کد مطلب: ۲۵۴۹۵
تاریخ انتشار: شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰

۴۳ سال چشم‌انتظار امام موسی صدر

‌شرق: «پروین خلیلی» ۴۳ سال بعد از ناپدیدشدن همسرش امام موسی صدر، در لبنان درگذشت. امام موسی صدر، بنیان‌گذار مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و حزب «أمل» بود که در شهریور سال ۵۷ در یک سفر رسمی به لیبی که به دعوت «معمر قذافی» صورت گرفته بود، ربوده شد و تاکنون از سرنوشتش خبری در دست نیست. پروین خلیلی اصالتی کازرونی داشت و در سال ۱۳۳۵ در شهر نجف عراق با امام موسی صدر ازدواج کرد؛ حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام‌های «سید‌صدرالدین»، «سید‌حمیدالدین»، «حورا» و «ملیحه» است. چند سال پیش، روابط‌عمومی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، غزل «مهتاب» سروده امام موسی صدر را که در سال ۱۳۴۴ به همسرش پروین خلیلی تقدیم کرده بود، منتشر کرد که حروف اول مصرع‌های اول، نام «پروین خلیلی» را می‌سازند: پرده‌ای از پرند س‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍یم‌اندود، ماه بر دوش شام گسترده/ روشن و دلکش و خیال‌انگیز، وز نسیم شبانه افسرده/ واندر اعماق آشیانه خویش، سر خود مرغ حق فروبرده/ یاد بیداری و تلاش و سخن، از خیال زمانه بسپرده/ نیمی از شام هجر بگذشته، صحبت غم به جانم آورده/ خواب بگریخته ز دیده من، دامن از اشک چشم پر کرده/ لیک با رنج جانگداز فراق، روح باز از غمش نیازرده/ یاد مهر حیات‌بخش «مه»ام، زنده می‌دارد این تن مرده/ لاله حاوی او چراغ شب است، نور بر شام هجر بسپرده/ یارب از جور دهر برهانش، تا که برهاند این سراپرده.
همچنین حبیبه جعفریان یکی از فصل‌های کتاب «هفت روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر» را به روایت پروین خلیلی اختصاص داده و نوشته است: در تمام سال‌های زندگی‌شان فکر نکرد آقا موسی را بابت چیزی سرزنش کند. حتی فکر نکرد که گاهی به او بگوید: «موسی». خیلی وقت‌ها از خیلی چیزها خسته می‌شد، ولی حرفش را نمی‌زد. ملیحه همیشه می‌پرسد: «یعنی هیچ‌وقت به بابا نگفتی: این چه وضعی است؟ من نمی‌توانم. خسته شده‌ام؟» نه... یادش نمی‌آید چنین چیزی به آقا موسی گفته باشد. فقط یک بار، آن سال‌هایی که در حازمیه بودند و طبقه بالای مجلس زندگی می‌کردند، این‌طوری شد. پنجره‌های ساختمان حازمیه طوری بود که هر وقت باران می‌آمد، آب راه می‌افتاد توی خانه و روی فرش‌ها. لبنان هم که پر‌باران! یک بار که دوباره این‌طوری شده بود به آقا موسی گفت دیگر نمی‌تواند در این ساختمان زندگی کند، گفت می‌خواهد برود خانه استیجاری. اما نرفت و تا همان روزهای آخری که آقا موسی خودش هم لبنان بود، در حازمیه ماندند. مردم و دوستانشان هم می‌گفتند که حازمیه جای امن‌تر و بهتری برای خانواده صدر است. هرچند به نظر او هیچ جایی در لبنان برای خانواده صدر امن نبود. آقا موسی هیچ محافظت خاصی از خودش نمی‌کرد. با خودش نه محافظ داشت، نه اسلحه. تقریبا در تمام هفت سالی که در حازمیه بودند، آخرین کار پری بعد از اینکه همه خوابیده بودند و خانه آرام بود و همه‌چیز سر جایش بود و ساعت از دوازده شب گذشته بود، این بود که بیاید توی ایوان طبقه سوم که خیابان از تویش پیدا بود و چشم بگرداند ببیند سر ماشین آقای صدر آیا از پیچ میدان پیداست؟ آیا امشب هم اتفاقی نمی‌افتد و او سالم برمی‌گردد یا نه؟ تنها محافظتی که آقا موسی از خودش می‌کرد این بود که وقتی می‌خواست جایی برود، ساعت قبلی معلوم نمی‌کرد. نمی‌گفت کی کجا می‌رود. اگر آدمی بود که اهل محافظت از خودش بود، نباید این سفر را می‌رفت. نباید پیش قذافی می‌رفت. خیلی‌ها هم به او گفتند. پری خانم هم ته دلش راضی نبود. نگران بود، ولی اگر قرار بود یک جوری زندگی کنند که او نگران نباشد که اصلا نباید می‌آمدند لبنان. نباید خانواده‌شان را در قم رها می‌کردند. اصلا نباید با هم عروسی می‌کردند.
‌مراسم تشییع در  صور
خانواده صدر، روز جمعه در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با تسلیم به قضا و قدر الهی، بانو پروین خلیلی همسر امام موسی صدر بعدازظهر روز پنجشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۰ به جوار حق پیوست. همراه همیشگی امام موسی صدر و صابر درگاه الهی که نیمی از عمر خود را چشم‌به‌راه بازگشت او در سوزِ فراق و درد جانکاه گذراند. پیکر آن مرحومه ساعت ۱۱ صبح شنبه از مقابل مؤسسات امام موسی صدر در صور تشییع و در حسینیه الزهرا به خاک سپرده می‌شود. مجلس ترحیم در بیروت برای بانوان و آقایان در روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه ۱۱، ۱۲ و ۱۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح و ۳ تا ۶ عصر در مجلس اعلای شیعیان لبنان برگزار خواهد شد. از خداوند برای آن بانوی درگذشته آمرزش و برای شما طول عمر خواستاریم».
پیام تسلیت سیدمحمد خاتمی و سیدحسن خمینی
سیدمحمد خاتمی در پیام تسلیتی درگذشت پروین خلیلی را تسلیت گفت. سیدحسن خمینی نیز در پیام تسلیتی نوشت: «درگذشت سرکار خانم پروین خلیلی را به بیت مکرم صدر و فرزندان بزرگوار آن مرحومه تسلیت عرض می‌نمایم. زندگی در کنار همسری بزرگوار که از افتخارات جهان تشیع بوده و هست و تحمل دهه‌ها بی‌خبری حاصل از ربوده‌شدن ناجوانمردانه آن عزیز، از این فقیده سعیده الگویی در اخلاق و صبوری ساخته بود. خدای متعال ایشان را با اولیای صالحین خود محشور گرداند».

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST