کد مطلب: ۵۹۷۴
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴

درباره سعدی انشا نوشته‌ایم تا تحقیق

ایسنا: به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، در مراسم علمی یادروز سعدی که سه‌شنبه، اول اردیبهشت‌ماه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس برگزار شد، جعفر موید شیرازی با موضوع «در بارگاه خاطر سعدی» سخن گفت و اظهار کرد:‌ ما به سعدی‌ها بدهکاریم. از شعر سعدی لذت می‌بریم، ولی نمی‌دانیم چه‌ها کشیده و چطور با سوختن‌ها کنار آمده تا اوج گرفته و دریای هنر را به ما اهدا می‌کند.
او در ادامه صحبت‌هایش به خواندن چند شعر و حکایت از سعدی و تحلیل آن‌ها پرداخت.
همچنین اصغر دادبه با موضوع «بحثی در جمال‌پرستی از دیدگاه سعدی» گفت: من با حافظ زندگی و کاسبی کردم و مشهور شدم؛ اما باید بگویم اگر سعدی نبود، حافظ هم نبود. قصه سعدی عجیب است. باید از حافظ برگشت و آن‌وقت فهمید سعدی کیست.
این استاد دانشگاه در ادامه متذکر شد: در فرهنگ ما تعلیم، در کنار تربیت بوده در حالی که در خرد یونانی، تأکید بر تعلیم و آموزش است؛ اما ما به موازات آن همیشه تزکیه و اخلاق را داشته‌ایم.
دادبه با بیان این‌که زیبایی به درد آدم شدن می‌خورد، گفت: بزرگان ما تأکید می‌کنند که از طریق تجربه زیبایی می‌توان به تزکیه باطن رسید. خلاصه سخن این‌که از نگاه سعدی، دیدن و شنیدن زیبایی عامل تزکیه باطن است.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین در سخنانش به مقایسه زیبایی از دیدگاه ارسطو، کانت و اسپینوزا با دیدگاه سعدی پرداخت.
احمد سمیعی گیلانی نیز با موضوع مواجهه سعدی و حافظ اظهار کرد: اثر هنری، فرآورده‌ی الهام و کار است. در حافظ، کار غالب است و در سعدی الهام. سعدی در نظر، سهل‌آفرین است و حافظ بیشتر با کار، هنرنمایی می‌کند.
این عضو فرهنگستان زبان ادب فارسی در ادامه متذکر شد: شمار غزل‌های حافظ و سعدی نزدیک است. همچنین هر دو در انتخاب وزن‌ها هم‌سلیقه هستند؛ اما فرق بارز غزل‌های حافظ و سعدی در این است که در غزل‌های سعدی ابیات یک شعر بیانگر یک حال و تجربه‌ی عاطفی و هنری هستند و غزل‌ها تک‌بیتی نیستند. درباره حافظ هرچند حال و هوای واحد در شعر وجود دارد،‌ اما در بسیاری موارد ابیات ربط محسوس ندارند.
سمیعی گیلانی سپس گفت: لحن صمیمی و خودمانی در شعر هر دو این شاعران، شواهد خوش و دل‌نشینی دارد. قوت بیان در غزل‌های سعدی، بخصوص در رابطه با معشوق بیشتر است. همچنین سعدی در قبال معشوق خاکساری دارد.
سمیعی گیلانی در پایان گفت: سعدی خاکی و واقع‌بین است و حافظ آسمانی و آرمانی؛ اما آن دو در یک نقطه به هم می‌رسند، عشق که کیمیای هستی است و آدمی که طفیل آن است.
در ادامه مراسم یادروز سعدی، مصطفی مستور با موضوع گلستان و داستان مدرن معاصر در سخنانی اظهار کرد: بزرگداشت‌ها همیشه خوب است؛ اما در جامعه‌ی ما هنوز هستند کسانی که قدر بزرگان را نمی‌دانند. مثلاً خیابان‌هایی به نام سعدی، حافظ، فردوسی و مولانا بوده که نام آن‌ها عوض شده است. این نوع رفتارها در پی هیجان بوده و حالا باید عاقلانه‌تر برخورد کنیم.
او همچنین متذکر شد: جریان عمیق‌تری هم هست که با تفکر این بزرگان موافق نیست. مثلاً برای برگزاری بزرگداشت مولوی چند سال پیش، مخالفت‌هایی شد. گویی وقتی بزرگداشت کسی برگزار می‌شود ما تمام سلوک فردی و اندیشه او را تأیید می‌کنیم. در حالی که معنی بزرگداشت چنین چیزی نیست.
این داستان‌نویس سپس درباره موضوع سخنرانی‌اش بیان کرد: سعدی ملتقای نظم و نثر فارسی است، در بهترین و درخشان‌ترین شکل آن. نثر سعدی که در حکایات گلستان نمود دارد، موزون و خیال‌انگیز است و به شعر تنه می‌زند. شعرش هم سلیس و روان است و گویی نثر است و شاید کسی دیگر را نداشته باشیم که این چنین شعر و نثر را آشتی داده باشد.
مستور در ادامه گفت: حکایات سعدی از سنت کهن داستان‌نویسی ما پیروی می‌کند و جوهره‌ای دارد که در داستان معاصر نمی‌بینیم و آن این است که محصول تخیلات جمعی است. امروز نویسنده در خلوت خود از طریق تخیل، اثری را خلق می‌کند؛ اما داستان‌های سعدی و فردوسی وجود داشته و در دست این بزرگان ورزیده و بازسازی شده است. داستان‌های گلستان محصول تخیل جمعی است که پرورده شده است.
او در ادامه اظهار کرد: تقریباً سه‌چهارم حکایات گلستان زاویه دید سوم شخص یا دانای کل دارد و یک‌چهارم زاویه دید اول شخص که البته زاویه اول شخص حاضر و ناظر است و تجربه‌های فردی خود را در داستان نمی‌ریزد، دوربینی است که گزارش می‌کند.
مستور با بیان این‌که حکایت سعدی با داستان امروز تفاوت ماهوی دارد گفت: داستان‌های کهن عموماً پندگونه هستند. در حالی که امروز پندگونه بودن و بیان نتیجه اخلاقی به‌عنوان ضعف داستان شناخته می‌شود. در داستان مدرن می‌گویند نگو، نمایش بده. در حالی که در داستان کهن نمایش داده نمی‌شود و در واقع مستقیم‌گویی است. شخصیت‌ها در داستان کهن تیپ هستند و عمل شخصیت‌پردازی به شکل آگاهانه صورت نمی‌گیرد.
او افزود: داستان مدرن، گوهر و جوهره اصلی‌اش روایتی برآمده از تخیل معطوف به ذهن یک نفر است. این تفاوت عمده داستان مدرن و کهن است. داستان مدرن از نظر مضمونی، نمایش وضعیت انسان است. نه توصیه و پند اندرز. انسان آنچنان که هست نه آنچنان که باید باشد. انسان امروز پیچیده‌تر، آگاه و غیرمعصوم‌تر شده است.
مستور همچنین گفت: اهمیت گلستان در این نیست که با مختصات داستان امروز منطبق نیست، در چیزهای دیگری است. گلستان معصومیت برآمده از انسان دیروز را به بهترین شکل بازگو می‌کند. ساده، زیبا و حاوی مفاهیم عمیق انسانی است.
او همچنین بیان کرد: انسان امروز دوست ندارد بشنود و داستان امروز به محض این‌که مستقیم‌گویی کند به پند دادن متهم می‌شود که موضوعی منفورشده است. انگار باید داستان را در ایهام و ابهام بپیچیم و منتقل کنیم. به غیر از بحث تکنیکال و این‌که انسان پیچیده‌تر شده، بیشتر نوعی مقاومت درباره نحوه زیستن وجود دارد، چون انسان امروز دوست ندارد چیزی را بشنود که فاقد آن است و همین موضوع است که بحران تنهایی را پدید آورده است.
مستور در پایان سخنانش گفت: دعوت گلستان، دعوت عامی است به پالایش اخلاقی، دعوتی است عام برای بهتر زیستن، نیکی و خوبی. چیزی که انسان امروز دیوانه‌وار از آن فاصله می‌گیرد.
آخرین سخنران یادروز سعدی، منصور پایمرد بود که با موضوع نگاه تصویرگرانه سعدی به کنایه سخن گفت و اظهار کرد: اگر سعدی را پادشاه سخن می‌دانیم، نمودش این است که بیش از هر کسی روح زبان فارسی را دریافته است و نباید شک کرد که کنایه‌های متداول زبان فارسی را سوای کنایه‌هایی که خود ساخته، بیش از همه در آثار خویش به کار برده است. درباره کاربرد کنایه در آثار سعدی کار درخوری نشده در حالی که باید فرهنگ کنایه‌ها در آثار سعدی منتشر می‌شد، ما درباره سعدی بیشتر انشا نوشته‌ایم تا پژوهش و تحقیق.
این پژوهشگر افزود: در فرهنگ سعدی‌پژوهی که دستاورد آقای حسنلی است از ۸۰۰ مقاله فقط ۱۸ مقاله مربوط به زیباشناسی آثار سعدی است. در حالی که به سعدی باید بیشتر از منظر فرم نگاه کرد تا محتوا.
پایمرد گفت: سعدی از میان آرایه‌های ادبی بیشتر به کنایه التفاط داشته و به‌صورت گسترده از آن بهره گرفته است. نگاه زیباشناسانه و خاص سعدی به مقوله کنایه بیش از توجه به معنای دور کنایه صورت ظاهری آن بوده که برای بازی‌های زبانی به کار گرفته است.
در نشست یادروز سعدی که با معارفه‌ی کوروش کمالی سروستانی به‌عنوان رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس همراه بود،‌ او که مدیر مرکز سعدی‌شناسی است، از سخنرانی درباره سعدی صرف نظر کرد.
این نشست‌ها با دو هیئت رییسه شامل علی‌اصغر محمدخانی، سیروس رومی، صادق‌پور، کاووس حسنلی، کوروش کمالی سروستانی و یزدان‌پرست برگزار شد.

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST