وینش: سرانجام از میان شش نامزد نهایی جایزه بوکر عربی ۲۰۲۱ جایزه به جلال برجس نویسنده اردنی برای رمان «دفاتر الوراق/یادداشتهای کتابفروش» رسید. رقبای او نویسندگانی از مراکش، الجزایر، عراق و دو نویسنده از تونس بودند. بخشی از رنگین کمان ادبیات عربی که در گسترهای از عراق در مرکز خاورمیانه تا مراکش در ساحل اقیانوس اطلس گسترده است و البته اکثر ما دوستداران ادبیات در ایران با این نویسندگان آشنا نیستیم. با اینکه همسایگان نزدیک ما هستند. جوایز ادبی فتح بابی هستند برای آشنایی ما با اتفاقات جدید دنیای ادبیات. جلال برجس حالا میتواند به نامی آشنا تبدیل شود. اینجا مصاحبه او با سایت بوکر را میتوانید بخوانید.
چند صدایی رمان در خدمت دموکراسی
جلال برجس، شاعر و نویسنده اردنی متولد سوم ژوئن سال ۱۹۷۰ در روستای حنینای استان مادبا است. او در رشته مهندسی پرواز تحصیل کرد و چندین سال هم در این رشته مشغول به کار بود. سپس به کار روزنامهنگاری روی آورد و در مطبوعات اردن مشغول به کار شد. اول در روزنامه الانباط و سپس گزارشگر روزنامه الدستور شد. پس از مدتی کار مطبوعاتی به حرفه اصلی خود بازگشت. از برجس تاکنون دو مجموعه شعر «کأی غصنٍ علی شجر: مانند هر شاخه درختی» (۲۰۰۸) و «قمرٌ بلا منازل: ماه بدون منازل»(۲۰۱۱)، یک مجموعه قصه با عنوان الزلزال (سال ۲۰۱۲) و چهار رمان منتشر شده است؛ مقصلة الحالم: گیوتین خواب دیده(۲۰۱۳)، افاعی النار: مارهای آتش (۲۰۱۵)، سیدات الحواس الخمس: بانوان حواس پنجگانه(۲۰۱۷) و دفاتر الورّاق: یادداشتهای کتابفروش(۲۰۲۰) که برنده جایزه بوکر عربی سال ۲۰۲۱ شد.
این کتاب هماکنون توسط کریم اسدی اصل (پور زبید) در دست ترجمه به فارسی است. سایت جایزه بوکر پیش از اعلام نتیجه نهایی با او گفتوگویی انجام داده که خواندنی است:
*وقتی که فهرست کوتاه اعلام شد کجا بودی؟ و واکنشت به آن خبر چه بود؟
- تازه از بیمارستان بیرون آمده بودم پس از آنکه واکسن ویروس (کرونا) را به من تزریق کردند و از من خواستند نیم ساعتی منتظر بمانم تا مطمئن بشوند واکسن آثار جسمی در من ایجاد نمیکند. در حقیقت وقتی واکسن را به من تزریق میکردند در دلم لبخند میزدم و به تصادفی فکرمیکردم که ممکن است اعلام فهرست کوتاه با نوبت دریافت واکسن همزمان بشود و سرانجام همین هم شد. با رسیدن «دفاتر الورّاق» به لیست کوتاه خوشحال شدم و احساس آرامش و امنیت از ویروس کردم که بخشهایی از زندگی ما را به هم ریخت و پراکنده ساخت.
*در رمان بینامتنیت بسیاری با آثار ادبی دیگری وجود دارد که در شخصیت کتابفروش تأثیر میگذارند. چرا این آثار را انتخاب کردی یا اینکه آنها خودشان را تحمیل کردند؟
-رفتنم به سمت آن شخصیتهای روایی جز رصد حرکت زمان در گذرگاه بشری به سمت زندگی نبود. وقتی که آن حرکت را یافتم، کار تغییر دادن من در پوسته آنها محدود شد. بحران «سعید مهران» در «دزد و سگها» (نجیب محفوظ) همان بحران ابراهیم کتابفروش است و بحران کتابفروش همان بحران «کازیمودو» در «گوژپشت نوتردام» است. در اینجا میتوانم بگویم که یادآوری آن شخصیتها در زیر مقوله بینامتنیت نمیگنجد، آن قدر که در باب محاکمه لحظه زمان در دو شخصیت جای میگیرد. کتابفروش در طور سالهای عمرش غرق در کتابخوانی بود، اما به آن شخصیتهایی که از بسیاری جنبهها خیلی شبیه او بودند وابسته شد به همین دلیل با سهولت بیمارگونهای در پوستین آنها میرود.
* از تکنیک چند صدایی در رمان بهره بردی که به دیدگاهی چند زاویهای در زمان قرائت منجر میشود. این تکنیک چه چیزی به این متن اضافه میکند؟
- از مهمترین فواید تکنیک صداهای متعدد این است که دموکراسی روایی را تعمیق میبخشد و به شخصیتها آزادی بیان و تحرک میدهد و حتی میتوانم بگویم، به کار رفتن به سمت سرنوشتها در نهایت آزادی میآید. شاید اینجا این عناصر درهم گره میخورند تا خواننده را به متنی صادق و باورپذیر ببرند که درآن فضای بسیاری وجود دارد تا خواننده فرصت یابد درآن فضا از طریق کار خواندن دست به نوشتن رمان خاص خود بزند.
* به عنوان یک رماننویس چه کسانی بر تو تأثیر گذاشتند؟
-خیلی از رمانها را دوست دارم، اما در سطح جهانی از مارکز تأثیر پذیرفتم و در سطح عربی از غالب هلسا.
* در حال حاضر چه کتابهایی را در دست مطالعه داری؟ آیا مطالعهات از ماندن طولانی مدت در خانه که با بحران کرونا همراه شد، متأثر شده؟
- انزوای کرونا به من فرصت بزرگی برای مطالعه داد که بدون شک به نفع نوشتن تمام میشود، در این مدت کتابهای بسیاری خواندم که مهمترین آنها مطالعه دوباره «هزار و یک شب» است.