کد مطلب: ۳۸۷۳
تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۲

فارسی و ایتالیایی، زبان‌هایی آهنگین

پروفسور کارلو ساکونه ـ استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بولونیا و مترجم آثاری چون دیوان حافظ، سوانح احمد غزالی، سیرالعباد سنایی، صد میدان خواجه عبدالله انصاری، منطق‌الطیر عطار و ... به ایتالیایی در روز بزرگداشت حافظ شیرازی در ۲۰ مهر سال جاری به دعوت مرکز فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب به ایران سفر کرد و در تهران و شیراز درباره‌ی شعر حافظ از زبان ایتالیایی‌ها سخن گفت. پس از بازگشت ساکونه به ایتالیا، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا، گفت‌وگویی درباره‌ی سفرشان به ایران کرده‌ است که در اختیار شماست:

*******

فارسی و ایتالیایی، زبان‌هایی آهنگین

فرهنگ و ادبیات ایران چقدر برای شخصیت‌های ایتالیایی جذابیت دارند؟
جمعیت کتابخوان در ایتالیا خاص و منحصر به فرد است. از یک سو گفته می‌شود که بخش اعظمی از مردم ایتالیا، حتی جوانان، متاسفانه کم مطالعه می‌کنند، (حتی کمتر از دو کتاب در سال) ولی کسانی که اهل مطالعه هستند شدیدا شناخت فرهنگ و ادبیات دیگر کشور‌ها خصوصا کشورهای غیر اروپایی برایشان جالب توجه بوده و علاقمند به مطالعه آن هستند. یقینا نقش اصلی را در این بخش، نویسندگان مهاجر این کشور‌ها ایفا می‌کنند به عنوان مثال نویسندگان هندی و پاکستانی که به زبان انگلیسی می‌نویسند و یا نویسندگان مراکشی که به زبان فرانسه می‌نویسند. چه کسانی بهتر از آنان می‌توانند کشورشان را معرفی کنند و فرهنگ کشورشان را با جزئیات کامل به خواننده منقل کنند؟. در ایتالیا هم رفته رفته شاهد حضور نسل جوانی از نویسندگان ایرانی ایتالیایی هستیم مانند زرمندیلی، زیارتی و نوروزی که اشعار و رمانهای خود را به زبان ایتالیایی و توسط ناشران ایتالیایی در قالب کتاب و مجله منتشر می‌کنند. بهترین سفرای فرهنگ ایرانی در ایتالیا اینان هستند و تنها می‌توانیم امیدوار باشیم که تعدادشان هر سال بیشتر شود.

 آیا اشتراکاتی بین زبان فارسی وزبان ایتالیایی وجود دارد؟
موقعی که ادبیات فارسی را می‌خواهم به دانشجویانم سر کلاس معرفی کنم همیشه اینگونه آغاز می‌کنم:
زبان هند و اروپایی به منزله خانواده بزرگی است که زبان فارسی و ایتالیایی دو زبان مهم از این خانواده بزرگ محسوب می‌شوند. زبان ایتالیایی در سمت غربی و زبان فارسی در سمت شرقی این خانواده جای دارد.
کلماتی که در هر دو زبان وجود داشته و دارای یک معنا هستند را برای آن‌ها به عنوان مثال بیان می‌کنم مثل پادره (Padre) پدر، مادره (Madre) مادر و کلماتی که حتی دقیقا مثل هم هستند مثل کیه (چه کسی)، که و کلماتی هم هستند که نه تنها در زبان ایتالیایی بلکه در زبانهای اروپایی مثل انگلیسی دارای ریشه یکسان هستند مثل دختر (Daughter)، برادر (Brother).
موقعی که برای دانشجویانم در مورد برخی کلمات بکار رفته در اشعار فارسی مثل «بدنامی» صحبت می‌کنم دانشجویانم با حیرت متوجه می‌شوند که کلمه «بد»‌‌ همان تلفظ و معنا را دارد که در انگلیسی آورده شده و «نامی» شباهت به کلمه (Nome) یا (Nomea) دارد.
 اما شاید وجه تشابهی که بیشتر باعث حیرت می‌شود غنای آهنگین بودن و کیفیت موسیقایی بودن این دو زبان است چرا که ایتالیایی و فارسی مملو از حروف آوایی و مصوّت هستندکه قادرند حالتی آهنگین و جذاب به آنان ببخشند، درست برخلاف زبانهایی مانند عربی و آلمانی که زبانهایی سرسخت و خشن هستند. همین امر باعث می‌شود که از این دو زبان به عنوان زبانهای مناسب برای آواز خواندن یاد شود.
بی‌مورد نیست که در بین زبانهای رایج در اروپا، زبان ایتالیایی و در بین زبانهای رایج در خاورمیانه (حتی کمی دوردست‌تر مثل آسیای مرکزی و خاور دور) زبان فارسی، به عنوان زبانهای آهنگین شناخته شده‌اند.
به خوبی می‌دانیم که آثار غزل ایتالیایی در همه جای دنیا از آمریکا گرفته تا ژاپن تدریس می‌شوند ولی این را هم به خوبی می‌دانیم که نوازندگان و خوانندگان ایرانی هم همه جای دنیا از استانبول گرفته تا چین، خواهان دارند. محمد اقبال، پدر پاکستان، غزلهای خود را به زبان فارسی می‌سرایید.‌‌ همان غزلهایی که بعدا در سراسر هند که در آن زمان مستعمره انگلیس بود خوانده می‌شد.

نویسندگان ادبی ایرانی چقدر در ایتالیا شناخته شده هستند؟
به قاطعیت می‌توان گفت عمر خیام و مولانا دو شاعر بسیار معروف و شناخته شده هستند.

همانگونه که می‌دانیم ایتالیا سرزمین شراب و زندگی شیرین است و چگونه می‌تواند از شاعری مانند عمر خیام که در همه رباعیاتش از شراب یاد می‌کند، به نیکی یاد ننماید. (البته این معنا و مفهوم ظاهری کلمه است چراکه شاید خیام مفهوم دیگری از شراب را هم در نظر داشته باشد) لذا اگر در ایران متولد نشده بود به نظر من دیگر مکان مناسب برای تولد او می‌توانست ایتالیا باشد!. ترجمه آلساندرو بائوزانی که توسط انتشاراتی Einaudi در سال۱۹۵۶ در شهر تورین چاپ شد و ترجمه فرانچسکو گابریلی که توسط انتشاراتی Newton در سال ۱۹۷۳ در شهر رم چاپ شد، پنجاه سال است که مرتبا تجدید چاپ می‌شوند و معتبر‌ترین ترجمه عمر خیام است.
 مولانا جلال الدین رومی هم از سوی کسانی که علاقه شدید معنوی داشته و تصوف را مطالعه می‌کردند کشف شد، چرا که با مطالعه و غور در تصوف، در ‌‌نهایت بایستی که با مولوی آشنا شوی چراکه گذرت به اشعار این شاعر صوفی مسلک خواهد افتاد. دیوان اصلی رومی توسط آلساندرو بائوزانی در سال ۱۹۸۰ ترجمه و توسط انتشاراتی Rizzoli در شهر میلان چاپ شد. مثنوی معنوی در سال ۲۰۰۶ توسط گابریلمند خان ترجمه و توسط انتشاراتی Bompiani چاپ شد.
دیگر شخصیت فرهنگی ایرانی شناخته شده در ایتالیا که آثار زیادی از او به زبان ایتالیایی ترجمه و چاپ شده و همراه با موفقیت زیادی هم بوده است، فرید الدین عطار نیشابوری است. اینجانب افتخار ترجمه منطق الطیر را داشتم که در سال ۱۹۹۹ توسط انتشاراتی Mondadori چاپ شد، الهی نامه در سال ۱۹۹۰ توسط م ت گراناتا ترجمه و توسط انتشاراتی Rizzoli در شهر میلان چاپ شد، بلبل نامه در سال ۲۰۰۳ توسط Carocci چاپ شد، مصیبت نامه توسط زاناردو در سال ۲۰۱۲ ترجمه و توسط انتشاراتی Ariel چاپ شد و تذکره اولیا در سال ۲۰۱۱ توسط Prinoli ترجمه و چاپ شد.

یک گام که جلو‌تر برویم به کسانی برمیخوریم که علاقمند به ادبیات بوده و بدنبال کشف دنیا‌ها و تمدنهای ادبی دیگر هستند. اینگونه افراد در مسیر خود به حافظ برمیخورند که سه ترجمه کامل و متفاوت از دیوانش در ایتالیا چاپ شده است. اولین غزلیات حافظ در سه جلد با ترجمه جوانی درمه توسط انتشاراتی دانشگاه شرق‌شناسی ناپل در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ به چاپ رسیده‌اند. دومین ترجمه دیوان حافظ توسط استفانو پلّو و جان روبرتو اسکارچا که در سال ۲۰۰۵ توسط انتشاراتی Ariel چاپ شده و آخرین ترجمه هم توسط این حقیر که در سه جلد در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۱ توسط انتشاراتی Carocci به چاپ رسیده است.

در این مسیر علاوه بر حافظ به شخصیت ادبی بزرگ دیگری مانند نظامی گنجوی هم برمیخوریم که هفت پیکر نوشته این شاعر گرانمایه در سال ۱۹۸۲ توسط آلساندرو بائوزانی ترجمه و توسط انتشاراتی Rizzoli چاپ شد همچنین اثر لیلی و مجنون توسط کالاسو در سال ۱۹۸۵ ترجمه و توسط انتشاراتی Adelphi در میلان چاپ شد. بخش دوم اقبال نامه هم توسط اینجانب ترجمه و در سال ۱۹۹۷ توسط انتشاراتی Rizzoli در میلان چاپ شد.
در سطوح بالاترصحبت از ادیبان و اندیشمندانی می‌شود که در زمینه ادبیات توانستند زمینه‌های مشترک آثار اینگونه شاعران را با شاعران ایتالیای هم دوره آنان مطالعه کنند. به عنوان مثال معرفی معنای واژه دنیا و جهان در شعرهای حافظ و مقایسه آن با شاعران (۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰) ایتالیایی و همچنین تشابهات و قرابتهای شعرهای نظامی و شعرهای حماسی اروپا. بایستی اذعان داشت که از چشم ادیبان و محققان ایتالیایی، شاعران بزرگی مانند فردوسی و گرگانی هرگز از قلم نمی‌فتد و مطالعات وسیعی که در خصوص این شعرا و مقایسه آنان با شعرای هم دوره آنان در ایتالیا انجام شده بسیار حائز اهمیت‌اند.
بخش دیگری که توجه ادیبان و علاقمندان ایتالیایی را به خود جلب نموده آثار نثر ایرانی است. یک خواننده ایتالیایی امروز می‌تواند مطالب زیادی برگرفته ار قابوس نامه اثر کیکاوس ابن اسکندر، ترجمه زیپولی که در سال ۱۹۸۲ توسط انتشاراتی Adelphi چاپ شد و همچنین چهار مقاله از نظامی عروضی ترجمه Vercellin در سال ۱۹۷۱ و چاپ شده توسط انتشاراتی دانشگاه ونیز را یافته و مطالعه کند و بدینگونه با سبک زندگی درباری ایرانیان در قرون وسطی آشنا شود.
علاوه بر این‌ها، در ایتالیا آثار دیگری نیز ترجمه و چاپ شده‌اند. آثاری زندگینامه ائی که زندگی و سرگذشت دو شخصیت تاثیر گذار در تاریخ ایران را به رشته تحریر در آورده‌اند مانند تاریخ جهانگشا، نوشته عطاء الملک جوینی که توسط اسکارچا در سال ۱۹۹۱ ترجمه و توسط انتشاراتی Mondadori چاپ شد. و زندگی تیمور لنگ نوشته غیاث الدین علی که توسط برناردینی در سال ۲۰۰۶ ترجمه و توسط انتشاراتی Mondadori چاپ شد.
علاقه به آثار ادبیات نثر ایرانی که در ارتباط با صوفیزم و عرفان هستند همواره مد نظر خوانندگان ایتالیایی بوده و هست. از سوانح العشاق نوشته احمد غزالی (انتشاراتی Carocci در سال ۲۰۰۷) گرفته تا صد میدان خواجه عبدالله انصاری (چاپ شده در سال ۲۰۱۲ توسط انتشاراتی EMP در شهر پادوا) که هر دو توسط اینجانب ترجمه شده‌اند. از فیه ما فیه مولوی (چاپ شده در سال ۱۹۹۵ توسط انتشاراتی Psiche) تا لوایح جامی (چاپ شده در سال ۱۹۸۸ توسط انتشاراتی Psiche) تا آواز پر جبرئیل نوشته سهروردی (چاپ شده در سال ۲۰۰۸ توسط انتشاراتی Mondadori در میلان) که همه آن‌ها توسط دوست عزیزم سرجو فوتی به زبان ایتالیایی ترجمه شده است. بعد از آن می‌توان به کتاب گلشن راز نوشته محمود شبستری اشاره نمود که  ترجمه آن توسط تینتوره در سال ۲۰۱۰ انجام و توسط انتشاراتی Mimesis میلان چاپ شد و در آخر می‌توان به کتاب سیاست نامه نوشته نظام الملک اشاره کرد. این کتاب توسط دوستم پروفسور پیستوزو در سال ۱۹۹۹ ترجمه و توسط انتشاراتی Luni میلان به چاپ رسید). بالاخره به عنوان حسن ختام به ترجمه هزل و هجو عبید زاکانی اشاره می‌کنم که توسط زنده یاد استاد بنده، پروفسور درمه در سال ۲۰۰۵ ترجمه و توسط انتشاراتی Carocci به زیور طبع آراسته شد.

در طول سالهای اخیر یا بهتر بگویم در طی سی سال گذشته، توجهات به سوی نویسندگان معاصر ایرانی بالاخص به سوی رمان نویسان معطوف شده‌اند که اغلب ترجمه آن‌ها از دیگر زبان‌ها مانند انگلیسی و فرانسوی به زبان ایتالیایی و در بعضی مواقع هم از زبان فارسی انجام می‌شود. این گونه از کار‌ها، از ترجمه کتب صادق هدایت در سالهای شصت آغاز شد و اکنون دامنه آن به دیگر نویسندگان مثل زویا پیرزاد، شهرنوس پارسی‌پور، آذر نفیسی و محمود دولت آبادی هم رسیده است.
همین این اسامی معدود یک وجه مهم را به ما نشان می‌دهد و آنهم این است که آثار نویسندگان زن بیشتر از نویسندگان مرد ترجمه می‌شود و این به خواننده ایتالیایی می‌فهماند که ایده «زن مسلمان در حاشیه است» ایده غلطی است و تفکر زنده و پر طراوت دنیای فرهنگی ایرانی را به خواننده منتقل می‌نماید. در آخر به توجه زیادی که به شعر معاصر ایرانی جلب شده، اشاره می‌کنم. توجه معطوف شده به سوی این نوع ادبیات ایرانی، مدیون ترجمه‌های چاپ شده توسط دو اندیشمند ایرانی که در ایتالیا زندگی می‌کنند، است. دو خانم (همکار بنده در دانشگاه بلونیا) منظورم خانم دکتر مردانی که کتاب «فقط صداست که می‌ماند» نوشته خانم فروغ فرخزاد چاپ شده در سال ۲۰۰۹ توسط انتشاراتی Aliberti و «برگزیده اشعار سهراب سپهری تا گل هیچ» که توسط خانم دکتر ناهید نوروزی ترجمه و توسط انتشاراتی Essad در سال ۲۰۱۲ چاپ شد. البته دومنیکو اینجنیتو کتاب کوچکی به نام «مرگ گل‌ها» از فروغ فرخزاد را در سال ۲۰۰۸ ترجمه کرد که توسط انتشارات Orient Express در شهر ناپل چاپ شد.
البته برخی از آثار شاعرانی مانند سیمین بهبهانی و احمد شاملو هم در نشریات الکترونیکی ترجمه و چاپ شده‌اند. آقای پروفسور زیپولی کتاب شعری از عباس کیا رستمی را ترجمه و چاپ نموده است به نام «گرگی در کمین» که توسط انتشاراتی Einaudi در سال ۲۰۰۳ چاپ شده است.

نویسندگان ایتالیایی در ایران چقدر شناخته شده هستند؟
یقینا در ایران نویسندگان ایتالیایی بیشتر شناخته شده هستند تا نویسندگان ایرانی در ایتالیا و علت آن‌‌ همان است که قبلا عرض کردم یعنی جمعیت کتابخوان در ایتالیا تعدادشان بسیار کم است در حالی که ایرانیان، کتابخوانهای خوبی هستند و بسیار کنجکاو و شیفته شعر و ادبیات در تمام موضوعات. امروزه، تقریبا تمامی آثار نویسندگان سالهای ۱۹۰۰ ایتالیا به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده‌اند از کالوینو تا موارویا، از مورانته تا دله دا، از پیراندلو تا ازو وو، از اکو تا تابوکیو. آقای پروفسور پیه مونتزه استاد دانشگاه لاسپینزا در شهر رم که سال‌ها در این خصوص تحقیق کرده است، اخیرا کتابی در این خصوص چاپ نموده است. آنچه که موجب حیرت می‌شود این است که ناشرین ایرانی بسیار دقت می‌کنند و جدید‌ترین منشورات ایتالیایی را رصد کرده و آن را ترجمه و چاپ می‌کنند حتی آثار نویسندگان جوان و نا‌شناس ایتالیایی را که تازه به دنیای ادبیات روی آورده‌اند.

لطفا در مورد پروژه ادبی خودتان (ترجمه دیوان حافظ) قدری برای ما توضیح دهید.
خیلی علاقه دارم ترجمه آثار عطار را از سر بگیرم چرا که به عبارتی عشق و علاقه من به ادبیات فارسی از ترجمه کتاب منطق الطیر و بلبل نامه نوشته عطار آغاز شد. دلم می‌خواهد که ترجمه آثار نویسندگان معاصر ایرانی را آغاز کنم در حقیقت از آغاز سالهای ۱۹۸۰ تا به امروزه شیفته آثار کلاسیک ادبیات ایرانی شدم مانند حافظ، عطار، ناصر خسرو، نظامی و سنائی و اخیرا شروع کردم به شناختن شعر معاصر فارسی که به نظرم برای یک خواننده ایتالیایی حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

آیا توصیه‌ای برای یادگیری زبان فارسی در ایتالیا دارید؟
ایتالیایی‌ها نسبت به یادگیری زبان خارجی واقعا انگیزه‌ای نشان نمی‌دهند و بایستی به آنان فهماند که زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی و آلمانی حتی زبان عربی بسیار راحت‌تر است. متاسفانه در سطح دانشگاهی، زبان فارسی از رقابت با زبان عربی بسیار رنج می‌برد چرا که زبان عربی، زبان رسمی حدود بیست کشور یا حتی بیشتر است در حالی که زبان فارسی زبان رسمی تنها سه کشور است.  بایستی توضیح داد و فهماند که تقریبا تمامی آثار مهم نوشته شده به زبان عربی و ترکی به زبان فارسی هم ترجمه شده‌اند، می‌توان گفت هیچ راه حلی راحت‌تر از وارد شدن به فرهنگ دنیای مسلمان برای یک ایتالیایی وجود ندارد.
نکته دردناک‌تر از همه، مسئله مالی است امروز در ایتالیا تمام سعی و تلاش‌ها بر کم کردن هزینه‌های دانشگاه‌ها و هزینه‌های فرهنگی است. در داخل فرهنگ شرقی که در دانشگاههای ایتالیا آموزش داده می‌شوند یقینا آموزش زبان و فرهنگ کشورهای چین و ژاپن و عربی بیشتر مورد توجه است و دیگر زبان‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند از جمله زبان فارسی.

 برنامه آینده شما برای تقویت تبادلات ادبی بین دو کشور و رفت و آمد متقابل اساتید ادبی ایرانی و ایتالیایی چیست؟

بر روی منابع موجود در اینترنت متمرکز شدم. سه سال است که دو مجله آنلاین به نامهای آرشیو مطالعات هند و مدیترانه و مجله میخانه را مدیریت می‌کنم. مجله اولی، آرشیوی است که مقالات و ترجمه‌های متعددی در زمینه ادبیات، مذهب و فرهنگ، به صورت کلی منتشر می‌کند. مجله میخانه که در زمینه انتشار ترجمه‌های ایتالیایی فارسی و بالعکس تخصص داشته و نویسندگان ایرانی مقیم ایتالیا که قبلا نام بردم مانند فائزه مردانی و ناهید نوروزی در غنای آن نقش مهمی داشته‌اند و واقعا با جان و دل، تمامی تلاش خود را برای هر چه بیشتر غنی کردن آن انجام می‌دهند.
تبادلات فرهنگی بین دو کشور، امروزه اغلب به دلیل مشکلات مالی محدود هستند همانگونه که همه می‌دانند ایتالیا در حال گذراندن دوره سختی به نام بحران مالی است و همانگونه که عرض کردم بسیاری از منابع مالی موجود که در اختیار دانشگاه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی بوده کم شده و یا حتی از بین رفته‌اند ولی می‌دانم که رایزنی فرهنگی ایتالیا در تهران به ریاست پروفسور کارلو چرتی برنامه‌های فرهنگی ارزشمندی را معرفی کرده و حمایت نموده است و علاوه بر آن، مدرسه ایتالیایی که در تهران است اقدام به برگزاری دوره‌های آموزش زبان ایتالیایی می‌کند که صد‌ها جوان ایرانی این دوره‌ها را می‌گذرانند.
علیرغم مشکلات موجود در اجرای برنامه‌های معرفی شده از سوی تک تک اساتید، که می‌توانم در این خصوص به دوست و همکار خودم آقای پروفسور پیستوزو اشاره کنم، موفق شدیم در طی سالهای اخیر برنامه‌های متعددی را بین دانشگاه بلونیا و دانشگاههای ایران برگزار کنیم و در این خصوص، دیگر دانشگاههای ایتالیا هم فعالیت دارند. بایستی به زحمات خستگی ناپذیر آقای دکتر محمدخانی مسئول روابط بین الملل انستیتوی شهر کتاب که برنامه‌های متعددی را تا کنون تدارک دیده هم اشاره کنم. به عنوان مثال، کنفرانس برگزار شده در تهران و شیراز در خصوص بزرگداشت حافظ که اینجانب هم افتخار حضور در این برنامه را داشتم یکی از این برنامه‌ها است.
جذاب‌ترین و شیرین‌ترین لحظات شما در ایران چه بود؟
در این خصوص نه یک خاطره بلکه چندین خاطره دارم. در اولین سفرم به تهران در سال ۱۹۷۳ موقعی که با برادرم فرانکو برای سفر به هند از ایران گذر می‌کردیم تصمیم گرفتیم چند روزی را در اصفهان و شیراز بمانیم و بعد به سوی هند حرکت کنیم. بیشتر از هر چیز دلم برای کلاسهای درسی که بین سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ در تهران داشتم تنگ شده. یادم می‌اد یک بورس تحصیلی از سوی دولت ایران به من داده شد و دوستان زیادی پیدا کردم که هنوز هم این دوستی‌ها برقرار است. سفر دو ماهه ائی که در تابستان ۱۹۷۹ به ایران داشتم هم از خاطرات خوش زندگی من است زمانی بود که جمهوری اسلامی هنوز نو پا بود. هنوز تظاهرات در خیابان‌ها برگزار می‌شد و درگیریهایی هم بین نیروهای مخالف و موافق برقرار بود. هر جا می‌رفتی صحبت از انقلاب بود و اظهار نظرهای مختلف و هنوز هوای انقلاب استشمام می‌شد. انتظاری بزرگ برای یک تغییر بزرگ همه جا حکمفرما بود. در سفر آخری هم که در پاییز ۲۰۱۳ به ایران داشتم احساس کردم که مردم ایران امید جدیدی پیدا کرده‌اند و منتظر آینده بهتری برای خود هستند. ایران امروز می‌خواهد به آینده بنگرد می‌خواهد صفحه ائی نو را در تاریخ خود رقم زده و بیش از هر زمان دیگر به آینده خوش بین است.
بایستی اضافه کنم که عشق و علاقه ایرانیان از هر قشری، به شعر کشورشان، من را حیرت زده کرد. بحثهای متعددی با محققان و دانشجویان و اساتید در زمینه ادبیات داشتم ولی نه فقط با آنان، بلکه با راننده تاکسی یا با  مستخدم هتل که از ما پذیرایی می‌کرد وقتی بحث می‌کردم متوجه می‌شدم که همگی مثل یک کار‌شناس واقعی در خصوص شعرای کشورشان هستند مثلا اشعار فردوسی.
ایران، واقعا کشوری است منحصر بفرد که در آن پیر و جوان، اشعار شاعران خود را مرتب زمزمه می‌کنند و به آنان عشق می‌ورزند و هنوز آنان را به منزله استادان خود می‌پندارند. اما در ایتالیا اینگونه نیست هیچکس، مگر یک دانشجوی ادبیات که مجبور است، هرگز تفکر یک ساعت خواندن اشعار شعرای ایتالیایی مانند دانته و پترارک را به ذهن خود راه هم نمی‌دهد چه رسد که آن را حفظ کند. از این بابت ایران کشوری بی‌مانند است.

شما زبان فارسی را کجا یاد گرفته‌اید و چرا اینقدر به آن علاقه دارید؟
در آغاز، زبان فارسی را در سالهای ۱۹۷۰ در دانشگاه ونیز با شادروان پروفسور درمه آغاز کردم، سپس یادگیری زبان را با ترجمه آثاری از ادبیات کلاسیک که قبلا به آنان اشاره کردم ادامه دادم. بعد از آن، اقبال آن را داشتم که دوستان خوب ایرانی پیدا کنم که در ایتالیا زندگی می‌کنند که به من کمک کردند که زبان من بهتر شود. 
برنامه هایی را که در تهران و شیراز برای شما تدارک دیده شده بود چگونه ارزیابی می‌کنید؟ استقبال از شما به عنوان یک استاد ایتالیایی چگونه بود؟
بایستی اذعان کنم که میزبانی دوستان ایرانی از بنده در ایران فرآی آنچه بنده توقع داشتم بود آقای محمدخانی از شهر کتاب در طول تمامی سفر با من همراه بود از کلاس‌های دانشگاه گرفته تا رستوران‌ها، از ملاقات‌های انجام شده با اساتید و دانشجویان تا بازدید از مقبره حافظ. سفر من از تهران تا شیراز به همراه او سفری لذت بخش بود و در این سفر کوروش کمالی‌سروستانی را هم شناختم که شخصیتی بسیار دوست داشتنی بود و به طور سخاوتمندانه‌ای از من پذیرایی کرد. هماهنگی کنفرانس خواه در تهران یا شیراز بسیار دقیق و عالی بود. هر جا می‌رفتم دوستانی پیدا می‌کردم که لطف و محبتشان بسیار فرا‌تر از انتظار و لیاقت من بود.

کلید واژه ها: کارلو سکونه -
0/700
send to friend
نظرات 1
  • 0
    1
    پاسخ به این نظر
    نقي پاينده مقدم پنجشنبه 7 اسفند 1393
    به نظر من بايد بيشتر از اين در مورد زبان هاي دو كشور تلاش شود چرا كه زبان ايتاليايي در بين دانش آموزان و دانشجويان خيلي غريب است.
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST