انتشار کتابی که منبع الهام پرفروش‌ترین و موفق‌ترین داستان جنایی آگاتا کریستی بود

 هنرآنلاین: خط داستانی «میزبان ناپیدا» بسیار شبیه «سپس هیچ‌کدام باقی نماندند» آگاتا کریستی ملقب به ملکه جنایت است که نوامبر ۱۹۳۹ منتشر شد اما از آنجا که گوئن بریستو و بروس منینگ آن را ۹ سال زودتر از کریستی نوشته بودند، گمان می‌رود «میزبان ناپیدا» الهام‌بخش پیدایش یکی از موفق‌ترین آثار ادبی گونه معمایی و جنایی تاریخ بوده است.

«سپس هیچ‌کدام باقی نماندند» را پرفروش‌ترین رمان و کتاب ملکه جنایت می‌دانند و گفته می‌شود تا امروز بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه از آن در دنیا فروش رفته است. داستان آگاتا کریستی با ورود ۱۰ نفر به یک جزیره به دعوت میزبانی مرموز و ناشناس آغاز می‌شود. همزمان با شام، آهنگی به گوش می‌رسد و صدایی حاضران و مهمانان را به قتل متهم می‌کند و می‌گوید: «ما قرار نیست از جزیره برویم. کسی اینجا را ترک نمی‌کند. اینجا پایان راه است؛ می‌بینید که پایان همه چیز است.»

گوئن و بروس زن و شوهر و خبرنگار و نویسنده یک روزنامه در نیواورلئان بودند وقتی دست به قلم بردند و کار نوشتن نخستین داستان جنایی خود را آغاز کردند. «میزبان ناپیدا» داستان هشت نفر است که با یک تلگرام به یک مهمانی در پنت‌هاوس دعوت می‌شوند. بعد صدایی از راه دور و درون رادیو به آنها می‌گوید: «به حرف من تردید نکنید. دوستان، همه شما تا پیش از صبح خواهید مرد.» کتاب سال ۱۹۳۰ در آمریکا منتشر و چهار سال بعد نسخه سینمایی آن با نام «مهمان نهم» ساخته شد.

نکته اینجاست که شباهت دو داستان «میزبان ناپیدا» و «سپس هیچ‌کدام باقی نماندند» فراتر از خط داستانی است و تقریبا تمام جزئیات داستان آگاتا کریستی عین روایت زوج آمریکایی است. هر چند همه به این واقعیت اذعان دارند که ملکه جنایت نمی‌توانسته داستانی را فقط در آمریکا منتشر شده خوانده یا فیلم سینمایی آن را دیده باشد. با این حال، شبیه بودن بی‌اندازه دو داستان به هم تردیدهایی را درباره اصالت رمان کریستی پدید آورده است.

از سوی دیگر، مدیران هارپرکالینز (ناشر اختصاصی آثار آگاتا کریستی) معتقدند شباهت دو داستان چندان نیست که بتوان نویسنده انگلیسی را به تاثیر گرفتن از نویسندگان آمریکایی متهم کرد. «میزبان ناپیدا» اکتبر امسال در دین استریت پرس منتشر می‌شود و ناشر آن را چنین معرفی کرده است: «یکی از نوآورانه‌ترین و نامعمول‌ترین متن‌های دوران طلایی داستان‌های جنایی.»