کد مطلب: ۲۹۵۷۲
تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱

بندگی در زبان براهنی شکست

عبدالرضا ناصرمقدسی

شرق: در سال جدید دکتر رضا براهنی را از دست دادیم. متأسفانه او اواخر عمر به بیماری آلزایمر دچار شده بود. درست یک روز قبل مرگش عکسی از او دیدم. خیلی دلم گرفت. بعد هم که فردای آن روز خبر فوتش منتشر شد. متأسفانه براهنی نزدیک به ۲۵ سال آخر عمرش را نتوانست در ایران زندگی کند. سرنوشت بسیار تلخی که درمورد بسیاری از روشنفکران و افراد تأثیرگذار در فرهنگ و ادب این مملکت شاهدش بودیم. واکنش‌ها به مرگ او هم کم از آن آزار و اذیت‌ها در زمان زندگی‌اش نداشت. حجم بالایی از توهین و افترا نثار او شد گرچه فکر می‌کنم این افراد حتی یک خط از آثار براهنی را نخوانده‌اند و از تأثیر او بر فضای فکری ایران ناآگاه‌اند. متأسفانه هیچ‌گاه فرصت دیدار و هم‌کلامی با رضا براهنی برای من حاصل نشد. با نام او در انجمن شعر دانشگاه شیراز آشنا شدم. سال ۱۳۷۵ بود و من دانشجوی پزشکی که دل در گرو ادبیات داشتم و به‌جای کلاس‌های درس به شکل فعالانه‌ای در جلسات شعر شرکت می‌کردم. کتاب «خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» تازه (۱۳۷۴) منتشر شده بود و جوان‌های شاعر به دنبال شکستن زبان و کلیشه‌های آن بودند و فضای شاعری مملو از شعرهایی بود که من درکشان نمی‌کردم. همین بود که سراغ این کتاب رفتم و بعد هم به‌تدریج آثار دیگر براهنی را خواندم. من با بسیاری از نظریات براهنی حتی نظریه زبانیت او در شعر معاصر موافق نیستم ولی براهنی برای من الگوی فردی را داشت که در کنکاش دائم است و می‌خواهد هم خود و هم جامعه خود را تغییر دهد. وقتی سیر آثار براهنی را دنبال می‌کنیم این تکامل لحظه به لحظه این بازگشت و نگاه دوباره به آثار خود و نقد و ویرایش آنها مهم‌ترین مشخصه او بوده که متأسفانه در کمتر متفکر ایرانی‌ای دیده می‌شود. در کنار این خصیصه باید آزادی‌طلبی وی و دفاعش از آزادی بیان و آزادی قلم را نیز در نظر داشت. همین آزادی‌طلبی سبب می‌شود که او بخواهد از قید و بند گذشته رها شده و راه خود را در حال و آینده بجوید. او خود را اسیر کلیشه‌های گذشته نکرد و راه‌های تازه را جست. همین بزرگ‌ترین میراث فکری براهنی برای جوانان ماست. اگر بنیان‌های فکری جامعه ما درست بود، آنچه براهنی می‌گفت می‌توانست نقد شود، پالایش شود و به‌شکلی معقول و منطقی عرضه شود. متأسفانه حب و بغض‌های ما در حد افراط و تفریط است و هیچ‌وقت نتوانسته‌ایم در میانه بایستیم و منصفانه آثار دیگران را نقد کنیم. فقط صف‌آرایی دو گروه متقابل است. انگار در میانه جنگ ایستاده‌ایم و طرفین، نه انسان‌های روشنفکر و متفکر بلکه ژنرال‌های جنگ هستند. نتیجه هم همین می‌شود که اکنون در جامعه خود مشاهده می‌کنیم. ضعف در گفتمان، ضعف در نقد و عدم توجه به کنترل و پیرایش خود به‌عنوان فردی که در جامعه تأثیرگذار است، از مهم‌ترین آفت‌های تفکری و روشنفکری ماست که ریشه در فرهنگ استبدادزده ما دارد. براهنی در «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» به‌خوبی نقاط ضعف و قدرت نیما یوشیج و احمد شاملو را مطرح کرده و سعی می‌کند در شعر، زبان را از خدمت معنی خارج کرده و به خدمت خود زبان درآورد. او برای این کار دست به نحوشکنی، چندصدایی و حتی چند شاعری در اشعار خود می‌زند تا به‌صورت دائم هنجارها را شکسته و الگوهای جدیدی را به وجود آورد. بی‌شک چنین اندیشه‌ای متضمن دیدی همواره جوان و نو است. اما سؤالی که براهنی نپرسید این بود که آیا واقعا زبان می‌تواند در خدمت زبان باشد؟ و اگر این‌گونه باشد چه تبعات فکری‌ای خواهد داشت؟ زبانی که ریشه در میلیون‌ها سال تکامل دارد و با طبیعت، ژنتیک و فرایندهای مغزی ما به‌شدت درآمیخته است چگونه می‌تواند در خدمت خودش باشد؟ و اگر بگویند که بله، می‌شود، آن وقت رستاخیز زبان و در خدمت خود بودن چه تبعاتی برای گونه انسان خردمند خواهد داشت؟ با آن همه وابستگی زبان به ژنتیک و سیستم پردازش مغزی چه کنیم که در عین ناباوری زبان را با معنی در ارتباط مستقیم قرار می‌دهد؟ معنایی که بار خود را نه از اندیشه بلکه از الزامات ژنتیکی و نوروساینتفیک ما کسب می‌کند؟ اینها چه تبعاتی در آزادی بیان انسان دارد؟ چه کنیم که جهان زبان، جهانی متفاوت از این قید و بندها باشد؟ قید و بندهایی که سرآخر همه را به مرز بندگی می‌کشاند؟ چه کنیم که این بندگی در زبان ما بشکند؟ اینها سؤال‌های مهمی است که اگر جو روشنفکری ما منصفانه و حقیقت‌جویانه و جست‌وجوگرانه بود می‌توانست تحول بزرگی در شعر این مرز و بوم ایجاد کند. آن‌ وقت لازم نبود بعد از قریب ۲۵ سال دوری، این جسد براهنی باشد که به‌جای خودش، آرزوی آمدن  به ایران را داشته باشد.

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST