کد مطلب: ۳۰۶۱۳
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۱

دهه هشتادی‌ها چه کتاب‌هایی می‌خوانند؟

فرهیختگان: دهه هشتادی‌ها! نوجوان‌هایی که رفته رفته به دوران جوانی پا می‌گذارند و بخش‌های مهمی از جامعهٔ ایران را به دست خواهند گرفت. نسلی که تا چشم باز کرده با تبلت بازی کرده و موبایل به‌دست گرفته و به‌راحتی به اینترنت پرسرعت وصل شده؛ نسلی که اسیر آپارتمان‌نشینی شده و از فضای بسته و کوچک پای به دنیای بزرگ گذشته است؛ نسلی که به‌جای بازی با هم‌سن و سالانش کلش‌آف‌کلنز بازی کرده؛ نسلی که ارتباطات با دوستان هم سنش بعد از مدرسه تلفنی که نه، وایبر و واتساپ و تلگرامی بوده است. با این اوصاف دنیای نوجوانی دهه هشتادی‌ها دنیای عجیب و غریبی است. می‌خواهند خودشان را بزرگ نشان دهند، کارهایی انجام می‌دهند که شاید تعجب‌آور باشد اما برای خودشان کارها و حرف‌هایشان عجیب نیست و از ورود و حضور در حوزه‌های مختلف پیرامون خود هراسی ندارند. بهانه امروزمان برای نوشتن از دهه هشتادی‌ها این است که از مدل کتابخوانی‌شان بگوییم که چه کتاب‌هایی می‌خوانند و چه چیزهایی برایشان در اولویت است. از آمار ترجمه و تالیف حوزه نشر گفتیم و در کنارش با جامعه‌شناسی صحبت کردیم تا درمورد کتاب خواندن این بخش از جامعه برایمان بگوید. از طرف دیگر به سراغ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتیم که به‌عنوان یکی از نهادهای اصلی در حوزه کودک و نوجوان چقدر موثر بوده است؟ 

آمار نشر چه می‌گوید؟ 
در سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ مجموعا ۴۱۶ کتاب ترجمه در حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان به چاپ رسیده. این تعداد در سال ۱۳۹۹- ۱۳۹۸، ۳۳۴ عنوان بوده است که نشان می‌دهد تعداد کتاب‌های ترجمه‌ای منتشر شده افزایش پیدا کرده است. از بین این تعداد؛ ۲۵۸ کتاب در ژانر فانتزی، ۱۲۸ کتاب در ژانر واقع‌گرا و ۳۳ کتاب در ژانر کهن و کلاسیک قرار دارند.  در بهار ۱۴۰۱، تعداد کتاب‌های تالیف شده در حوزه کودک و نوجوان ۲ هزار ۱۴۴ عنوان اعلام شده که این رقم در مقایسه با بهار ۱۴۰۰، یعنی هزار و ۴۰۶ عنوان افزایش ۵۲ درصدی همراه داشته است. البته تعداد کتاب‌های ترجمه شده در این حوزه هم نسبت به بهار ۱۴۰۰، با افزایش ۴۸ درصدی روبه‌رو بوده. براساس اعلام هزار و ۷۸۳ عنوان کتاب در این بخش منتشر شده که این رقم در بهار سال گذشته، هزار و ۲۰۱ عنوان اعلام شده است. نسبت تالیف به ترجمه در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان در بهار ۱۴۰۱، ۵۵ به ۴۵ درصد بوده که این رقم نسبت به سال گذشته، افزایش یک درصدی در حوزه تالیف داشته است. در سال گذشته نسبت تالیف به ترجمه، ۵۴ به ۴۶ اعلام شده است.   طبق گزارش شورای کتاب کودک و نوجوان از نظر کیفی از تعداد ۴۱۶ کتاب، هیچ عنوان کتابی نتوانسته ۵ ستاره برگزیده را دریافت کند. ۱۱ عنوان ۵ ستاره بدون پیشنهاد برگزیده را به دست آورده است. ۳۴۳ عنوان ۴ ستاره، ۵۷ عنوان ۳ ستاره و ۵ عنوان خارج از فهرست تشخیص داده شده‌اند. از این آمار این‌گونه نتیجه می‌گیریم که با وجود افزایش حجم کتاب‌ها نسبت به سال قبل، تعداد کتاب‌های ۳ ستاره و خارج از فهرست کاهش و بالتبع تعداد کتاب‌های چهار ستاره افزایش چشمگیری داشته است. نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد کتاب‌های خوبی است که در زبان مبدا جزء ادبیات شاخص و مناسب مخاطب معرفی شده‌اند، اما به دلیل ترجمه ضعیف در زبان مقصد جایگاه ۳ ستاره و گاه خارج از فهرست را کسب کرده‌اند. 

