ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا/غیرت نیاورد که جهان پربلا کند!
دانستنِ معنای «جامِ عدل» کلیدِ فهمِ زیباییِ مضاعفِ این بیتِ حافظ است.پیشاز
انتشارِ مقالهٔ استاد معصومی که درادامه نقلخواهدشد، شارحان معنایی
کموبیش مشابه از این ارائهدادهبودند: ای ساقی! جام را بهمیزان و
عادلانه میانِ اهلِ مجلس بپیما تا ... . و معنای ظاهری و لفظیِ بیت نیز
همین است.اما دراینمیان نکتهای ایهامی نیز در کار است که استاد معصومیِ همدانی در مقالهای ممتّع به آن پرداختهاند.ایشان
برپایهٔ اشاراتی در کتابِ «الحِیَلِ» (مکانیکِ) بنوموسی (محمد، احمد و
حسن) و نیز مفاتیحالعلومِ خوارزمی، به توصیفِ دقیق و مصوّرِ دستگاهی
پرداختند به نامِ «جامِ عدل». بنوموسی در اثرِ خویش به توصیفِ بیستوپنج
ابزار یا دستگاهی پرداختند که براساسِ اصولِ سادهٔ هیدرولیک
ساختهشدهاست. «جامِ عدل» یا «جامُالعدل») (نخستین ابزارِ معرفیشده در
این اثر)، ابزاری است که «در آن میتوان مقداری شراب یا آب ریخت و اگر یک
مثقال شراب یا آب به آن اضافه کنیم، همهٔ آب یا شراب از آن خارج شود».
استاد معصومی توصیفی دقیقتر نیز آوردهاند: ظرفی که لولهای از ته آن
میگذرد. لولهای سربسته بهصورتِ وارونه روی این لوله قرار دارد که سرِ
بازِ آن فاصلهٔ اندکی با کفِ ظرف فاصله دارد. وقتی در آن مایعی بریزیم مایع
تا لبهٔ لولهٔ سرباز بالامیآید؛ اما اگر اندکی مایع به ظرف افزودهشود،
همهٔ محتوای ظرف خالی میشود. «علتِ خروجِ مایع، بهبیانِ امروزی، خلأ
نسبیای است که در بالای لولهٔ سربسته ایجاد میشود» («جامِ عدل»: تأملی در
معنای بیتی از حافظ، نشرِ دانش، س نوزدهم، ش اول، بهارِ ۱۳۸۱، صص ۳۰_۱۸ ).استاد
در این مقاله، دربارهٔ دیگر اجزای بیت (گدا/ غیرتآوردن) و نیز دستگاهِ
دیگری که «جامِ جور» خواندهمیشد هم نکاتی ارزشمند آوردهاند.استاد
خرمشاهی نیز در مقالهای که به فهمِ بیشترِ مقالهٔ استاد معصومی
کمکمیکند به «جامِ عدل» پرداختهاند («جامِ عدل در شعرِ حافظ»، ذهن و
زبانِ حافظ، انتشاراتِ ناهید، چ نهم، ۱۳۹۰ صص ۶۶_۶۵۷).
آنچه
در ادامه خواهدآمد نیز با «جامِ عدل» در پیوند است و به فهمِ زیباییِ بیت
میافزاید. و آن اشاره به جامِ عدلی است که البته تاحدّی پیشرفتهتر و
پیچیدهتر شدهاست. ابزاری که بسیار امروزی مینماید و حتی بیشباهتی به
روباتهای اولیّه نیست. در عجائبالمخلوقاتِ زکریا (ابنِ محمد ابنِ محمودِ
مکمونیِ ) قزوینی، توصیفی مصوّر از این ابزارِ مکانیکی آمده که
«صندوقالسّاقیه» خواندهمیشد. بهسببِ اهمیّت و پیوندی که معرّفیِ این
دستگاه با بحثِ کنونی دارد (و نیز ایهامِ درخشانی که با واژهٔ «ساقی» در
بیت دارد) آن را نقلمیکنیم. با این یادآوری که متاسفانه از
عجائبالمخلوقاتِ قزوینی نسخهٔ مناسبی در اختیار نداشتم:
«منها صندوقالسّاقیه»:و
آن چنان بوَد که صندوقی سازند طولِ آن دو ذرع باشد و عرضِ آن یک گز و بر
بالای صندوق قبّه بوَد و بر آن قبّه سواری و بر دستِ او نیزه و بر پهلوی
قبّه قرعی(؟) [متن: قمعی] باشد؛ و در زیرِ قرع [متن: قمع] خانه[ای] که آن
را بیتالشّراب خوانند. و در زیرِ بیتالشّراب قدحی که آن را «قدحِ عدل»
گویند؛ و از بیتالشّراب بدان قدح انبوبه (؟) [متن: آبنویه] بوَد؛ و در
وسطِ قدحِ عدل سنجاره (؟) بوَد؛ و زیرِ آن سنجاره چرخی بوَد که بر میلی
گردد؛ و بر آن میل کلابی بوَد که به چرخی دیگر پیوسته بوَد و آن چرخ بر
میلی قائم بوَد و سوار بر سرِ آن میل بوَد. در زیرِ چرخ و قدحِ عدل حوضی
بوَد و از آن حوض انبوبه [متن: آبنویه] بوَد فراکرده و آن انبوبه [متن:
انبویه] مسدود بوَد درصورتیکه خدمتکند. و در قفای صورت سلسله بوَد
منقلی(؟) درو بسته؛ و نیز کفی (؟) حوضی بوَد، در این حوض انبوبه [متن:
انبویه] بوَد بهصورتِ ساقی؛ چون صورت از شراب پُر شود، کران شود، بر در
زند و در را بگشاید و صورت بیرونآید و شراب در قدح ریزد؛ و چون خالی بوَد،
جای خود بازرود. چون بهجایخودرفت، سوار که بر قبّه بوَد ساکن شود و
اشارت به یکی از حاضران کند به نیزه، آن قدحِ شراب را به او دهند»
(بهتصحیح و مقابلهٔ نصراللهِ سبّوحی، کتابخانه و چاپخانهٔ مرکزیِ
ناصرخسرو، [بیتا]، صص ۷_۳۳۶).
چنانکه
آمد این دستگاه شکلِ تکاملیافتهترِ همان جامِ عدلی است که استاد معصومی
آن را معرفیکردهاند. نویسنده به الحیلِ بنو موسی نیز مراجعهکردهاست.
آنجا دستگاههای مکانیکیِ گوناگونی البته با کارکردهایی گاه بهمراتب
پیچیدهتر توصیف شده، اما چنین دستگاهی معرفی نشدهاست.