کد مطلب: ۴۴۸۰
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳

شکار کوسه‌های بی‌خطر

روزبه رحیمی: شادی فرزین متولد تیرماه ۱۳۵۶ در تهران و فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی رشته‌ی ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره است. او پس از پایان تحصیلات، ترجمه‌ی نمایشنامه را زیر نظر دکتر حمید امجد آغاز کرد. فرزین در سال ۱۳۸۶ به شورای کتاب کودک رفت، و پس از گذراندن کارگاه‌های ارزش‌گذاری در زمینه‌ی ادبیات کودکان، مسئول و هماهنگ‌کننده‌ی گروه داستان و ترجمه در شورای کتاب کودک شد. او تا کنون دو کتاب کودک به نام‌های: «باغ کودک» و «آه، قصه‌ی دوستی» را در انتشارات رشد آموزش به چاپ رسانده است.

شما این نمایشنامه را سال‌ها پیش ترجمه کرده‌اید و این کتاب در سال ۱۳۸۴ از کتابخانه‌ی ملی فیپا گرفته است. چرا انتشار آن به تعویق افتاد؟
کتاب من هم بعد از چند سال از محاق در آمد.

لطفاً درباره‌ی مارتین مک‌دونا و آثارش توضیح دهید.

مارتین مک‌دونا (متولد ۲۶ مارس ۱۹۷۰) نمایشنامه‌نویس، فیلم‌ساز و فیلمنامه‌نویس ایرلندی‌ـ‌انگلیسی است. از او به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌نویسان معاصر ایرلند یاد می‌شود و تا به امروز از او پنج نمایشنامه به نام‌های: ملکه‌ی زیبایی لی‌نین، مرد بالشی، چلاق آینیشمان، مراسم قطع دست در اسپوکن، ستوان آینیشمور و فیلمنامه‌ی در بروژ به فارسی برگردانده شده است.

مک‌دونا میراث سنگینی را بر دوش می‌کشد. او از کشوری می‌آید که غول‌هایی چون برنارد شاو، اسکار وایلد، ساموئل بکت و ویلیام باتللر ییتس را به ادبیات جهان معرفی کرده است. سایه‌ی سنگین این میراث در آثار او هم احساس می‌شود و مضمون دشواری‌ها و هزینه‌هایی که یک نویسنده برای نوشتن می‌پردازد، در برخی از نمایشنامه‌های او به شکل مستقیم مطرح شده است. مک‌دونا چه جایگاهی در ادبیات نمایشی ایرلند و اروپا دارد؟
 مارتین مک‌دونا بیش از آنکه سینماگر باشد، به‌عنوان درام‌نویس مطرح شده است. او از کشور ایرلند می‌آید که تاکنون سه دوره‌ی مهم تئاتری را پشت سر گذاشته و امروز مک‌دونا و سایر هم‌اندیشان‌اش جزو مکتب سوم آن به شمار می‌آیند. آن‌ها نگاهی سیاه به ایرلند دارند و بنابراین می‌کوشند تکه‌تکه‌های ایرلند سنتی را پیش روی نور قرار بدهند تا دریابند کژی‌ها و راستی‌های این کشور در کجاها بوده است. از دیگر سو ایرلند از نظر سیاسی نیز تاریخی پر فراز و نشیب داشته است و همان‌طور که می‌دانید مارتین مک‌دونا ایرلندی مقیم انگلیس است. از طبقه‌ی کارگر که به قول خودش به سمت هنر رفتن برایش غیر ممکن بود و او را عصبانی می‌کرد. همان‌طور که گفتید مضمون دشواری‌ها و هزینه‌هایی که یک نویسنده برای نوشتن می‌پردازد، در برخی از نمایشنامه‌های او به شکل مستقیم مطرح شده است. به‌عنوان مثال در چلاق آینیشمان بیلی چلاقه که از طبقه‌ی کارگر است با دادن هزینه‌هایی چون دروغ، فلاکت و دوری از عزیزان و... می‌خواهد به سمت هنر برود.

محل رویدادهای نمایشنامه‌های مک‌دونا ایرلند است و مرتب به حوادث و شخصیت‌های تاریخی ارجاع می‌دهد. و به نظر می‌رسد ایده‌ی این نمایشنامه بر اساس فیلم مستند مشهور رابرت فلاهرتی، مردی از آران، شکل گرفته است. در مورد ویژگی‌های سبکی مک‌دونا و خشونت و طنز سیاه در آثارش توضیح دهید؟
مارتین مک‌دونا سبک رئالیسم سوسیالیستی یا اجتماعی دارد و در آثارش به‌شدت بر خرافات، دگماتیسم و کلاً مردم‌شناسی ایرلند تأکید دارد و از بینامتنیت به وفور استفاده می‌کند. او هوشمندانه مردی از آرن، اثر پدر سینمای مستند، رابرت فلاهرتی، را با نمایشنامه‌ی خودش یعنی چلاق آینیشمان تلفیق می‌کند و  به احیای مراسمی می‌پردازد که پنجاه سال قبل از ورود فلاهرتی به آینیشمور از بین رفته بود، یعنی شکار کوسه‌ای بزرگ اما بی‌خطر که  فلاهرتی از جزیره‌نشینان استفاده کرده بود. او نیز از همان جزیره‌نشینان دگم بهره می‌برد و اثری می‌آفریند که هم مستند فلاهرتی را بعد از سال‌ها زنده می‌کند، هم موقعیت اجتماعی و خشونتی که در مردم ایرلند آن زمان به علت جنگ و فلاکت نهادینه شده بود را به تصویر می‌کشد. مردمی که شکار کوسه‌های بی‌خطر را به تماشا می‌نشینند!

مارتین مک‌دونا نویسنده‌ی جوانی محسوب می‌شود، اما اجرای نمایش‌های ملکه‌ی زیبایی لی‌نین و مرد بالشی و انتشار چند نمایشنامه از او در ایران، نشانه‌ی استقبال جامعه‌ی نمایشی ما از آثار وی است. شما علت استقبال از این نویسنده‌ی ایرلندی را چه می‌دانید؟
سئوال‌تان را ارجاع می‌دهم به پاسخ سئوال قبلی، شاید این استقبال ریشه در شباهت محیط  ایرلند و ایران دارد و متأسفانه اگر خواننده با محیط ایرلند آشنا نباشد عمق مطلب را نمی‌فهمد.

مک‌دونا در سینما نیز مطرح است. پس از فیلم «شش تیرانداز» که در سال ۲۰۰۶، برنده‌ی اسکار بهترین فیلم کوتاه شد، فیلم «در بروژ» او را به شهرت جهانی رساند. مک‌دونا مدعی است که: «همیشه دلبسته‌ی سینما بوده و نمایشنامه‌هایی می‌نوشته است که خوره‌های سینما از آن‌ها خوش‌شان بیاید نه عشاق تئاتر.» چه ویژگی‌های سینمایی‌ای در آثار او وجود دارد؟

پیشتر هم گفتم او حرف‌ها و اعتراضاتش را با استفاده از بینامتنیت و تلویحاً بیان می‌کند. برای نمونه فیلم «کالواری» روایت روشن، استوار و گزنده‌ای از سوءاستفاده جنسی کشیشان کلیسای کاتولیک است. این رسوایی سال ۲۰۰۹ با گزارش «کمیسیون بررسی سوءاستفاده از کودکان» در ایرلند به‌طور کامل روشن و همگانی شد. در این گزارش از ۸۰۰ سوءاستفاده‌گر، در ۲۰۰ کلیسا و مؤسسه‌ی کاتولیک طی ۳۵ سال در ایرلند نام برده است. اما مارتین مک‌دونای کارگردان که به جای رویکرد ناتورالیستی، کمدی تیره را انتخاب کرده است می‌گوید: «این یک موضوع، سخت، آشوب‌زا، وحشتناک و شیطانی است؛ رسوایی سوءاستفاده روحانیان! چرا باید با شیوه‌ی مستقیم و عریان به آن بپردازی؟ شاید بهترین راه یک زوایه غیرمستقیم و افزودن کمدی باشد.»

کتاب جدیدی در دست ترجمه یا انتشار دارید؟
بله نمایشنامه‌ای به نام «ازدواج بتی و بو» از کریستوفر دورانگ را در انتشارات نیلا دارم. همچنین در حال ترجمه‌ی دو نمایشنامه‌ی دیگر از همین نویسنده به نام‌های Sister Mary Ignatius Explains It All For You and The Actoro’s Nightmare  هستم که زیر نظر دکتر حمید امجد آن را به چاپ خواهم رساند.

کلید واژه ها: شادی فرزین - روزبه رحیمی -
0/700
send to friend
نظرات 1
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    بدون نام جمعه 26 اردیبهشت 1393
    مدتها بود نمایشنامهای تا این حد ذهن منو مشغول نکرده بود ' ممنون از مترجم و انتشارات نیلا "
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST