کد مطلب: ۲۴۰۵۵
تاریخ انتشار: سه شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹

شاعرانی که ناقوس مرگ شعر را برچیدند

شیما زارعی

انتشارات نیلوفر مجموعه شعری از دکتر ضیاء‌ موحد با نام «با به ازِ من» را به زودی راهی بازار نشر خواهد کرد. دکتر موحد در کنار جایگاه بلندش در فلسفه و منطق، در شعر ید طولایی دارد و مجموعه‌های منتشر شده از او هر یک نگاه و جهانی نو را به فضای شعر فارسی افزوده‌ است. به همین مناسبت گفت‌وگوی کوتاهی با دکتر موحد کرده‌ایم که حاصل آن در پی خواهد آمد:

در این مجموعه مخاطب صرفا با اشعار تازه‌سروده‌ی شما مواجه است یا اشعار دیگری نیز در آن آمده است؟

این کتاب هم شعرهای گذشته را پوشش می‌دهد هم شعرهای تازه. من شش مجموعه شعر داشتم و از من می‌‌خواستند که آن‌ها را یک جا چاپ کنم. یک فرق دیگری هم که دارد این است که آن مجموعه‌ها ترتیب تاریخی نداشتند اما این مجموعه ترتیب تاریخی هم دارد. یعنی از ابتدایی که شعر نو گفتم تا الان.

یکی از ویژگی‌های بارز شما این است که بسیار سنجیده آموخته‌های‌تان را غربال می‌کنید آیا درباره‌ی اشعارتان هم همین رویه را در پیش گرفته‌اید؟ ممکن است اشعاری باشند که حتا در این کتاب هم از آوردن آن‌ها امتناع کرده‌اید؟

بله. حتا اشعاری هم هستند که دسترسی هم دیگر به آن‌ها ندارم. در میان آن‌هایی هم که چاپ شده، برخی را نمی‌پسندیدم و آن‌ها را هم کنار گذاشته‌ام.

بنابراین این کتاب علاوه بر اشعار تازه، به نوعی گزینش شاعر از کارنامه‌ی شعری خودش به حساب می‌آید.

بله.

 ممکن است درباره‌ی عنوان کتاب هم توضیح دهید؟

عنوان کتاب «با به ازِ من» است. من شعری در این مجموعه دارم که شعر این است: «با تو/ به تو/ و از تو/ با به ازِ من این است» من قسمت اولش را در کمال اختصار به شکل «با به ازِ من» درآوردم و گرچه ممکن است این عنوان یک چیز خیلی تازه‌ای باشد که هست ولی در شعر گذشتگان هم ردپای چنین شگردی را پیدا کرده‌ام.

و این شگرد را در کدام شاعر و اثرش یافته‌اید؟

عطار در منطق‌الطیر چنین کاری کرده است.

نوسرایی شما علاوه بر صورت، مضامین را هم به شکل مشخص در برمی‌گیرد. این مواجهه‌ی نو با پدیده‌های جهان در شعر چه قدر وام‌دار فرهنگی است که در آن دانش‌اندوزی کرده‌اید و چه قدر متاثر از فرهنگ خودمان؟

هر چه خوانده‌ام مجموعه‌ای است که مانند آبی از شنزار رد می‌شود و تمام ناخالصی‌های‌اش گرفته می‌شود و بعد از جایی بیرون می‌آید. این آب که املاح و گوارایی خاص خودش را دارد نتیجه‌ی گذر از صافی سال‌هاست: مطالعات مختلف، فیلم‌هایی که دیدم، فلسفه‌ای که خواندم و به‌خصوص شعرهایی که میراث قدیمی ما بوده است همه دست به دست هم داده است و البته مطالعه‌ی شعرهای غربی هم مسلما تاثیرگذار بوده است. این شعرهایی که قبل از آشنا شدن به شکل امروز از شعر جدید سروده‌ام، هیچ ربطی به شعرهای غربی ندارد یعنی خیلی پیش از آن‌ها این شگردها را کشف کردم و در شعرهایم آوردم.

در سال‌های اخیر جریان‌های فکری‌ای بوده‌اند که نقطه‌ی پایان بر دوران شعر گذاشته‌اند با این‌حال در این سال‌ها شما رویکرد فعالانه‌تری نسبت به شعر داشته‌اید. چه چیز سبب شده است تا مجموعه‌های بیشتری در این سال‌ها از شما منتشر شود؟

شعر از اول با من بوده است. از دوران کودکی شعر با من بوده است. حتا اولین شعر نو که گفتم و با آن وارد شعر نو شدم و ظرفیت‌ها را کشف کردم مال زمان بسیار دوری است و در آن هیچ اثری از آثار شعر غرب نیست. آن‌جایی که گمان می‌کنند شعر من متاثر از شعر غرب است، این طوری نیست. بسیاری از این شعرها اصلا قابل ترجمه به زبان انگلیسی نیست. و من بسیار متاثر از زبان فارسی هستم.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که شما هنوز هم به شعر امیدوارید.

به نظر من تازه شعر شروع شده است. با وجود فضای مجازی ما بیشتر شاهد شعرهای مینی‌مالیستی هستیم که از یک جهت خیلی خوب است چون شاعران متوجه شدند که درازنفسی و پرگویی نکنند و حشو و زواید را کم کنند و شعر را که چکیده‌ی زبان و روح شاعر است به همان شکل بگویند. در فضای مجازی غوغایی است از شعر. جلسات شعری بسیاری در خارج برگزار می‌شود و حالا در داخل کمتر است و یا اگر هم برگزار شود من اطلاعی ندارم. اما در ایران هم خیلی شاعر داریم. بالاخره از میان این‌ها افرادی درمی‌آیند. در هر دوره‌ای بالاخره شاعران ضعیف، متوسط و درجه یک وجود دارند. من فکر می‌کنم الان یک دوره‌ی تازه‌ای در شعر جهان آغاز شده است. بارها ناقوس مرگ شعر را منتقدان ادبی و فلاسفه به صدا درآوردند و بعد بلافاصله شاعرانی پیدا شدند که اشتباه بودن پیش‌بینی‌های‌شان را ثابت کردند.

در میان شاعران جدید آیا شاعری بوده است که شعرش نظر شما را به خود جلب کرده باشد؟

البته از بعضی شاعران شعرهایی بوده است که بسیار پسندیده‌ام ولی این‌که کل کار شاعری را پسندیده باشم نه چنین نیست.

چه زمانی نخستین شعر نو شما سروده شد و آیا امکان دارد آن را برای ما بازخوانی کنید؟

بله. این شعر در سال‌های ۴۱-۴۲ زمانی که دانشجو بودم سروده شده است:

امروز

زان روزهای خوب که جادوی زندگی

در باغ سبز کودکی‌اش را به من نمود

بگذشته سال‌ها

اکنون نمانده است

جز یادبودهایی از آن یادگارها

و آن روزگارها،

ای یادبود قهقهه‌هایی که می‌زدیم

در کوچه باغ خرم همسایه تا غروب

از شور و شوق دامن دامن گناه خویش

انگورهای سبز، گیلاس‌های سرخ

هان ای ستیغ عصیان

دیوار باغ‌ها

آیا هنوز هم

آن جای پای من

در دامن تو هست

متروک گرد‌وخاک

یا کودکی دگر پایی بر آن نهاده و از آن روزنی گشود

شب جمع می‌شدیم

بر گرد یکدگر

فارغ ز حلقه‌حلقه‌ی زنجیر لحظه‌ها

وآن قصه‌های خوب

از قوم وخویش‌ها

از نوش و نیش‌ها

پیوند رفتگان

با ماندگان  کوچه‌ی بن‌بست.

 

من با سرودن این شعر، شعر نو را آغاز کردم و حفظ کردم.

 

چه اتفاقی در آن زمان شما را به سمت سرودن شعر نو کشاند؟

شعر نو برای من مسئله شده بود. چون من شاعر شعر قدیم بودم و به این نوع شعر من را می‌شناختند. در کتاب تاریخ شعرای معاصر اصفهان هم عکس من هست و هم شعری از من در آن‌جا چاپ شده است. البته به دلیل تنگ‌نظری و حسودی شعر را کامل چاپ نکردند و ناقص منتشر شده است. یعنی دو بیت اولش که دو بیت محکمی است، حذف کردند و با بیتی شعر را شروع کردند که در حد بقیه‌ی ابیات نبوده است. من همین‌جور مانده بودم که این چه ماجرایی است! ذهن من پر از وزن و قافیه بود و دفتر بزرگی از شعر داشتم که بعضی از آن‌ها حتا سر زبان‌ها بود. چون این اشعار را  در سن کم سروده بودم خیلی مورد تعجب بود و مدتی خیال می‌کردند که این شعرها مال من نیست و آن‌ها را از شاعری برداشته‌ام. بارها من را آزمایش کردند که جریان مفصلی دارد. در این فکرها بودم بعد مجموعه‌ی مقاله‌ی «نوعی وزن در شعر امروز فارسی» اخوان را خواندم و این من را نسبت به حقانیت شعر نو کمی امیدوار کردم. بعدها تعدادی شعر نو سرودم که نپسندیدم و به دلم نچسبید. تا این‌که یک شب این شعر یک‌باره در ذهنم شروع شد و معلوم شد که ذهنم مشغول این کار بوده است و تا صبح نخوابیدم تا شعر را تمام کردم.

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST