سلما رضوانجو دانشجوی دوره دکترای زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران است. او تاکنون کتابهای زیادی از جمله: چگونه جستار بنویسیم، هر کسی به فکر خودش، ادبیات و اقتصاد آزادی، مرگ سراغ اسقف اعظم میآید و ... را ترجمه کرده است. وی هم اکنون مشغول تدریس در دانشگاه و ترجمه کتاب است. نشر آنسو به تازگی کتابی با عنوان «چگونه برای مجلهها داستان کوتاه بنویسیم،که چاپ شود؟» را روانه بازار کرده است. با وی دربارهی این کتابگفتوگویی کردهایم:
ما کتابهای زیادی دربارهی «چگونه میتوان نویسنده شد» داریم. چه نکته متمایزی شما در این کتاب دیدید که تصمیم به ترجمهی آن گرفتید؟
معمولا کتابهایی که افراد را دربارهی نویسنده شدن راهنمایی میکنند بر اصول و ساختار روایت داستانی، پیرنگ، شکل روایت، سبک نوشتن، گره های داستانی و ... تاکید دارند. نمونههای بسیار خوبی از این نوع کتابها در اختیار خوانندگان هستند و برای نوشتن بسیار مفیدند. اما این کتاب خاص، نگاه متفاوتی به موضوع دارد. نخست اینکه، نویسنده به داستان کوتاه همچون گونهای که میتواند نوع خاصی از خلاقیت را در نوشتن ایجاد و تقویت کند نگاه کرده است، نه پلی یا معبری برای رماننویس شدن. از همین منظر امکانات خاص داستان کوتاه و جذابیتهای آن را به مخاطب معرفی کرده است. در درجهی بعد به مخاطب و رسانهای که قرار است داستان در آن منتشر شود توجه کرده است. میدانیم که داستانهای کوتاه اغلب در رسانههایی مثل مطبوعات و یا صفحات اینترنتی منتشر میشود و مخاطب این رسانهها نیز گروههای مختلفی از عموم شهروندان هستند. در کشور ما نیز در سالهای اخیر مجلههایی که به شکل تخصصی داستان کوتاه چاپ میکنند رونق گرفته و مخاطبان خوبی پیدا کرده است. از طرفی بسیاری افراد از شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و دیگر صفحات اینترنتی برای عرضه نوشتههایشان استفاده میکنند که ویژگی مهم این نوع نوشتهها نیز کوتاه بودن است. بنابراین لازم است توجه داشته باشیم که داستان را برای چه نوع رسانهای مینویسیم و انتظارات مخاطب چیست. اگرچه ممکن است بعضی افراد با این نوع نگاه به مسئله نوشتن موافق نباشند، اما اگر بخواهیم واقعبین باشیم انتظارات مخاطب و شرایط رسانههایی که نوشتههای ما در آنها منتشر میشود هم بخش مهمی از فرایند است و بد نیست گاهی نیم نگاهی به آن هم داشته باشیم. این کتاب ما را با این نوع الزامات نیز آشنا میکند و از همه مهمتر اینکه نویسنده برخی فنون و راهکارهای خوب و کاربردی را برای کسانی که تازه میخواهند نوشتن را شروع کنند و احساس دشوار بودن نوشتن آنان را مأیوس میکند، معرفی کرده است. فنون، راهکارها و تمرینهای این کتاب فقط ویژه تازهکارها نیست و برای کسانی که دستی بر آتش دارند نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. نویسندهی این کتاب سالها در نشریات معتبر جهانی نوشته و تجربهی خوبی در این زمینه دارد با پشتوانهی این تجربه ترجیح داده بهجای پرداختن به بحثهای انتزاعی و تئوریپردازی خیلی کاربردی و ملموس به موضوع بپردازند بهنحوی که هرکس قصد دست به قلم شدن دارد بتواند از آموزشهای این کتاب استفاده کند.
این کتاب تلاش کرده به نوعی با تمرین، تکنیکهای نویسنده شدن را مرحله به مرحله بیان کند و نویسنده معتقد است دانستن تکنیک و خواستن میتواند از شما یک نویسنده بسازد، به نظر شما واقعا خواستن و تکنیک برای نویسنده شدن کافی است؟
البته برای نویسنده شدن، خواستن و یادگرفتن مهارت و تکنیک نویسندگی کافی است. اما برای نویسنده خیلی خوب و درجه یک شدن حتما لازم است فرد استعداد و شم نویسندگی داشته باشد. بر تاریخ و فرهنگ و دغدغههای بشری و دنیای اطرافش آگاه باشد و بتواند با خلاقیت این مهارتها و تکنیکهای نویسندگی را به کار گیرد. به نظر من یاد گرفتن و تمرین کردن تکنیکهای نویسندگی برای روایتگری لازمند و میشود آنها را به افراد آموزش داد، اما در نهایت اینکه چه کسی نویسنده بهتری میشود به خلاقیت فردی و تسلط بر سوژه و مهارتهای شناختی نویسنده بستگی دارد. تعداد نویسندگان دنیا خیلی زیاد است، اما فقط تعداد اندکی نویسندگان بزرگ و متمایزی میشوند. در کل به نظر من مهارت نویسندگی اکتسابی است اما ماهیت خلاقیت پیچیده است و به هوش و استعداد خود فرد بستگی دارد. پس میشود با یادگیری تکنیکها نویسنده شد، اما برای متمایز شدن و شاهکار آفریدن باید عناصر دیگری نیز با این مهارتها آمیخته شوند. این را هم نباید از یاد برد که گاه استعداد و نبوغ بر اثر آموختن فنون و تمرین و ممارست شکوفا میشود، یعنی ممکن است فرد استعداد و نبوغ سرشاری داشته باشد ولی برای شکوفا شدن این استعداد لازم باشد مدتی بر اساس فنون شناخته شده و جواب پسداده کار کند تا به کار آنقدر مسلط شود که بتواند راه خلاقانهی خود را پیدا کند. در بسیاری از هنرها به افراد گفته میشود در آغاز باید کار را با تقلید از کارهای بزرگان و آنچه به اصطلاح استاندارد شده شروع کنند تا اشراف کافی به آن زمینه در آنان ایجاد شود و بعد بتوانند راههای خلاقانه و منحصر به فرد خود را به نحوی موثرتر دنبال کنند.
بخشهایی در کتاب به دستور زبان اشاره دارد و مثالهایی آورده شده، با توجه به اختلاف زبان دستوری و سجاوندی فارسی با زبان انگلیسی شما این بخش را چگونه ترجمه کردهاید؟
یکی از مشکلات ما در ایران این است که افراد احساس تعهدی نسبت به دستور زبان ندارند، گویا دستور زبان چیزی است که هر کس بتواند با سلیقه و خوشایند خود آنرا تغییر دهد، در حالی که در زبانها و کشورهای دیگر این گونه نیست و التزام به دستور زبان از حیاتیترین ویژگیهای نویسندگان خوب است. به همین دلیل در اغلب کتابهای آموزش نویسندگی در هر زمینهای که باشد بخشهایی به توضیح دستور زبان و علائم سجاوندی اختصاص دارد. در این کتاب نیز این بخش البته طولانیتر و مفصلتر از آن چیزی بود که در متن ترجمه شده آمده است. با مشورت ناشر کتاب تصمیم گرفتیم جنبههایی از این مطالب را که با زبان فارسی مطابقت دارد ترجمه کرده و در کتاب بیاوریم و بخشهایی را که مشخصا فقط در زبان انگلیسی کاربرد دارند، حذف کنیم. در نهایت آنچه در متن ترجمه شده کتاب آمده است، صرفا اشارهای است بر اهمیت دستور زبان و ساختار زبان فارسی و برای تسلط بیشتر بر این مسائل باید به سراغ کتابهای بسیار مفیدی که در این زمینه وجود دارند رفت و از آنها کمک گرفت. بسط دادن مطلب در این حوزه از حوصله و موضوع این کتاب خارج بود و به همین اندک مطالب اکتفا شد.
با توجه به اینکه جوانان در سالهای اخیر اقبال خوبی به نویسندگی دارند، چقدر این کتاب میتواند برای آنها راهگشا باشد؟
به نظر من این کتاب راهنمای بسیار خوبی برای کسانی است که میخواهند داستاننویسی را شروع کنند و البته اینکه راهکارهایی برای ارائه داستان به مجلات مختلف برای چاپ شدن در آنها آمده است مشوق بسیار خوبی برای این افراد است. اینکه نویسندهای تازه کار به چشم ببیند که داستانش در مجلهای چاپ شده و مخاطب دارد نه تنها حس لذت بخشی دارد و انگیزه فراوانی به فرد میدهد بلکه میتواند به او کمک کند با توجه به واکنش مخاطبان مهارتهایش را محک بزند، از تجربهاش درس بگیرد و البته سابقه کاری و پورتفولیوی خوبی هم برای خودش ایجاد کند. حتی اگر نویسندگان جوان بخواهند در صفحات شخصیشان در فضای مجازی نیز داستانهایی منتشر کنند، مخاطب پیدا کردن برای آنان اهمیت فراوانی دارد. هر نویسنده دوست دارد مخاطب از نوشتهاش استقبال کند و این کتاب راهکارهایی را که نوشته را جذاب و خواندنی میکند به سادهترین روشها در اختیار مخاطب قرار داده است.
بعد از ترجمهی این کتاب، خودتان ترغیب به نوشتن داستان کوتاه نشدید؟
من هم البته همانطوری که از شغل و رشتهی تحصیلیام مشخص است، همیشه به نوشتن و ترجمه کردن علاقه داشتهام و همیشه هم مشغول نوشتن بودهام. داستان کوتاه و بلند مینویسم اما فعلا به انتشار ترجمهها اکتفا کردهام. فکر میکنم وقتی کسی دربارهی نوشتن و نقد نوشتهها میخواند و ترجمه میکند کمی نسبت به خودش سختگیرتر میشود. به همین دلیل هنوز چیزی از نوشتههای خودم را برای چاپ به جایی ارائه نکردهام.
سوفی کینگ کتاب دیگری دربارهی اینکه چگونه رمان بنویسیم دارد، آیا شما قصد ترجمه آن را هم دارید؟
هنوز تصمیمی در این مورد گرفته نشده و بستگی به نظر ناشر این کتاب دارد. کتاب «داستان کوتاه» در چارچوب طرح «نویسنده باش» ترجمه شد که نشر آنسو آن را از سال ۹۷ آغاز کرد و مرحله اول آن در سال ۹۹ به پایان میرسد. از کتابهایی که در این طرح تألیف و ترجمه شده ترجمهی دو عنوان را من بر عهده داشتم که یکی همین کتاب و دیگری کتاب «چگونه جستار بنویسیم» است. کتابهای دیگر را دوستان و همکاران دیگر آماده کردهاند. این احتمال وجود دارد که نشر آنسو بهزودی مرحله دوم طرح «نویسنده باش» را آغاز کند. اگر کتاب دیگر این نویسنده در مرحلهی دوم برای ترجمه انتخاب شود ترجمهی آن را من برعهده خواهم داشت.
به نظرتان این کتاب میتواند به عنوان منبعی برای کسانی که داستان کوتاه برای مجلات مینویسند مفید باشد؟ نقطهی قوت کتاب سوفی کینگ را در چه میدانید؟
به نظر من این کتاب برای کسی که بخواهد داستان کوتاه بنویسد نکات تازه و جالبی دارد. اصلا اهمیت این کتاب و تفاوتش با کتابهای دیگر در زمینهی نویسندگی همین توجه به رسانه و مجلهای است که داستان قرار است در آن منتشر شود و این که مخاطبان آن رسانه یا مجله چه کسانی هستند و چرا داستان را میخوانند. این که مخاطب داستان نوجوان است یا بزرگسال، برای لذت و تفریح داستان میخواند یا میخواهد دربارهی سوژهای تازه چیزی بخواند، اینها همه در این کتاب مورد توجه قرار گرفتهاند. همانطور که قبلاً اشاره کردم، مخاطب پیدا کردن اثر خود از نخستین گامهای موفقیت در نویسندگی است.
شما کتاب دیگری با عنوان «چگونه جستار بنویسیم» را ترجمه کرده اید. این کتاب بیشتر برای دانشآموزان و دانشجویان مفید است. هدف شما از ترجمه این نوع کتابها آیا ترغیب نسل جوان به نوشتن است؟
متأسفانه در کشور ما آموزش نگارش به شکل اصولی به نحوی که نوشتهی منسجم، منظم، منطقی و مفید باشد اهمیتی ندارد، در حالی که در کشورهای اروپایی از دورهی مدرسه این نوع نوشتن را به دانشآموزان یاد میدهند و انتظار دارند در دانشگاه از این آموزشها استفاده شود و اگر فرد نوشتن را به شکل حرفهای در رسانهها، محیطهای علمی، آموزشی و...دنبال کرد، بتواند همواره نوشتهای استاندارد داشته باشد. در ایران چون این مهارت در هیچ دورهای آموزش داده نمیشود ما در هیچ سطحی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که نوشتههایی خوب ببینیم، مگر اینکه فردی خود به یادگیری این مهارت بپردازد. در نتیجه نویسندگان ما در مطبوعات، دانشگاهها و...نوشتههایی آشفته، نامنظم با کاربرد نامناسب زبان عرضه میکنند. این روند به تدریج ساختار زبانی و منطق ذهنی جامعه را به انحطاط میکشاند. در حالی که اگر ما به دانشآموز و دانشجو راه و رسم درست نوشتن و در پی آن درست اندیشیدن را بیاموزیم نتیجهی آن را در باروری ذهنی و فرهنگی جامعه خواهیم دید.
کتاب چگونه جستار بنویسیم یکی از مناسبترین کتابها برای یادگرفتن نوشتن است. حال این نوشتن مقالهای در دانشگاه، جستاری در روزنامه، انشایی در مدرسه یا حتی نوشتن تحلیلی شخصی یا یادداشت روزانه باشد. نویسنده بهدور از هر نوع تئوریپردازی با اشارهی مستقیم به مثالهای متنوع و عالی که در کل کتاب گسترده شدهاند، به مخاطب نشان میدهد در هر زمینهای چگونه میتواند نوشتهای خوب و استاندارد بیافریند. فصلهای مختلف این کتاب زمینههای مختلف از ادبیات، هنر و فلسفه تا تاریخ و مطالعات رسانهای و سیاست و...را پوشش میدهد و در هر فصل نویسنده کار را با مثالها و نمونههای مناسب و تحلیل ساختار آنها پیش برده است. هر آنچه از اصول و مبانی برای نگارش صحیح پاراگرافها و بخشها نیاز بوده را نیز در فصلهای آغازین بیان کرده و نکات فرعی را به فصلهای میانی و پایانی منتقل کرده است. اگر نویسندگان ایرانی در هر سطحی که مینویسند کتابهایی از این دست را مطالعهکنند و راهنماییهای آنها را در نوشتن بهکار گیرند نوشتههای بهتری عرضه خواهند کرد. اگرچه نویسندگان بزرگ با خلاقیت خود در جستارنویسی تغییراتی ایجاد میکنند ولی مبنای اصلی کار در عمل یکسان است و تا فرد الفبای جستارنویسی را یاد نگرفته باشد، نوشتن خلاقانه در این حوزه میتواند برایش دشوار باشد یا منجر به اشتباهاتی شود. هدف اصلی از ترجمهی این کتاب این است که اگر افرادی به عنوان کار درسی (مخصوصا در رشتهی ادبیات) نقد و مطلبی مینویسند با ساختار و مبانی کار، مقدمه چینی، پرداختن به موضوع، استدلال و نتیجهگیری کردن آشنا شوند و بعدها با تمرین بیشتر بتوانند متون بهتری بنویسند و منظورشان را مستدل و منظم ارائه کنند. در امتحانات تشریحی و تحلیلی بتوانند موفق تر عمل کنند و البته خواندن این مطالب به زبان فارسی میتواند گام اولی باشد برای درک بهتر مفهوم و ساختار جستار نویسی برای کسانی که شاید در آینده بخواهند یاد بگیرند چطور در زبان انگلیسی جستار (essay) بنویسند و در امتحانات زبانی که بخش نوشتاری دارند شرکت کنند.