طرف ۳ بزرگ فرهنگ و هنر ایران زمین. یکی زندهیاد
ملکالشعرای بهار که در جایگاه رفیعی از شهر معاصر ایستاده، دوم زندهیاد هنرمند و
آهنگساز فقید آقای پرویز مشکاتیان و سوم استاد محمدرضا شجریان که بر فراز قله آواز
ایران میدرخشند.
در ذهن من که از نوجوانی گاهی ماهها انتظار یکی از آلبومهای
این استادان را میکشیدیم و انتظار سخت و در عین حال شیرینی هم برای ما بود، آمدن
آلبوم «خراسانیات» تداعیکننده همان حال و هواست. انگار به زمان نوجوانی با همان
شور و حال و همان جنس از عشق به هنر و موسیقی برگشتهام. درست مثل وقتی که قرار
بود -مثلا-آلبوم «دستان» به بازار بیاید و ما از مدتها قبل چشم به راه آن بودیم.
وقتی خبر انتشار «خراسانیات» را دیدم، حسی همراه با خوشحالی
و نگرانی توامان جان مرا فرا گرفت. خوشحالی از اینکه یک بار دیگر تجربه انتظار یک
کار نشنیده از استادان را تجربه میکنم و با سر رسیدن این انتظار آن آثار به دستم
خواهد رسید و نگرانی از اینکه بعد از ۳ دهه، آیا این
آلبوم متناسب با جایگاه و موقعیتی که ما از این بزرگان انتظار داریم، خواهد بود.
از «خراسانیات» گذشته، ما اثری را میشنویم که حافظ استحکام جایگاه قدیم این
استادان است. اثری که نه تنها کهنه نشده بلکه هنوز تازگی و طراوت خود را دارد.
در این کار دقایقی را میشنویم و احساس میکنیم که هنوز
برای ما شگفتآور است. این آلبوم که حاوی ۷ قطعه است و بیشتر
در راستپنجگاه طراحی و اجرا شده به قدری شیوا و رسا و قدرتمند است که من انتظار
سالیانم برای شنیدن یک اثر قوی با این کار به پایان رسید. بعد از سالها پیدا
نکردن اثری که بتواند شب و روز ما را درگیر خودش کند به «خراسانیات» رسیدم. شک
ندارم کسانی که با آثار اینها آشنایی دارند، بار دیگر ماهها درگیر این آلبوم
خواهند شد.
یکی از قطعههای این آلبوم، قطعهای ۸
دقیقه و ۵۰ ثانیهای به نام «خزان» است. تصورم این است که دوستداران و
دنبالکنندگان آثار آقای مشکاتیان به خوبی با این قطعه آشنا هستند. اگر اشتباه
نکنم، اولین اجرای این قطعه در این آلبوم بوده. بعدها این قطعه در آلبوم «مژده
بهار» و «لحظه دیدار» و شاید جاهای دیگری با ریتم تندتری اجرا شد که ریتمش سرعت
گرفت. قطعهای پیچیده و بسیار زیبا و یکی از مقامهای مهم موسیقی خراسان است که
آقای مشکاتیان با قدرت و تسلطش در موسیقی و تکنیکهایسازی توانسته مقامالله مدد
را اجرا کند. این قطعه علاوه بر تمام خاصیتهای مهم مقامالله مدد در منطقه خراسان
به خصوص منطقه تربتجام علاوه بر این توانسته، تصویر بسیار دلانگیزی از خزان را
در مقابل دیدگان مخاطبش قرار دهد.
به باور من قطعه خزان یکی از بینظیرترین یا شاید کمنظیرترین
قطعات موسیقایی ایرانی است که توانسته اجرایی بسیار غنی از کارهای قدیم ارائه کند.
نمونههایی مشابه از این را ما در کار مرحوم صبا در
«زردملیجه» میتوانیم بشنویم. با وجود اینکه آلبوم
«خراسانیات» بیش از ۳ دهه قبل ضبط شده، خوشبختانه توانسته اثر درخوری باشد که گذر زمان
ذرهای از طراوت و زیبایی آن نکاسته است. این نشان میدهد که آقایان شجریان و مشکاتیان
به خوبی از پس این کار برآمدند که اگر این طور نمیبود، گوش شنونده امروز نمیتوانست
تا این اندازه با کار سازگاری داشته باشد.
من فکر میکنم ما امروز وظیفه داریم از خانواده آقایان مشکاتیان
و شجریان، تشکر کنیم که این عیدی را در پایان امسال و در این شرایط سخت به مردم
تقدیم کردند. آلبومی که میتواند در واقع امیدبخش آن باشد که شاهد انتشار آلبومهای
در پستو مانده دیگری تاز این عزیزان باشیم. کارهایی که مخاطبان موسیقی جدی ایرانی بیصبرانه
منتظر عرضه و ارائه آنها هستند.
نکته دیگری که در مورد این آلبوم میتوانم بگویم این است
که این آلبوم- همان طور که از نامش پیداست- با حال و هوای خراسان و تداعی فضای آن
جغرافیا و اقلیم ساخته شد. مرحوم ملکالشعرای اگرچه اصالتاً کاشانی بود اما هم
خودش و هم پدرش متولد خراسان بودند. اینها در نوجوانی و جوانی به تهران مهاجرت میکنند
و ملکالشعرا در تهران زندگی میکند و در تهران هم از دنیا میرود. شعرهایی که
ایشان در حال و هوا و با گویش خراسانی گفته با وجود اینکه ادبیات و کلامش خراسانی
است اما در حکم شعرهایی است که شاعرشان در نهایت عاشقانگی از خارج از خراسان به
خراسان نگریسته و اتفاقاً از اشعار حیرتانگیز بهار هم هست. ما بهار را با
«دماوند»، این «دیو سپید پای در بند»ش و البته با «مرغ سحر»ش میشناسیم.
در حالی که در اشعار خراسانی، مخاطب با صورت دیگری از بهار
آشنا میشود. به همین جهت مشکاتیان بزرگ هم که زاده خراسان و آن منطقه است، انگار
با توجه و نگاه ویژه به خراسان این قطعات را ساخته. همین طور آقای شجریان هم که
اصالتاً خراسانی و زاده مشهد است با عشق به خراسان این قطعات را خوانده.
من همین ۳ عنصر را کافی میدانم برای اینکه بگویم این
موسیقی به خراسان توجه کافی نشان داده است. اسم زیبای «خراسانیات» که نمیدانم انتخاب
چه کسی بوده به قاعده برازنده این کار است.
گفتهاند -البته با تردید- که گویا میخواستند یک دوتارنواز
خراسانی را هم با گروه همراه کنند که به دلایلی نشد. من از این ماجرا اطلاعی ندارم
اما معتقدم که این اتفاق میآمد و دوتاری میآمد، به نظرم به دلیل غلبه آن در کار
ممکن بود، آلبوم خراسانیات دیگر نگاه از بیرون به خراسان نباشد.
خراسانیات در همین آلبوم فعلی به نظرم به اندازه کافی دلنشین
و دلفریب است و اثری مهم و بسیار قابل اعتناست.