هممیهن: سینمای زندهیاد علی حاتمی پیوندی ناگسستنی با شاعرانگی و فرهنگ عامه بر
بستری از تاریخنگاری دارد. آمیخته به ایهامی لطیف و شیفتگی تمامعیار به
مناسبات و فرهنگ جاری در زندگی مردمان این سرزمین که با سرک کشیدن به
پستوهای گذشته تاریخی مستند/غیرمستند، رنگآمیزی و با روایت شخصی او بدل به
خوانشی منحصربهفرد شده است.
در میان عناصر و مولفههای تعیینکننده و
مهم آثار حاتمی، همواره به چند وجه مشخص پرداخته شده که با رویکردی
تکرارشونده طی سالهای پس از درگذشت او مورد بازخوانی و تحلیل قرار
گرفتهاند.
اما شاید بتوان سویههایی نادیده یا کمتردیدهشده را در
آثار این کارگردان مورد توجه قرار داد تا شمایل سبکی سینمای او از قاب
محدود رایج فاصله گرفته و تحلیلی تازه را بهدنبال داشته باشد.
مروری
بر کاراکترهای زن در سینمای حاتمی که بهدنبال خود تحلیل نگاه کلی او به زن
و رویکرد این فیلمساز به شخصیتهای زن را در طول چهار دهه فعالیت بهدنبال
داشته باشد، یکی از آن معدود سویههای کمتردیدهشده در آثار او است.
علی
حاتمی اولین فیلم سینمایی خود؛ «حسن کچل» را سال 1348 براساس نمایشنامهای
موفق از خودش ساخت که نقطه تلاقی وجوه آشنای اشارهشده در سینمای او تا
پایان دوران فیلمسازیاش است.
طبعاً سبقه تئاتری در قوامیافتگی قلم،
نگاه دراماتیک و تشخص زبان تصویری منحصربهفردش نقش بسزایی داشته، بهخصوص
که حاتمی از استناد به گذشته تاریخی، صرفاً برای بازنمایی بیکموکاست
تاریخ بهره نبرده، بلکه خوانش شخصی خود را از تاریخ مستند/غیر مستند با
تکیه بر مولفههای نهادینهشده هر زمان و دوران بهکار میگرفت. اینچنین
است که میتوان نقش و حضور زن را در درامهای حاتمی؛ برگرفته از دل تاریخ و
سنت و فرهنگ فولکلور و مبتنی بر روایت شخصی او دانست؛ ترکیبی شگفت از
جذابیت توأمان. در «حسن کچل» دو کاراکتر زن تعیینکننده وجود دارند که هر
یک بهنوعی زمینه انگیزهمندی و کنشمندی قهرمان را فراهم میکنند. مادر حسن
برای نجات پسرش از تنبلی و خجالت، با تمهید سیب او را به بیرون از خانه
میفرستد. چهل گیس هم با آواز خوشاش حسن را به مبارزه با دیو وامی دارد
تا بر دیوهای درونی خود نیز غلبه کند.
حضور این زنان مبتنی بر الگوی
رایج ادبیات عامه از زن/ مادر/معشوق است که کاراکترهای زن حاشیهای و
متناسب با حال و هوای اجتماع دهه چهل همچون طاووس و نامادری نیز به آنها
افزوده شده تا رنگآمیزی شوند. «طوقی» را میتوان ادامه همین نگاه به زن در
جامعه روز سال 1349 دانست؛ با حضور زنانی در قامت مادر و معشوق که این بار
از درایت مادرانه و تعالی که عشق به معشوق برای مرد به همراه دارد، خبری
نیست و تاوان دارد. «بابا شمل»، «قلندر» و «خواستگار» در راستای حضور زنانی
مشابه در قامت معشوق/ همسر هستند که پردازش ویژهای ندارند بلکه عناصری
هستند برای ایجاد درگیری، رویارویی و ناکامی مردان.
اما «سوتهدلان» را
باید نقطه عطفی نهتنها در کارنامه فیلمسازی علی حاتمی بلکه در خلق
شخصیتهای زن منحصربهفرد دانست که هنوز هم قابل رجوع هستند. زنانی از
طبقات اجتماعی مختلف با انگیزههای متفاوت که هر یک درگیر کیفیتی خاص از
عشق هستند.
البته که در میان آنها اقدس میدرخشد؛ زن بدکارهای که پول
میگیرد تا نقش زنی نجیب را برای مجید دوکله بازی کرده و درمان روح سرگشته
او باشد. غافل از آنکه عاشقیت مجید، اقدس را بهگونهای متحول میکند که
قید همه چیز را زده و تبدیل شود به شخصیتی ویژه که دست به انتخابی جسورانه
میزند و تاوان آن را هم میدهد. حاتمی در پردازش این شخصیت توانسته روی
مرز باریک بین زن بدکاره/زن عاشق با مهارت و ظرافت حرکت کند؛ بهگونهای که
اقدس با فاصله گرفتن از نمونههای مشابه تبدیل شود به الههای که مخاطب از
دریچه چشم مجید به او بنگرد و ستایشاش کند. مصداق عینی بازی با کلیشهها
برای ارتقا آنها و رسیدن به سطحی جدید از شخصیتپردازی. در میان فیلمهای
پس از انقلاب حاتمی، تاریخ نقشی کلیدیتر ایفا میکند؛ از «حاجی واشنگتن»
تا «کمالالملک»، تا حدی «جعفرخان از فرنگ برگشته» و بهخصوص مجموعه
تلویزیونی «هزاردستان» که دو فیلم «کمیته مجازات» و «تهران روزگار نو» از
دل آن بیرون آمد؛ آثاری که زنان نقشی تعیینکننده و چشمگیر که قابلیت تحلیل
داشته باشد، ندارند. اما حضور فیلم «مادر» در کارنامه علی حاتمی را باید
نقطهثقلی در رویکرد به زن در جایگاه مادر/همسر محسوب کرد؛ بهخصوص در گذار
از زن سنتی به مدرن؛ فیلمی که در سینمای ایران هم تبدیل به فیلمی ماندگار و
مثالزدنی در ستایش مقام و جایگاه مادرانه شد.
مادری که درایت خود را
چهبسا با وامداری به کاراکتر مادر حسن کچل، این بار در اشلی وسیعتر عمق و
معنا میبخشد تا با دور هم جمع کردن فرزندان دیده و نادیدهاش، آنها را
برای فردای نبودناش آماده کند.
تلاش او برای بازسازی کانون
ازهمپاشیده خانواده و آشتی دادن فرزندانی از نسلهای مختلف، با جهانبینی
متفاوت و حتی با نژاد و ضریب هوشی مختلف، فراتر از جهان درام و این اثر
نمایشی، تمثیلی معنادار از مام وطن است که اهمیت و جایگاه این فیلم را در
طول زمان تعمیق بخشیده و زیرمتن آن را همچنان قابل تحلیل میکند. همچنانکه
گذار ظریف زن سنتی به مدرن و نقد زیرپوستی خود را در رنگآمیزی کاراکتر
عروسها و دخترها به نمایش میگذارد.
«دلشدگان» بهعنوان آخرین اثر
کامل علی حاتمی با تکیه بر بستر تاریخی و دورهای از تحول موسیقی سنتی
ایران با روایت شخصی او نیز وامدار یک نقش کوتاه زنانه اما در ذهن ماندنی
است. شاهزاده خانم نابینای ترک که طاهر آوازهخوان به او دل میبازد و
نغمهای ققنوسوار و ماندگار سرداده و سرمست از دنیا میرود.