جعفرخان از فرنگ آمده (کمدی در یک پرده) اثر کوتاه حسن مقدم (۱۲۷۷-۱۳۰۴)، که خود عمر کوتاهی داشت، یکی از نخستین نمایشنامههایی است که به زبان فارسی نوشته شده («نمایشنامه» به معنای دقیق و فنی کلمه). مقدم سال ۱۳۰۰ خورشیدی این کمدی را نوشت و یک سال بعد با همکاری «مجمع ایران جوان» آن را در تالار گراند هتل تهران اجرا کرد. از قرار معلوم، متن آن فقط یک بار در سال ۱۳۰۱ (تهران، مطبعهی فاروس) منتشر شد. موضوع نمایشنامه، همانگونه که از نام آن پیداست، ماجرای جوانی است که در «سنهی ۱۳۴۰» قمری پس از هشت-نه سال تحصیل در فرنگ به نزد خانوادهی سنتی خود، «یکی از اعیان متوسط تهران» برمیگردد (ص. ۷)، اما با تأثیری که از تمدن غربی در آن سالها پذیرفته دیگر با این خانوادهی خرافهپرست «آبمون از یک جوب نخواهد رفت» (ص. ۴۵). خلاصه، هر دو طرف سعی دارند دیگری را «آدم» کنند (صص. ۵۵ و ۵۷)!
پیشتر، به نام این اثر و نویسندهی آن در کتابهای تاریخ ادبیات فارسیِ پسامشروطه برخورده و بخشی از آن را هم سالها پیش در کتاب از صبا تا نیما تألیف یحیی آرینپور خوانده بودم (برای آگاهی از سرگذشت مقدم و سیاههی آثار او، بنگرید به: همان کتاب، چاپ انتشارات زوار، ۱۳۸۷، ج. ۲، صص. ۳۰۲-۳۱۱)، اما از آنجا که طی سالهای اخیر دغدغههای پژوهشی دیگری داشتم، هیچگاه به صرافت یافتن متن کامل آن نیفتادم. در سالی که گذشت، خوشبختانه این اثر مهم، بعد از حدود یک سده، به همت نشر کتاب سده (چه اسم بامسمایی!) تجدیدچاپ شد و من هم بهمحض اطلاعیافتن آن را تهیه و با ولع بسیار مطالعه کردم: حسن مقدم، جعفرخان از فرنگ آمده: کمدی در یک پرده، تهران: کتاب سده، ۱۳۹۸، ۸۳ صفحه، قطع جیبی، شمارگان ۵۰۰ نسخه، و قیمت ۱۴۰۰۰۰ ریال. طراحی و صفحهآرایی کتاب به سبک قدیمی و یادآور حالوهوای چاپ اصلی و زمینهی تاریخی آن است. روی جلد کتاب هم به نقاشی چهرهی حسن مقدم اثر سرمیناز بارسقیان مزین شده است. از ناشر محترم سپاسگزار باید بود که امکان خواندن این اثر برای ما فراهم کردهاند.
بهزعم من، این نمایشنامه دستکم از سه نظر واجد اهمیت است:
۱) نقش آن در استقرار ژانر کمدی در ادبیات نمایشی فارسی:
مورخان ادبیات جعفرخان از فرنگ آمده را مهمترین اثر مقدم و یکی از موفقترین کمدیها در زبان فارسی انگاشتهاند. پس از شکلگیری نهضت مشروطهخواهی در ایران، با رشد آگاهی قشرهایی از جامعه و آشنایی ایشان با ادبیات و فلسفهی غربی، کمدینویسی دوشادوش رماننویسی و جستارنویسی رواج یافت. دلیل آن هم واضح است: نویسندگان و روشنفکران با بیان غیرمستقیم اما مؤثر ژانر کمدی میتوانستند کاستیها و عقبماندگیهای جامعهی خود را نمایش دهند. مقدم نیز، که پس از سالها تحصیل و کار در غرب و تحقیق دربارهی فرهنگ مردم ایران بهخوبی با فضای فکری و فرهنگی جامعهی ایران و کمبودهای آن آشنا بود، در تداوم همان سنت ادبی ژانر کمدی را برگزید. در زمانهای که اغلب ادیبان پیش از او به ترجمه یا اقتباس آثار غربی پرداخته بودند، توفیق نمایشنامهی مقدم در حکم اثری بدیع و خلاقانه در استقرار ژانر کمدی در ادبیات فارسی آن دوره بیتأثیر نبوده است.
۲) موضوع و درونمایهی جدی اثر:
جعفرخان از فرنگ آمده بیگمان نمونهای از آن نوع کمدی است که جورج مِرِدیت (George Meredith)، نویسندهی انگلیسی (۱۸۲۸-۱۹۰۹)، از آن به «کمدی فاخر» (high comedy) تعبیر کرده. هدف اساسی این نوع کمدی نمایاندن ضعفها و حماقتهای انسان و بهتصویر کشیدن مشکلها و نقصانهای زندگی اجتماعی-سیاسی او در دورهای مشخص است، به زبان طنز و شوخطبعی و با رویکردی نقادانه و تأملبرانگیز اما در عین حال سرگرمکننده. در درسنامههای مقدماتی ادبیاتشناسی آوردهاند که تراژدی، در تعریف کلاسیک آن، از این جهت نقطهی مقابل کمدی محسوب میشود که، بهجای ضعفها و محدودیتهای اخلاقی انسان، عظمت و قوتهای نوع بشر را با زبانی شاعرانه و پرداختی جدی برجسته میکند. شاید به همین علت بوده است که در دورهی پسامشروطه ادیبان و روشنفکران ایرانی احساس کردند که به کمدی بیشتر از تراژدی نیاز دارند. بر خلاف کمدیهای نازل (low comedy)، تأثیر کمدی فاخر بر مخاطب نه برانگیختن خندهی فیزیکیِ صِرف بهسبب مشاهدهی شوخیهای کلامی پیشپاافتاده و صحنههای بهاصطلاح «دلقکبازی» (slapstick)، بلکه برانگیختن خنده از روی تأمل (intellectual laughter) است. نمونههای اعلای این نوع کمدی در ادبیات مدرن غربی نمایشنامههای مولیر (۱۶۲۲-۱۶۷۳)، نویسندهی نامبردار فرانسوی، از جمله تارتوف (Tartuffe) و مردمگریز (Le Misanthrope) اند، که از قضا الگوی نخستین کمدیهای نوشتهشده به فارسی نیز بودهاند. بر خلاف ادعای برخی پژوهشگران مبنی بر اینکه غرض مقدم از نوشتن جعفرخان از فرنگ آمده هم انتقاد از متحجران و سنتپرستان جامعهی وقت بوده و هم انتقاد از غربزدگان و فرنگیمآبان، از خود متن و نحوهی شخصیتپردازی اینطور برمیآید که نویسندهی فرضی یا متضمَّنِ متن (the implied author) بیشتر به شخصیت جعفرخان تشبّه جسته و با او همدل بوده و، بهتبع آن، خانوادهی سنتی جعفرخان را با دید انتقادیتری بازنمایانده است. با این حال، چنانکه در کمدینویسی مرسوم است، در وصف خلقیات همهی شخصیتها، بهخصوص شخصیت اصلی (جعفرخان)، تا حد زیادی اغراق شده و اشخاص نمایش بیشتر به کاریکاتور میمانند. توفیق مقدم در ترسیم کمیکِ ضعفهای فرهنگی و اخلاقی ایرانیان عصر خود دقیقاً مرهون همین بزرگنمایی هنرمندانه است.
۳) کاربرد زبان محاورهای و شکستهنویسی:
این نمایشنامه یکی از نخستین متنها در زبان فارسی است که در گفتمان روایت آن برای بازنمایی خصوصیتهای روحی-روانی و اخلاقی شخصیتها بهطور هدفمند و نظاممند از زبان گفتاریِ شکسته استفاده شده. به همین دلیل، در سبکشناسی تاریخی زبان فارسی این اثر اهمیت فراوانی دارد. (برای پرهیز از اطالهی کلام از آوردن نمونه خودداری میکنم؛ در این باره، بنگرید به: امید طبیبزاده، مبانی و دستور خط فارسی شکسته، بر اساس صد سال آثار داستانی و نمایشی از ۱۲۹۸ تا ۱۳۹۷، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۸، صص. ۷۹-۸۰.)
کوتاه سخن، این نمایشنامه هم از حیث جایگاهش در تاریخ ادبیات فارسی مدرن (و تاریخ هنر نمایش در ایران) حائز اهمیت بسیار است و هم از لحاظ کیفیت ادبی و محتوایش. تصویری که این نمایشنامه از سنتپرستی و چسبیدن بسیاری از ایرانیان آن دوران به هویت گذشتهی خود، از سویی، و غربشیفتگی نسل جوان دوهویّته، از سوی دیگر، بهدست میدهد چندان در نظر ما عجیبوغریب یا بیربط جلوه نمیکند، چراکه جامعهی ما همچنان در حال گذاری تاریخی از سنت به (پسا)تجدد و دستوپنجه نرمکردن با تبعات فرهنگی و روانی آن است. با گذشت حدود یکصد سال، بازتاب بیرونی این گذار و رفتار اجتماعی ما طبعاً شکلوشمایل تازهتری یافته، اما مسئلهی آگاهی دوگانهی «ما» هنوز به قوت خود باقی است. بنابراین، این نمایشنامه را میتوان بهتعبیری اثری «معاصر» قلمداد کرد، زیرا دغدغهی آن کماکان دغدغهی ما در آستانهی سدهی پانزدهم خورشیدی است. از همین روست که مطالعهی این نمایشنامهی ارزشمند را به همهی علاقهمندان به ادبیات، بهویژه ادبیات نمایشی ایران، توصیه میکنم.
در پایان، ناگفته نماند که علی حاتمی در سال ۱۳۶۶ بر مبنای این اثر فیلمی سینمایی بهنام جعفرخان از فرنگ برگشته ساخت، که البته با توجه به مناسب بینامتنی فیلم با نمایشنامهی مقدم بهتر است آن را نوعی «تصرف» (appropriation) بخوانیم تا «اقتباس» (adaptation). بررسی دقیق مناسبت این دو اثر و فرم و محتوای آنها میتواند موضوع تحقیق مفصلی در حوزهی اقتباسپژوهی (Adaptation Studies) باشد.
* استادیار ادبیات انگلیسی دانشگاه اراک