اعتماد: امروز چهل و چهارمین سالروز درگذشت علی شریعتی است، روشنفکری که تنها چند ماه کمتر از چهل و چهار سال در دنیا زندگی کرد، اما هم در زمان حیاتش و هم تا دههها بعد، به یکی از بحث برانگیزترین و جنجالیترین چهرههای فکری در ایران معاصر بدل شد. شریعتی در طول چهار دهه بعد ازدرگذشتش، چهرهها و نقابهای مختلفی بر صورت زد و موافقان و مخالفان متفاوت و گاه تند و تیزی پیدا کرد، خوانشهای متفاوتی از مجموعه آثار او صورت گفت و وجوه گوناگونی از آنها نمایان شد. سیر تحولات هم در این چهل و چهار سال به گونهای رقم خورد که گاه برخی همراهان پیشین او، به منتقدان جدیاش بدل شدند یا بالعکس، کسانی بودند که زمانی با او مرزبندی داشتند، اما در گذر زمان، به مدافع و همدل او بدل شدند. عدهای معتقد بودند که همه مصائب پدید آمده، نتیجه اندیشهها و افکار شریعتی و امثال اوست و گروهی نیز با تاکید بر اینکه خوانش درستی از او نشده، مشکلات را ناشی از انحراف از مسیر «اصلی» او خواندند و کوشیدند به قول خودشان راه او را احیا کنند. حتی در دورهای، شریعتی به سوژه شوخی و خنده مردم بدل شد و جملات و گزین گویههایی جعلی به نام او به طنز و برای خنده میان کاربران موبایل و شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. امری که با واکنشهایی از سوی همفکران او مواجه شد، منطقیتر از همه عکسالعمل سوسن شریعتی بود که از این مواجهه سرخوشانه با پدرش استقبال کرد و آن را نشانه ظهور چهره جدیدی از شریعتی در جامعه خواند. اکنون اماچند سال است که جز در میان شاگردان و مخاطبان قدیمی و برخی کارشناسان و پژوهشگران و علاقهمندان حوزه اندیشه، کمتر اسمی از شریعتی در جامعه مطرح میشود و جز به مناسبت سالروز تولد و درگذشتش، صحبتی درباره او گفته نمیشود. ضمن آنکه در میان انبوه آثاری که درباره شریعتی منتشر شده، به سختی بتوان ده کتاب تحقیقی، عالمانه همچون کتاب ارزشمند علی رهنما با عنوان «مسلمانی در جستوجوی ناکجاآباد» پیدا کرد که به دور از حب و بغضهای رایج، تا سر حد امکان تصویری جامع و بیطرف از شریعتی ارایه کند و زندگی او و اندیشهها و آثارش را در متن تحولات بعدی و به خصوص شرایط امروز مطالعه کند. عمده آثار در این زمینه، یا در رد و انکار شریعتی است یا تقدیرنامه و ستایشگو. ضایعه مهمتر فقدان آثاری برای معرفی شریعتی به نسل نوجوان و جوان است. نیم قرن پیش، اصلیترین و عمدهترین مخاطبان علی شریعتی، نوجوانان و جوانانی بودند که تازه قصد داشتند در راه فهم خود و جهان خویش گام بردارند. تا دههها بعد از مرگ شریعتی هم هنوز بسیاری از نوجوانان نخستین آشناییهای خود با اندیشه و فکر جدید را از خلال آثار پرشور و احساس شریعتی کسب میکردند. اکنون نسل جدید در ایران، بیشتر درگیر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و محتواهای سادهیاب و زودگذر و فستفودی است و به جای امثال شریعتی و آل احمد به سلبریتیها توجه میکند. بعید نیست تا چند سال دیگر، عموم این نسل، از شریعتی جز اسمی در کتابها یا به عنوان نام خیابان و مدرسه و کوچه یا ایستگاه مترو نداند. جوانترین مخاطبان زنده شریعتی یعنی کسانی که در زمان درگذشت او پانزده تا بیست سال داشتند، اکنون شصت تا شصت و پنج سال دارند، یعنی حدودا بیست سال بزرگتر از استاد تاثیرگذارشان هستند. باید از ایشان پرسید که شما در عرصه فرهنگی چه کردهاید و چه آثاری در معرفی شریعتی به نسل جوان پدید آوردهاید، کتابها و مقالات و فیلمها و سایر محصولات فرهنگی که مثل گفتارها و نوشتارهای شریعتی پر مخاطب و جذاب باشد. علی شریعتی امروز، دوستش داشته باشیم یا خیر، یکی از مشاهیر فرهنگی ایران معاصر است که از قضا پژوهشگران سایر جوامع و حتی جوانان کشورهای همسایه، بیشتر از ما به او توجه میکنند. در حالی که ما با تنگ نظریها و بیمهریها و حسادت و کینه، یا با دوستی خاله خرسه، مانع از زنده ماندن میراثش و آشنایی نسل جوان با او شدهایم.