کتاب «پرسشگری سقراطی در رواندرمانی و مشاوره» با تألیف و ترجمهی دکتر علی صاحبی در انتشارات اسبار چاپ شده است و پرورش هنر و مهارت پرسشگری را در نظر دارد. نشست هفتگی شهرکتاب در روز سهشنبه ششم آبان به معرفی این کتاب اختصاص داشت و با حضور مؤلف کتاب و حسین محمودی به صورت مجازی برگزار شد.
هدایت اکتشاف شخصی
علی صاحبی، رواندرمانگر شناختی، اظهار داشت: همواره در درسنامهها و بیشتر منابع مربوط به شناختدرمانی، رفتاردرمانی شناختی، واقعیتدرمانی و رویکرد سیستمی پیشنهاد میشود هنگام کار با مراجع به شیوهی سقراطی عمل کنیم. ولی، در هیچیک از کتابهای کلاسیک و بنیادین این حوزهها از چگونه طرح کردن این پرسشها، چگونه ساخته شدن، ساختار و محتوای آنها چیزی گفته نشده است. بنابراین، در مورد ضابطهبندی سؤالات سقراطی نقص مهمی وجود دارد.
او توضیح داد: وقتی دربارهی پرسشهای سقراطی حرف میزنیم، منظورمان پرسشهای سقراط نیست. بلکه روش او را در نظر داریم. سقراط میگفت، همانطورکه مادرم ماما بود و به زنها کمک میکرد بچههایشان را سالم به دنیا آورند، من هم مامای فکری هستم و کمک میکنم تا افراد پاسخهای درست را از درون خودشان بیرون بکشند. هدف رواندرمانی و مشاوره نیز کمک کردن به یافتن بینش و راهحل درست از درون خود است. پس، جای چنین کتابی در فضای علمی و در حوزهی حرفههای یاریرسان به نظرم خالی آمد و به پژوهش و بررسی منابع کتابخانهای موجود پرداختم. در این فرایند، نخست آثار افلاطون را مطالعه کردم. در این بخش ترجمههای محمدحسن لطفی برایم لطف بسیار زیادی داشت. مدل سقراط را از دل این کتابها درآوردم و براساس آن، نوشتههای پراکندهی شناختدرمانگران و رفتاردرمانگران، واقعیتدرمانگران، سیستمیکها، حلمحورها و کسانی را بررسی کردم که دربارهی مراجعین مقاوم کار کرده بودند. در نهایت، کتابی حاصل شد که دو فصل اول آن در مورد سقراط، روش سقراطی و نگاه سقراط به مسائل و مشکلات بشر است و فصول بعدی به شناختدرمانی، رفتاردرمانی شناختی، رویکرد حلمحور، واقعیتدرمانی، رویکرد سیستمیک و کار با مراجع مقاوم میپردازد.
او ضمن اظهار اینکه در تمام کتاب دو شعار اساسی سقراط، «خودت را بشناس» و «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد»، را در نظر داشته است، اظهار داشت: در این کتاب نحوهی بهکارگیری پرسشگری سقراطی برای رساندن مراجع به شناخت را در نظر داشتم و میخواستم این پرسشگری را در رویکردهای مختلف و با شیوهی سقراط (یعنی با بهکارگیری همان ضابطهبندی سقراط) در علوم مدرن استفاده کنیم و از این رویه برای شناختن و بررسی درستی و نادرستی تکتک چیزهای به قول پوپر آزمودهنشده پذیرفتهای استفاده کنیم که زندگی ما را راه میبرند. اینها شامل بخشی از باورها و ارزشها و طرحوارههای اولیه و ادراک شخصی و دانش کلی کنونی ما از جهان است.
صاحبی افزود: موضع جدی سقراط در مواجهه با پرسشهای مربوط به این دو شعار اساسی این بود که پرسشگر خود نسبت به موضوع گفتوگو جاهل است و برای این میپرسد که شناخت بیشتری بهدست بیاورد. هر یک از سؤالهای او برای تاباندن نوری به تاریکیهای ادارک، باور، ارزش، روند و رویهی انتخابی فرد است. در این کتاب نیز توصیهی اکید این است که در تمام رویکردها به جستوجوی تغییر ذهنیت مراجع خود نباشیم. چنانکه سقراط هرگز به دنبال تغییر ذهنیت طرف گفتوگو نبود. بلکه با طرف گفتوگوی خود همراه میشد و دست در دست او میانداخت. همراهی و همدلی در این مراوده باعث میشود که مراجع احساس امنیت و احترام کند و از عمیقترین لایههای ادراکی و وجودی خودش گفتوگو کند. از این موضع سقراط یاد میگیریم که کار ما تغییر ذهنیت مراجع نیست. بلکه کمک به فرد و هدایت او برای اکتشاف شخصی و خاص خودش است. اکتشافی تجربی که در آن شخص نادرستی اندیشهی خودش را میبیند.
او در پایان گفت: به طور کلی، این کتاب برای کمک به حرفههای یاریرسان برای کمک به فرد در جهت اکتشاف هدایت شده است و نه تغییر ذهنیت مراجع. تمام فنون پرسشگری در جهت اکتشاف هدایت شده است. امیدوارم مقدمهی خوبی برای آموختن و تمرین کردن پرسشگری سقراطی در حرفههای یاریرسان باشد.
شجاعت پرسشگری
حسین محمودی ضمن تأکید بر تأثیر انکارناپذیر سقراط در تاریخ اندیشه و فلسفه، اظهار داشت: سقراط اندیشمندی بزرگ و بیهمتا است که برای همهی رشتهها نکات بسیار گسترده و عمیقی دارد و منحصر به رشتهای خاص نیست. او گنجینهای ارزشمند برای کل بشریت است که صرفنظر از او خسران بزرگی به دنبال خواهد داشت.
او ادامه داد: مهمترین امر در کار سقراط روش پرسشگری او است. نام سقراط به پرسشگری گره خورده است. وقتی از پرسشگری سخن میگوییم، یکی از مهمترین و برجستهترین افراد در تاریخ اندیشه سقراط است. در تکنیکهای روانکاوی و همهی شاخههای مشاوره، از روانکاوی فرویدی و نگاه یونگی، تئوری انتخاب گلاسر، معنیدرمانی فرانکل و رواندرمانی اگزیستانسیل میتوان از آموزههای او استفاده کرد. در کوچینگ (مربیگری) هم پذیرفته شده که پاسخ را باید در درون مراجع پیدا کرد و مشاور نباید پاسخی ارائه بدهد.
او دربارهی تاریخچهی پرسشگری سقراطی گفت: در هند باستان، فرزانگان و حکیمان مسابقهای برای دستیابی به حقیقت داشتند. گرد هم مینشستند و یکی سخنی به زبان میآورد که گمان میکرد حقیقت مطلق و خدشهناپذیر است و دیگران با پرسش و نقادی آن را به چالش میکشیدند. در نهایت، مسابقه به سکوت میانجامید. فرد در جایی درمییافت که دیگر نمیتواند از دیدگاه خودش دفاع بکند. لحظهی سکوت همگی در این مسابقه لحظهی دستیابی به بینش و بصیرت بود. لحظهای که جمع به نادانی خود پی میبرد و میفهمید همیشه حقیقت مقولهای فراتر است. تلاش سقراط هم در همین زمینه بود. او نیز به دنبال استنباط نحوهی حقیقت بود و اولین گام مهم این راه دریافتن عمق نادانی خود و پذیرفتن صادقانهی نادانی خود بود.
محمودی در ادامه توضیح داد که کاهن معبد دلفی سقراط را داناترین مردم روزگار دانسته بود و سقراط برای محکزدن اینکه چرا باید داناترین باشد، به سراغ مردم مدعی دانایی روزگار خودش رفته و با پرسشگری متوجه شده که هیچیک از اینها واقعاً از موضوع ادعای خود چیزی نمیدانند. و اگر کاهن او را داناترین مردم روزگار دانسته برای این بوده که به نادانی خودش آگاه است. سپس، دربارهی روش سقراطی گفت: کندوکاو سقراطی جنبهی سلبی و ایجابی دارد. جنبهی سلبی یا تخریبی همان آشکار کردن نادانی است. در این جنبه، سقراط به خرمگس آتن تشبیه میشود. او در جنبهی ایجابی به دنبال برساختن باوری جدید است. سقراط در این سویه خودش را به ماما تشبیه میکرد؛ یعنی به حریف چیزی اضافه نمیکند، بلکه چیزی را از درون او میزایاند. او معتقد بود که اندیشه، معرفت یا پاسخ در درون خود ما است و با پرسشگری روشمند میتوانیم ابر، مه یا لایهی فراموشی افتاده بر دانش درونیمان را برداریم تا داناییمان به ظهور برسد. بدین ترتیب، باورهای درست و سنجیدهای جایگزین و جانشین باورهای نادرست ما شود.
او توضیح داد: جنبهی ایجابی نگاه سقراطی بیشتر خودنگرانه است. خودشناسی نزد سقراط دارای بیشترین اولویت بود. چنانکه شعار مشهور سقراط «خودت را بشناس» خودشناسی و تسلط بر زندگی خویش را در نظر دارد. پرسش سقراط این بود که زندگی سالم چیست و چگونه باید زیست. در واقع، پرسش او جنبهی اخلاقی و سلامت روان داشت. او در پی این بود که چگونه باید روان آدم را سالم نگه داریم و به همین دلیل میگفت زندگی ارزیابینشده ارزش زیستن ندارد؛ یعنی تو باید زندگیای را بسازی که ارزش زیستن داشته باشد. این پرسش اتفاقاً پرسش بنیادین روانکاوی و روانشناسی است. به نظر میرسد که ابزار درمان تمام رویکردهای روانشناسی را همین نگاه پرسشگرانه و خودکاوانه فراهم میکند که به دنبال روش سالم زیستن در درون است.
او بیان داشت: سقراط به دنبال این نبود که یک روش صحیح زیستن را انتخاب بکند و به دیگران بیاموزد، بلکه خواستهی او این بود که ما بپرسم و بیندیشیم و بازاندیشی کنیم و همه چیز را بیازماییم و به محک پرسش و عقلانیت بگذاریم. این همهی ما را به درون خودمان ارجاع میدهد. یعنی با پرسش شروع کنیم و با رجوع به عقل خودمان پاسخی را بیابیم که در درون ما موجود است.
محمودی پشتکار فکری، صداقت فکری، شجاعت فکری را از ویژگیهای مهم پرسشگری سقراط دانست و اظهار داشت: گفتوگوی سقراطی مبتنی بر نوعی همکاری دوجانبه است. چراکه او حقیقت را در اختیار و انحصار فردی خاص نمیدید و معتقد بود حقیقت میان ما منتشر است و براساس ذات آن، نزدیک شدن به حقیقت از طریق گفتوگو است. در واقع، حقیقت بر فرد متجلی میشود، اما در مصاحبت با فردی دیگر.
او دربارهی «پرسشگری سقراطی در رواندرمانی و مشاوره» گفت: این کتاب با هدف معرفی زندگی سقراط و ریشههای او نوشته نشده است. در عوض، با نگاهی فنی و کاربردی به چگونه آموختن و بهکارگرفتن مهارت پرسشگری سقراطی در رواندرمانی و مشاوره پرداخته است. بنابراین، بیشتر برای مشاوران نوشته شده است. در کتاب شاهد استنادهای متعدد و بسیار به گفتوگوهای سقراطیم، اما این استنادات بیش از اینکه ناظر به محتوای این گفتوگوها باشد، به روش یا مدل ورود سقراط به پرسشگری و شیوهی او برای به پرسش گرفتن اندیشههای دیگران برای آشکار کردن نادانی افراد و در مرحلهی بعدی بیرون کشیدن پاسخ از زبان آنها توجه دارد. بنابراین، این کتاب بیشتر بر روش مداقه میکند تا محتوا. همچنین، میکوشد روش سقراط را از گفتوگوهای سقراطی استخراج کند و شیوهی پیشبرد گفتوگو به روش سقراطی را تعیین کند.
او در پایان گفت: هدف سقراط تحمیل دانایی خود به مخاطب نبوده است. بلکه میخواست ابتدا فرد به نادانی خود معترف کند تا در مرحلهی دوم آگاهی درونی او را به مرحلهی ظهور و شکفتگی برساند. اما مثلاً شاید در مدل روانکاوی شخص روانکاو خودش را آگاه به مساله بداند و بخواهد مخاطب هم بدان آگاهی برسد. روش سقراطی به دنبال این است که خود سقراط هم به آگاهی بیشتری برسد. به هر روی، من این کتاب را برای کسانی که میخواهند پرسشگری سقراطی برای مشاوره بهره ببرند بسیار سودمند و مفید دیدم.