فرح نیازکار: «دلفینها در خوابهایم شنا میکنند» مجموعهای است از مونولوگهای شاعر با خود که آن را با زبانی بسیار روان و صمیمی با مخاطبان خود در میان میگذارد. در این کتاب آدم احساس میکند که به راحتی میتواند با شاعر همراه شود و دنیای درونش را بیابهام و پیچیدگی کشف کند؛ دنیایی که سرشار از عطر دوست داشتن و رنگهای نوید بخش زندگی است. اگر چه گهگاه با تنهایی و دلخستگی شاعر روبه رو میشویم، اما باز هم این احساس به ذهن خواننده متبادر میشود که ساره دستاران توانسته است ناگفته های دل او را بازگو کند.صمیمیتی که در کلام شاعر موج میزند به خواننده احساس همصدایی در شعر را میدهد و این امر یکی از امتیازاتی است که شعرهای دستاران را خواندنی میکند. روانی شعرهای دستاران وجه ممتاز آنهاست به گونهای که به راحتی میتوان در این مجموعه با یک مقوله خیالانگیز مواجه شد.
فرصت زیر یک سقف ماندن
از دست رفت
یا چتر باز نشد
یا باران بند آمد.
***
در نگاهی کلی میتوان گفت که در مجموعه «دلفینها در خوابهایم شنا میکنند» رابطه محور عمودی ابیات بسیار قوی و بیشتر اوقات تصویری جلوه میکند و این بهسبب «فردیت»، «تخیل آزاد»، «نوآوری»، و «تنوع عناصر تصویرساز» در شعر اوست. همانند:
عشق تو
پرندهای بود
که جای یکی از آجرهای دیوار
لانه کرد
دیواری است عشق تو
تک تک آجرهایش
پرنده
****
تصویر در شعر بیانی است برجسته و متمایز که گاه از طریق اوصاف یک موضوع خود را نشان می دهد گاه از طریق ایماژ، استعاره، تمثیل، تشبیه. تصاویر هر چه غریبتر ، نو آورتر ، دلپسندتر و خیال انگیزتر باشند شعر در درجه تعالی بیشتری قرار میگیرد. تصویرسازی، حاصل سه عنصر واقع گرایی، تخیل و توصیف است که همراه با بهرهگیری از مجاز ایجاد میشود. تصویرهایی که ساره دستاران در اشعارش ارائه نموده اغلب حسیاند و با «عناصری طبیعی» ساخته میشوند:
صبحها
سنجابی از در و دیوار دلم بالا میرود
شبها
دلفینها در خوابهایم شنا میکنند
***
در شعر «از درون عکسها» نیز این تصاویر شفاف و زیبا تکرار میشوند:
این پنگوئن که چشمهایش را بسته است
بلند میشود گاهی وقتها
با آن یکی پنگوئن روی لیوان
راه میافتند...
***
و یا وقتی تمام احساسش را در این بند به نمایش میگذارد:
مرغهای دریایی در دلم غوغا میکنند
***
هیچ شعری را نمیتوان بدون عنصر خیال تصور کرد . روبرت فراست میگوید: شعر این است که چیزی بگویی و چیز دیگری را اراده کنی که این نکته ناظر بر جنبه معنوی و جوهر شعر است . در مجموعه «دلفینها در خوابهایم شنا میکنند» نیز یکی از مهمترین عناصر شعری، خیال انگیزی است که شاعر با توانمندی از عهده خلق و ارائه آن برآمده است:
انگار سالهاست که نیستی...
بیا و اصحاب کهف را در من بیدار کن
****
و نیز در طرحهای عاشقانه:
برف هم که نباشم
آب میشوم زیر تابشت
***
چنانکه میتوان در این اشعار یافت، خواننده میتواند در تصاویر ایجاد شده شناور شود و بنا بر نوع درک خویش از این تلفیق زیبایی و تخیل لذت برد. عنصر عاطفه نیز که در سر تا سر مجموعه اشعار ساره دستاران موج میزند، از عوامل موفقیت شعر اوست. در واقع هر تجربه شعری حاصل عاطفه و اندیشه است. منظور از عنصر عاطفه ، اندوه یا حالت حماسی ، یا اعجابی است که شاعر در اثر درک رویداد یا حادثهای در خویش احساس می کند و از خواننده یا شنونده میخواهد او را در فراز ها و فرودهای این تجربه همراهی کند. دستاران نیز در اشعار خود این نکته را فرو نگذارده است:
... اما انگار دیگر شوخی نداشت
وقتی آمد و تو را با خود برد
مرگ!
***
روزها که میروند
یکی یکی
برگها که میافتند
یکی یکی
باز منم
یکی یکی
***
ذهن شاعر برای بیان آزاد احساس و اندیشه مورد نظرش واژگانی را جستجو میکند که گاه مطابق آنچه میخواهد بگوید، نیست. یعنی واژگان ظرفیت پذیرش بار معنایی شکل گرفته در ذهن شاعر را ندارند اما دستاران توانسته است با به کار گیری عنصر خیال از عهده این مهم در اشعارش براید. او کلمات و عباراتی را به کار گرفته که به وسیله آنها، بتواند حس خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و احساساتشان را برانگیزد و برای همین است که معتقد است:
شک ندارم
ماه را
دلتنگی من کامل کرده است.
***
او در اشعارش به خلق زیبایی در بطن خود و غنیسازی محتوا و بار هنری کلام پرداخته و سخنان خود را خواندنی و به خاطر سپردنی ساخته است. موسیقی و آهنگ درونی شعرش با محتوای کلامش همراهی نموده و زبان، لحن و بیان متناسب با مضمون نیز شعر او را مجموعه ای متناسب و هماهنگ نموده است. در مجموعه «دلفینها در خوابهایم شنا میکنند» دید ذهنی و قدرت تخیل هنرمند با رجعت به درون خود، نوع اندیشه و نگاهی که دارد ، زمینه روشنی برای ساختار شعری مناسب را فراهم کرده است. شاعر «کلمه و ترکیبهایی» را انتخاب میکند تا عناصر شعر به زیبایی و بدون ابهام خود را نشان دهد. فرم شعرهای او اغلب در فضای عاطفی شکل گرفته و گویی که شعرش ، انتقال حافظه فردی به اجتماع است. این فرم گفتگو جنبه رمانتیک و فلسفی به شعر او داده است.