چرا باید تالیف را جدی بگیریم؟
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده‌ای که سال‌هاست برای کودکان می‌نویسد درباره این مسائل و ترجمه کتاب‌های کودک و نوجوان می‌گوید: «ترجمه در کشور ما حساب و کتاب خاصی ندارد. ناشر می‌خواهد هزینه کمتری پرداخت کند، ترجمه چاپ می‌کند؛ یا مترجم اتفاقی کتابی به دستش می‌رسد و آن را ترجمه می‌کند. کمتر پیش می‌آید که مترجم، خیلی دقیق یک کتاب خوب را جست‌وجو کند. پس مجبور هستند از فلان دوست در فلان شهر خارجی بخواهند تا برایشان کتابی خریداری کند. کتاب وقتی برای کودک جذاب می‌شود که در درجه اول بچه را از بچگی‌اش دور کند، بین او و شلوغ‌کاری فاصله بیندازد و او را در گوشه‌ای بنشاند. کتاب باید آنقدر جاذبه داشته باشد تا کودک را سرگرم کند.» حتی اگر این همه کتاب ترجمه کودک در کشور را بپذیریم، اما نکته‌هایی وجود دارد که نمی‌توان به‌راحتی از کنارشان گذشت. خیلی‌ها فکر می‌کنند ترجمه کتاب کودک، راحت و ساده است، برای همین کتاب‌ها را به‌دست هر مترجمی می‌سپارند و با این عنوان که خب ترجمه کتاب کودک که کاری ندارد، خودشان را راحت می‌کنند! در بسیاری از موارد افراد غیرمتخصص با دانش ضعیف زبانی اقدام به ترجمه کتاب برای کودکان می‌کنند. در حالی که تولید کتاب برای کودکان به‌عنوان یک علم در دنیا مطرح است و مطمئنا باید هزینه‌های زیادی صرف تولید محتوای فرهنگی برای کودکان شود. در حوزه ادبیات کودک، کتاب‌هایی همیشه در صدر پرفروش‌ها هستند که نویسنده، از دنیای خود کودکان برای آنها می‌نویسد. کسی که در حوزه تولید محتوا برای کودک فعالیت می‌کند باید توانایی هم‌زبان شدن با کودکان را داشته باشد. ترجمه کتاب کودک مبتنی بر این نگاه که فلان کتاب توانسته در کشور خودش پرفروش باشد، حاصل یک نگاه حداقلی به حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. واضح است ناشری که می‌خواهد برای کودکان کتاب ترجمه کند، باید با محتوا، تهدیدات و فرصت‌های موجود در این زمینه آشنایی کافی داشته باشد. چون اگر ناآشنا باشد، کتابی را منتشر می‌کند که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان گفت برای کودک ایرانی مناسب است. علاوه بر اینکه ترجمه نادرست و بی‌کیفیت کتاب‌های کودک، ذوق کتاب‌خوانی را هم در کودک از بین می‌برد و این خود یکی از خطرات اساسی این حوزه است. فاجعه‌بار اینکه برخی از ناشران می‌گویند در بازار نشر، کتاب‌هایی در حوزه کودک هستند که به کمک نرم‌افزارهای ترجمه به فارسی ترجمه می‌شوند.  مطمئنا یکی از راه‌حل‌هایی که می‌تواند در کنار ترجمه قرار بگیرد و اوضاع نشر کودک و نوجوان را مناسب کند، موضوع تالیف است اینکه ناشران حوزه کودک و نوجوان به ژانرهای پرطرفدار بیشتر بپردازند. کما اینکه می‌بینیم که برخی از ناشران این حوزه داین موضوع را جدی گرفته‌اند و سعی می‌کنند کتاب‌های علمی تخیلی را بیشتر منتشر کردند تا بتوانند دهه هشتادی‌ها و نودی‌ها را جذب کنند.

ژانرهای پرطرفدار دهه هشتادی‌ها
در گزارشی که سال گذشته در همین صفحه منتشر کردیم با توجه به آماری که داشتیم نوشتیم، گونه علمی-تخیلی که در ایران به گونه فانتزی هم مشهور شده است؛ از ژانرهای پرطرفدار بین دهه هشتادی‌ها و حتی دهه نودی‌ها است. براساس آماری که شورای کتاب کودک و نوجوان اعلام کرده در سال ۱۴۰۰ سه ژانر زیر جزء ژانرهای پرطرفدار برای بچه‌های دهه ۸۰ و ۹۰ است: 

 ژانر فانتزی، ژانر واقع گرا، ژانر کهن و کلاسیک هستند. 
افشین احمدی کتابداری خوانده است و حوزه تخصصی‌اش آثار کودک و نوجوان است. او سال‌ها است که در این حوزه فعالیت می‌کند و به همین علت کاملا با علاقه‌مندی‌های این حوزه آشناست و می‌گوید: «بچه‌های نسل جدید برخلاف نسل ما که کتاب را بیشتر در داستان می‌دیدیم و به ادبیات کلاسیک علاقه داشتیم، عموما علاقه‌مندی‌شان در حوزه کتاب‌های علمی و تخیلی است. البته داستان و رمان را هم دوست دارند اما ژانری که باعث می‌شود کتاب بخوانند، علمی تخیلی‌ها است. آنقدر دوست دارند که هر بار کتاب جدیدی در این حوزه‌ها به چاپ می‌رسد، سریعا در کتابفروشی‌ها به اتمام می‌رسد.»
او به صحبت‌هایی که با این بچه‌ها داشته اشاره می‌کند و می‌گوید: «با پسرها زیاد صحبت می‌کنم و واقعا هم در علاقه‌شان جدی هستند، آنقدر این کتاب‌ها را دوست دارند که باورش برایم سخت است. کتاب‌های خارجی را رصد می‌کنند و به دنبالش می‌آیند. یک نکته مهم در مورد آنها خواندن کتاب به زبان انگلیسی است. گروه کتابخوانی را می‌شناسم که به زبان انگلیسی کتاب می‌خوانند و خیلی هم گروه جذابی هستند و همه هم نوجوانند. آنقدر دورخوانی‌هایشان قشنگ است که چند باری در جلسات‌شان شرکت کرده‌ام. خانم‌ها بیشتر کتاب‌های عاشقانه دوست دارند و این به خاطر نوع احساسات‌شان است و بیشتر هم کتاب‌های به قول معروف عامه‌پسند را می‌خوانند و یک دلیل مهمش این است که وجوه شباهت میان قهرمانان داستان و خواننده داستان، خواننده را به رمان نزدیک می‌کند و این نزدیکی همان اصلی است که از آن به‌عنوان «همذات پنداری» یاد می‌کنیم. مخاطب اگر با ماجرای داستان یا آدم‌های آن احساس نزدیکی و همدلی و همراهی نکند، قصه را ناتمام رها می‌کند. مثلا مشتری‌ای داریم که می‌آید و تقریبا ۴ ساعت وقت می‌گذارد و کتاب‌ها را بررسی می‌کند و با خواندن ۵۰ صفحه از کتاب اگر ارتباط برقرار کرد آن را انتخاب می‌کند.» 
برای اینکه بیشتر درمورد ژانر مورد علاقه دهه ۸۰ و ۹۰ بدانیم به سراغ فاطمه محمدی جامعه‌شناس رفتیم که سال‌هاست روی کتاب‌ها و مخاطبان این آثار تحقیق کرده. وقتی از او درمورد کتاب‌هایی که موردپسند قشر نوجوان است، می‌پرسم، می‌گوید: «ابتدا باید تعریفی از دوران نوجوانی داشته باشیم. این دوران همزمان با دوران بلوغ است. دوران بلوغ یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های زندگی هر فرد است. دوره نوجوانی و بلوغ به سنین بین ۱۲ تا ۱۸سالگی اطلاق می‌شود. گاهی گذشتن از مرز کودکی و رسیدن به قلمرو بلوغ، با نابسامانی‌های زیادی همراه است. کودک و بزرگسال هرکدام یک نوبت بار کودکی و بزرگسالی را بر دوش می‌کشند، ولی نوجوان مجبور است یک‌جا بار هر دو را بر دوش بکشد، زیرا متعلق به هر دو دوره است. در این دوره، نوجوان نه دیگر کودک به حساب می‌آید و نه هنوز به‌درستی بالغ شده است. وی در مرز بین این دو مرحله یعنی کودکی و بزرگسالی قرار دارد و با انتظارات خاص هر دو دوره روبه‌رو است. اگر کاری کودکانه کند، او را ملامت می‌کنند که بزرگ شده و این کار در شأن او نیست. از سوی دیگر در زمره بزرگسالان محسوب نمی‌شود.»
او به کتاب‌های مورد علاقه این قشر اشاره می‌کند و می‌گوید: «در اواسط دهه ۷۰، کم‌کم مخاطبان کتاب‌های عامه‌پسند عاشقانه، نوجوانانی شدند که با خواندن این کتاب‌ها رویاهایشان را دنبال می‌کردند. اولا باید بدانیم بیشتر کسانی که این کتاب‌ها را می‌خوانند، خانم‌ها هستند؛ یعنی۹۰درصد استقبال‌کنندگان این کتاب‌ها را زنان تشکیل می‌دهند و آن هم به‌خاطر نوع نگاه و نگرش خانم‌هاست که لطیف‌تر نگاه می‌کنند و عشق همیشه برایشان در زندگی اولویت است. مورد دیگری که نوجوانان دنبال خواندن این کتاب‌ها هستند این است که بچه‌ها نگاه فانتزی به زندگی دارند و کافی است یکی از این کتاب‌ها را بخوانند، مخصوصا کتاب‌هایی که نثر ساده‌تری دارند و شکل اتفاقات در آنها بسیار ساده است. برای همین همیشه قشر نوجوان مخصوصا دخترها که تفکرات رویایی دارند و فکر می‌کنند می‌توانند زندگی‌شان را مانند همان شخصیت اصلی داستان بچینند، بیشتر دنبال همین هستند. البته بگویم این اتفاق باعث می‌شود همیشه دنبال خواندن این کتاب‌ها باشند و بخواهند با خواندن‌شان آن را برای خود تداعی کنند. البته همه این کتاب‌ها شبیه هم هستند. یک تم عاشقانه که در آخر، عاشق و معشوق با همه مشکلات به هم می‌رسند و زندگی شیرین می‌شود. برای همین برای نوجوانان جذاب است. 
علاقه‌مندی نوجوان امروز در حوزه کتاب‌های علمی - تخیلی هم زیاد است، شما نگاهی به فروش کتاب‌های انتشارات پرتقال بیندازید، متوجه می‌شوید که چقدر این علاقه‌مندی در نوجوان امروز زیاد است. کتاب‌هایی که با طرح جلدهای جذاب و داستان‌هایی پر از ماجرا، گره و وارد کردن ذهن نوجوان به دنیای فانتری آنها را جذب کرده است. 
نکته‌ای که در این مورد نباید فراموش کنیم این است که بچه‌های نسل جدید، با گوشی انس زیادی دارند، ناشران و کسانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند باید به این عرصه وارد شوند و حوزه کتاب‌های الکترونیک را قوی کنند. چون بسیاری از این بچه‌ها با همان گوشی‌ای که در دست دارند می‌توانند کتاب بخوانند و باید این امکان از سوی ناشران فراهم شود.» ۷۰ درصد کتاب‌های ترجمه در حوزه نوجوان در ژانر فانتری دسته‌بندی می‌شوند و طرفداران زیادی دارد. در حوزه کتاب‌های تالیفی هم با توجه به این حجم از استقبال انتشار کتاب‌ها با موضوع فانتزی از ۱۵ درصد به ۳۵ درصد رسیده است و نشان از توجه ناشران ایرانی به این حوزه پر از داستان دارد و می‌تواند نوجوانان را از کتاب‌های ترجمه به سمت کتاب‌های تالیفی بیاورد.

  ژانر فانتزی 
فانتزی که در نگاه اول به‌عنوان قالبی برای سرگرمی در نظر گرفته می‌شود، می‌تواند همانند «ارباب حلقه‌ها» اثر جی. آر. آر. تالکین شامل جادوگران، جنگجویان، اژدهایان، اِلف‌ها و کوتوله‌ها باشد. این در حالی است که بسیاری از رمان‌های فانتزی موفق، هیچ‌کدام از موارد ذکرشده را در داستان خود ندارند که نشان از گستردگی و گوناگونی این ژانر دارد. رمان‌های فانتزی مدرن در زمره «ادبیاتِ گُریز» قرار می‌گیرند. اما چرا گریز؟ درحالی‌که داستان‌های فانتزی بر بستر عناصر و مفاهیم دنیای عادی و شناخته شده به‌وجود می‌آیند، هدف اصلی‌شان، دور کردن مخاطب از دنیای فعلی و بردن او به درون دنیاهایی متفاوت و خیال‌انگیز است.

ژانر کلاسیک
 به داستان‌هایی اشاره دارد که مهم‌ترین و تاثیرگذارترین کتاب‌های یک مکان یا یک دوره زمانی باشند. داستان‌های کلاسیک هم می‌توانند در دسته‌های دیگری مانند افسانه یا فانتزی قرار بگیرند. مانند «شنل قرمزی»، «جوجه اردک زشت»، «جک و لوبیای سحرآمیز» نمونه‌هایی از داستان‌های کلاسیک در حوزه کتاب کودکان و نوجوانان هستند.

ژانر واقع‌گرا
 همان‌طور که از اسم این ژانر پیدا است، در این سبک شخصیت‌ها (آدم‌ها و موجوداتِ داستان)، اتفاق‌ها، رفتارها و هر چه که هست، بازنمایی‌ای از واقعیت است. نویسنده‌های داستان‌های رئال یا واقع‌گرا با الهام از واقعیت‌های زندگی شخصی یا جامعه می‌نویسند. اقیانوسی در ذهن،  جنگی که نجاتم داد و یک پیاده‌روی طولانی تا آب از جمله کتاب‌هایی است که در این حوزه منتشر شده است. 

مجلات مهم اما کم 
یک زمانی در دهه ۷۰ و ۸۰ و حتی اوایل دهه ۹۰ وقتی کنار کیوسک‌های روزنامه فروشی قرار می‌گرفتی، می‌توانستی مجلاتی را پیدا کنی که به درد نوجوانان بخورد و مطالب خوبی هم داشتند. تا سال ۹۸ هم تنوع این مجلات زیاد بود اما به خاطر مشکلات متعدد از جمله کمبود کاغذ، برخی از آنها تعطیل شدند. یکی از روش‌هایی که می‌شود بچه‌ها را با خواندن آشتی داد، خریدن و خواندن مجله برای آن‌هاست. مجله‌ها و نشریه‌ها به‌دلیل تنوع در مطالبشان می‌توانند توجه مخاطبان با سلیقه‌های متفاوت را به خود جلب کنند. هر چند این روزها مجله‌ها و نشریه‌ها برو-بیای سابق را ندارند و خیلی از این مجلات مثل دوچرخه و همشهری نوجوان تعطیل شدند؛ اما باز هم بودنشان بهتر از نبودنشان است. 

هدهد سفید 
هدهد سفید مجله‌ای است که توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی منتشر می‌شود. هدهد سفید می‌خواهد راوی سفر به سوی کوه قاف دانش و فرهنگ و آگاهی و مهربانی باشد و برای این سفر مخاطبان نوجوان را به همراهی و همسفری فراخوانده. عموم داستان‌ها، اشعار، نمایشنامه‌ها، کمیک استریپ و گزارش‌های کتاب به موضوع کتاب و کتابخانه پرداخته‌اند و از این نظر می‌توان گفت نخستین تجربه اینچنینی در عرصه مجلات کودک و نوجوان است. 
نکته جالب درمورد کتاب هدهد سفید این است که بیش از یک-سوم مطالب کتاب توسط نوجوانان و کودکان نوشته می‌شود. در بخشی از کتاب نوشته‌های تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان شهرهای مختلف ایران درباره یک کتابخانه تخیلی در سال ۱۴۴۴ چاپ شده است؛ و در بخشی دیگر، بچه‌ها تجربه حسی‌شان را درباره کتابخانه‌ای که حالشان را خوب کرده است، نوشته‌اند. مخاطبان کودک و نوجوان فقط در این بخش‌ها نیست که در تولید این کتاب مشارکت داشته‌اند؛ معرفی کتاب‌های خوبی که خوانده‌اند و تصویرسازی آنها هم توسط بچه‌ها انجام می‌شود. این مجله به تازگی شانزدهمین شماره خود را منتشر کرده است و نکته مهم در مورد این نشریه استقبال آن توسط نوجوانان است که همین باعث انتشار تیراژ بالای آن برای نسل جدید شده است. 

مجله‌های رشد
همهٔ ما با این مجله آشنا هستیم و کلی خاطرات ریزودرشت با آن عزیزِ روزهای دور داریم. همان مجله‌ای که ماهی یک بار در مدرسه توزیع می‌شد و تا وقتی که به خانه برسیم همهٔ صفحه‌هایش را خوانده بودیم. برای جواب چیستان‌هایش کلی این در و آن در زدیم و با لطیفه‌هایش زورکی خندیدیم که خدایی ناکرده
کسی انگ پرت‌بودن از ماجرا را بهمان نچسباند. هنوز هم مجلهٔ رشد در مدرسه‌ها با توجه به ردهٔ سنی دانش‌آموزان توزیع می‌شود و بچه‌ها می‌توانند با این نشریه کلی سرگرم شوند و شاید هم با آن خاطره‌سازی کنند. امروزه ماهنامه‌های رشد دانش‌آموزی با توجه به سن دانش‌آموز با نام‌های رشد کودک، رشد نوآموز، رشد دانش‌آموز، رشد نوجوان، رشد جوان و رشد برهان در مدارس توزیع می‌شود.

کیهان بچه‌ها
اسفند ۱۳۹۷ کیهان بچه‌ها ۶۳سالگی خود را جشن گرفت. همان‌طور که از سن‌وسال کیهان جان مشخص است، الآن برای خودش بابابزرگی شده است؛ اما خیالتان تخت که این بابابزرگ ۶۳ساله هنوز کودک درون فعالی دارد و می‌توانید با خیال راحت آن را برای فرزندان دلبندتان تهیه کنید تا از خواندنش لذت وافر ببرند. کیهان بچه‌ها در هر شماره‌اش برای کودکان هم برنامه‌ای خاصی دارد. این نشریه در هر شماره یک ویژه‌نامه به اسم شاپرک برای کودکان هم چاپ می‌کند تا آنها هم در این خواندن و یادگرفتن‌ها سهیم باشند.

ماهنامه داروگ
این ماهنامه، نخستین ماهنامه محیط‌زیستی برای نوجوانان است. اگر دغدغه محیط‌زیست دارید و دلتان می‌خواهد نسل جدید با محیط‌زیست دوربرشان کمی مهربان‌تر باشند، می‌توانید با حمایت و معرفی این ماهنامه به نوجوانانی که می‌شناسید یک قدم به هدف‌تان نزدیک شوید.

کانونی که نیست! 
کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان با هدف ایجاد فضایی خوش‌آب‌ورنگ برای کودکان شکل گرفت. محیطی ویژه برای زمان فراغت از مدرسه کودکان‌ونوجوانان تا کتاب به امانت بگیرند، مطالعه کنند و جایی برای تماشای فیلم‌های مختص خودشان باشد و بتوانند در دوره‌ها و فعالیت‌های هنری شرکت کنند. اینکه چقدر کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان مناسب روزگار کودکان دهه هشتادی و نودی است محل پرسش امروز ماست. آیا مدیران کانون در سال‌های گذشته توانستند بخش قابل‌توجهی از نسل امروز را به سمت کانون هدایت کنند. شاید بتوان گفت مهم‌ترین دغدغه امروز مدیران کانون این باشد که چگونه می‌توان کودکان‌ونوجوانانی که به سرگرمی در فضای مجازی عادت کرده‌اند را به دنیای کتاب‌ها و آموزش مهارت جذب کرد. کاری که شاید جدی گرفته نمی‌شود.  احمد شعبانی، استاد علم اطلاعات است، او شناخت کاملی از فعالیت‌های کانون دارد و در مورد این موضوع می‌گوید: «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یک سازمان با قدمت بیش از ۵۰ سال است. اولین کتابخانه کانون نیز در پارک لاله تهران کارش را آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۹، یکی دو سال بعد از انقلاب اسلامی که نهادها و سازمان‌ها به دولت جدید تحویل داده شد، کانون حدود ۲۲۰ کتابخانه کودک و نوجوان داشت. بخش عمده کارکنان این سازمان نیز کتابدار بودند. در سال ۱۳۴۹، پنج‌سال بعد از تاسیس کانون، کارهای فرهنگی دیگری مانند سینما و تئاتر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ظاهر شد که با توفیق چشمگیری همراه بود. متاسفانه در سال‌های اخیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از آن مراتب اصلی خود، یعنی حوزه کتابخانه و کتابداری منفک شد و به صورت بنگاه انتشاراتی و شرکت دولتی درآمده و به تولید کتاب و اسباب‌بازی مبادرت کرد. در حقیقت کانون از یک سازمان که قرار بود جنبه‌های فرهنگی و ترویج مطالعه و خواندن و ایجاد رغبت برای کودک و نوجوان داشته باشد، منفک شده و به محلی که کتاب‌هایش را به جشنواره‌های گاه کم نام و نشان بین‌المللی بفرستد یا فیلم‌ها و تئاترهایش را ارسال کند، تبدیل شد.»  او در ادامه صحبت‌هایش گفت: «در حقیقت کانون یک مبحث کمک‌آموزشی بود برای بچه‌هایی که از فقر فرهنگی و فقر مادی رنج می‌بردند و می‌خواستند به کتابخانه رجوع کنند. در کنار کانون، انتشاراتی به وجود آمد که آثار بسیار ارزشمندی از بهرام بیضایی، صمد بهرنگی و نیما یوشیج چاپ کرد. کانون با مردان بسیار بزرگ مصورکار ما مانند نورالدین زرین‌کلک، فرشید مثقالی و... کار کرد که آثار بسیار خوبی بودند. در حال حاضر مدعی هستند که چهار هزار عنوان کتاب چاپ شده است. شما این عنوان‌ها را نگاه کنید؛ آیا عنوان‌های چاپ‌شده در کانون از نظر محتوا در حد برخی انتشارات خصوصی موفق ماست؟ آیا تصویرگری که برای این کتاب‌ها دارد ارائه می‌شود در حد فلان انتشارات خوب کتاب‌های کودک ماست؟ ابدا نیست! اگر بپذیریم و بگوییم کانون انتشارات متوسطی است، این انتشاراتِ متوسط رقیب ناشران خصوصی ما شده است؛ یعنی کتاب‌ها را با قیمت نازل ارائه می‌دهد، قیمتی که ناشران خصوصی نمی‌توانند با این قیمت‌ها کتاب ارائه کنند، انتشارات کانون از امکانات دولتی استفاده می‌کنند. بحث اصلی این است وظیفه دولت چاپ کتاب و ساخت اسباب‌بازی است؟»

 کمک به شکوفایی ادبیات اصیل ایرانی برای کودکان‌ونوجوانان، کمک به اعتلای کیفی‌وکمی منابع ادبی و اطلاعاتی کودکان و نوجوانان، کمک به دسترسی هر چه بیشتر کودکان ایرانی به کتاب و انواع منابع ادبی و اطلاعاتی، توانمندسازی و ارتقای سطح دانش افراد در حوزه ادبیات کودک‌ونوجوان و تصویرسازی مناسب برای کتاب، ازجمله شاخص‌هایی است که برای انتخاب ستاره برای کتاب‌ها درنظر گرفته شده است

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST