مرکز فرهنگی شهر کتاب چند پرسش کوتاه دربارهی کتاب خواندن و انس با کتاب با نویسندگان و دیگر صاحبنظران اهل فرهنگ مطرح کرده است تا از کتابها، نویسندگان و شخصیتهای داستانی محبوبشان بگویند. بهتدریج این پاسخها در اختیار مخاطبان عزیز قرار میگیرد.
پاسخهای علیاصغر حداد، مترجم آثاری چون معجزهی اشتیاق، یعقوب کذاب، ادبیات و انقلاب، داستانی برای تاریکی، بازی در سپیدهدم و رویا، مردهها جوان میمانند، دیگری، مردن، مسخ و داستانهای دیگر، مفقودالاثر، عزب میانسال، محاکمه و... در ادامه میآید:
چه کتابهایی را قبل از خواب میخوانید؟
در این روزها قبل از خواب کتابی میخوانم به نام شعر مدرن (از بودلر تا استیونس) ترجمهی مراد فرهادپور که هم از متن و هم از ترجمه لذت میبرم.
آخرین کتاب بینظیری که
خواندید چه بود؟
کتاب رابینسون کروزوئه شدیدا در جوانی ذهن مرا به خودش معطوف میکرد و برای من دنیایی پر از تخیل بود. کتابی است که نه فقط برای نوجوانان، برای بزرگسالان هم خواندش واقعا جالب است. اگر از من بپرسند ده کتابی که خواندهام و برایام مهم بوده است چه کتابی بوده است یکی از آنها همین کتاب رابینسون کروزوئه است.
کتاب کلاسیک مورد علاقهتان چیست؟
من به تمام آثار کلاسیک شعر فارسی سعدی، حافظ و ... علاقهمندم اما علاقهی ویژهای به سعدی دارم و شبها بسته به حال و هوایی که دارم، قبل از خواب گاهی سری به شعرهای سعدی میزنم.
کدام رماننویس، نمایشنامهنویس، منتقد، روزنامهنگار و
یا شاعر را در حال حاضر بیش از همه تحسین میکنید؟
تحسین من شامل حال سعدی است. از شاعران و نویسندگان معاصر هم به هوشنگ ابتهاج ارادت خاصی دارم.
به نظر چه کسی درباره کتابتان
بیشتر از همه اعتماد دارید؟
به شخص مرتبط نیست و بلکه بیشتر بر اساس کلیت نظر خوانندگان و جمعبندی چیزی که از خوانندگان کتابم میگیرم بیشتر توجه میکنم. آن است که مرا تشویق به تلاش و کار بیشتر میکند تا شاید ترجمهام بهتر شود.
چه چیزی بیشتر از همه شما را
در ادبیات تحت تاثیر قرار میدهد؟
آنچه مرا بیش از همه تحت تاثیر قرار میدهد روانکاوی برخی از نویسندگان است و لحظاتی است که شکار میکنند. در جوانی دوست داشتم نویسنده بشوم و علاقهی بسیاری به شکار لحظهها داشتم. آن لحظههای خاصی که یک دفعه حال آدم از این رو به آن رو میشود. آن حال تحول درونی لحظهای برایم خیلی مهم است. به رمان خیلی علاقه دارم و رمان خیلی زیاد میخوانم. در این لحظه هم مشغول ترجمهی رمان «خوابگردها» هستم که باعث میشود من گاهی سری به قرآن و انجیل بزنم. چون این کتاب جنبههای اسطورهای هم دارد که بیشتر در ارتباط با انجیل است، در رابطه با انجیل هم گاهی باید سری هم به قرآن بزنم.
دوست داشتید کدام کتاب را که
توسط نویسنده دیگری نوشته شده شما می نوشتید؟
کتابی نیست که دوست داشته باشم بنویسم اما از جوانی ایدهای دارم که دوست دارم آن را به صورت کتاب دربیاورم و دنبال زمان مناسب میگردم. گمان کنم بعد از کتاب خوابگردها کتابی ترجمه نکنم و ذهنم را مشغول کنم با همان چیزی که خودم از پنجاه سال پیش ایدهی کلیاش در ذهنم است و دوست دارم آن را بنویسم.
و در ارتباط با خانوادهی خودم هم است و یک نوع شرح حال خودم از کودکی است.
کتابهایتان را چطور دستهبندی میکنید؟
من چون بیشتر علاقهمندیام در زمینهی رمان است. رمانها را دستهبندی به رمانهای اروپایی و غیراروپایی میکنم و علاقهام بیشتر به رمانهای اروپایی است. من جز آن دسته افرادی هستم که به رمانهای آمریکای لاتین چندان علاقه ندارم. آنچنان شیفتهی آنها نیستم و بیشتر شیفتهی رماننویسی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اروپا هستم.
مردم از پیدا کردن چه کتابی
در قفسه شما تعجب خواهند کرد؟
قفسهی کتاب خیلی حجیمی ندارم. شاید گهگاه کتابی پیدا شود که کمی قدیمیتر باشد و نظر کسی را جلب کند اما کتاب چندان ویژهای ندارم. کتابخانه خیلی پرشور و دانشمندانهای ندارم که کسی با دیدنش بگوید حداد چه چیزهایی خوانده که ما نخواندهایم.
قهرمان داستانی مورد علاقهتان
و شخصیت منفی مورد علاقهتان کیست؟
به قهرمانان داستانهای داستایفسکی و آرتور شنیتسلر علاقهی ویژهای دارم. چیزی که در مورد این قهرمانان برایام جالب توجه است این است که آنها اغلب در یک تنگنایی قرار گرفتهاند و برای برونرفت از این تنگنا تلاش میکنند و معمولا هم کار را خرابتر میکنند. آن تنگنایی که میخواهند از آن بگریزند نهایتا به یک فاجعه منجر میشود.
اگر قرار باشد یک شام تدارک ببینید ازبین سه نویسندهای که در قید حیات هستند و آنها که نیستند کدام را انتخاب میکنید؟
از آنهایی که از دنیا رفتهاند داستایفسکی و آرتور شنتیسلر را دعوت میکنم. از زندهها هم محمود دولتآبادی.
میخواهید در آینده چه کتابی بخوانید؟
هنوز دربارهاش تصمیم نگرفتهام.