مریم شهبازی
خبرنگار
ایران: برخی نیازی به معرفی ندارند، همچون محمدرضا شفیعی کدکنی که نه تنها چهرهای شناخته شده میان جامعه دانشگاهی بهشمار میآید بلکه حتی مردم و دوستداران ادبیات هم او را میشناسند. مصداق این گفته را میتوان در آن کلاسهای مشهور سهشنبهها یافت. همان کلاسهایی که کافی است عاشق ادبیات باشیم تا حتی اگر گذرمان به آنها نیفتاده باشد حداقل وصفشان به گوشمان رسیده باشد. امروز هشتاد و دو سالگی این نویسنده، محقق، استاد دانشگاه و شاعر کشورمان است؛ سالروز ولادت ادیبی که حتی محدودیتهای کرونایی هم کلاسهای او را به تعطیلی نکشاند و طی ماههای گذشته او میزبانی جوانان و علاقهمندان ادبیات را در فضای مجازی بر عهده داشته است. از این استاد زبان و ادبیات فارسی، نظریه پرداز ادبی و مصحح تا به امروز آثار متعددی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته که تصحیح «تذکرة الاولیا» و البته مجموعه شعر «طفلی بهنام شادی» از آخرین آنها محسوب میشوند.
پیر و پدری مهربان
مریم حسینی
پژوهشگر و استاد دانشگاه الزهرا
بگذارید درباره استاد شفیعی کدکنی از نگاه یکی از شاگردان قدیمی ایشان صحبت کنم؛ از منظر یکی از قدیمیترین افرادی که از محضر استاد بهره برده است. هنوز آن نخستین جلسات به خاطرم مانده، بهمن ماه سال 1362 وارد دانشگاه تهران شدم، ما از اولین گروههای دانشجویان رشته ادبیات بعد از انقلاب بودیم که قدم به دانشگاه تهران گذاشتیم و این شاگردی تا سال 1376، دقیقاً 14 سال ادامه یافت؛ دورهای که از نخستین ترم کارشناسی آغاز شد و تا مقطع دکتری که استاد شفیعی کدکنی، استاد راهنمای من بود، ادامه پیدا کرد. همین دوره طولانی شاگردی سبب شد که همواره سایه ایشان حضوری پررنگ بر زندگیام داشته باشد. نه تنها من، شما پای گفتههای هر یک از شاگردان استاد شفیعی کدکنی که بنشینید، بی هیچ اغراقی گفتههای من را تصدیق خواهند کرد، اینکه برای همه ما ایشان در حکم پیر و پدری مهربان است. استاد شفیعی کدکنی سالهای بسیاری از زندگیاش را صرف تحقیق و تألیف و تصحیح در حوزه متون عرفانی کرده است و از همین بابت رد پای پررنگی از بهترین خصائل اخلاقی شیوخ صوفیه در خود ایشان هم دیده میشود. برخلاف برخی استادان صاحبنام، ایشان هیچ خساستی در مواجهه با دانشجویان و علاقهمندان ادبیات به خرج نمیدهد و همواره از شاگردان خود حمایت میکند، چه در دوره دانشجویی آنان و چه حتی بعد از اتمام دانشگاه هم تا حد ممکن از هیچ حمایتی دریغ نمیکند. البته شاید شرایط کلاسهایی که من طی آن 14 سال در آنها حضور داشتم، متفاوت از کلاسهای امروز که اغلب پرسشمحور هستند، باشد. اغلب آنهایی که همچون من افتخار حضور در کلاسهای ایشان را داشتهاند، میدانند اینکه ما هر کاری میکردیم تا افزون برکلاسهای خودمان، در هر کلاسی که از سوی ایشان برپا میشد شرکت کنیم یعنی چه. البته بی دلیل هم نبود، جزوات آموزشی هر کلاس که تکمیل میشد ما در نهایت مجموعهای ارزشمند، در حد یک کتاب در اختیار داشتیم. استاد شفیعی کدکنی گذشته از اخلاق بسیار خوش، حافظهای مثال زدنی نیز دارد و بی هیچ تعارف و اغراقی طی تمام این سالها، به عنوان استاد و مدرس دانشگاه نقش بسزایی در پیشبرد و اعتلای عرصه ادبیات ایفا کرده است. تلاشی که تنها برای بهبود وضعیت علمی دانشجویان نبوده و حتی حرکت به سوی جامعهای بهتر را هم شامل میشده است. میدانم که استاد به رغم خدمات فرهنگی و ادبی بسیار به کشورمان، هنوز هم آرزوهای بسیاری دارد؛ آرزوهایی که البته شخصی نیستند و مقصودشان اعتلای هرچه بیشتر فرهنگ و ادبیات این سرزمین است. امیدوارم عمری طولانی با سلامتی نصیب ایشان شود تا همه این آرزوها محقق شوند و ما بیش از پیش افتخار بهرهمندی از محضرش را پیدا کنیم.
استثناء در تاریخ فرهنگ
فتحالله مجتبایی
استاد ادیان و عرفان تطبیقی
بیش از شصت سال از دوستیام با محمدرضا شفیعی کدکنی میگذرد. آغاز این دوستی به سالهای دوره دانشجویی بازمیگردد. زمانی که دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه تهران بود، هرچند بعدتر در مجله سخن نیز همکار شدیم و حالا سالها از آن دوران میگذرد. طی این دههها در حیطههای مختلفی با یکدیگر همکاری داشتهایم و من خوشحال هستم که دوستیمان عمری دیرینه دارد. بر اساس همین شناخت هم معتقدم که دکتر شفیعی کدکنی یک استثناء در تاریخ ادبیات سرزمینمان بهشمار میآید. ایشان به هر زمینهای که وارد شده و کار کرده در قامت یک متخصص سابقه دار و مجرب درخشیده؛ چه در تحقیقات ادبی و چه در نقد ادبی و همچنین شناخت شعر. البته آنهایی که با استاد شفیعی کدکنی و آثارشان آشنا هستند میدانند که وی یکی از بهترین شاعران دوران معاصرمان نیز هست. از همین بابت هم تأکید دارم که او یک استثناء است. همین حالا که از این دوست قدیمی میگویم یکی از گرانبهاترین نوشتههای او مقابل من، روی میز است؛ تصحیح «تذکرةالاولیا» که بیتردید یک کارستان است، شاهکاری که پیشتر مشابه آن را کسی ننوشته و بعید میدانم در آینده هم بهتر از آن در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد. شفیعی کدکنی زندگی اش را به تدریس و تحقیق اختصاص داده، او آنقدر برای آموزش شاگردان خود درحد کمال کوشیده که اغلب دانشجویان دیروزش، امروز از جمله استادان نامی در عرصههای مختلف ادبیات هستند. در سالروز تولد محمدرضا شفیعی کدکنی که یکی از ماندنی و ماندگارترین ستونهای ادبی و فرهنگیمان محسوب میشود آرزوی سلامتی و عمری طولانی برای او دارم.