کد مطلب: ۷۴۸۶
تاریخ انتشار: سه شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۵

منفعت‌طلبی در اصول اخلاقی

زهرا سلیمانی‌اقدم

فرهیختگان: ایده‌گرایی اصل یا نظریه‌ای است که برای اولین بار توسط جرمی بنتام در تاریخ اندیشه تبیین و مطرح شده است. اصل فایده‌گرایی برآمده از دو حس بسیار اساسی در روان انسان‌ها یعنی عذاب و لذت است. این اصل در تاریخ اندیشه جایگاه ویژه خود را داشته و همچنان مورد استفاده و تحلیل به‌خصوص در اصول اخلاقی است؛ جایی که شما مجبورید برای گرفتن تصمیم از نتایج کار خود برآیند بگیرید و هزینه و فایده را بسنجید آنجا است که شما ناخواسته از این اصل بهره می‌برید. برای آشنایی بیشتر با اصول این نظریه و طراحان و مدافعان و البته ناقدان آن با محمدرضا فرهادی‌پور، مترجم و مدرس اقتصاد صحبت کرده‌ایم.

یکی از اصول معروف در حوزه اخلاق و البته اقتصاد، نظریه فایده‌گرایی است. لطفاً به صورت ساده این نظریه را توضیح دهید.
با یک مثال ساده بنیاد اندیشه فایده‌گرایی را می‌توان توضیح داد. در سال ۸۸۴ میلادی در انگلیس یکی از کشتی‌های معروف و وابسته به ملکه در دریا غرق می‌شود. از این کشتی چهارنفر موفق به نجات می‌شوند که در یک جزیره گیر می‌افتند. یکی از این چهارنفر یک ملوان جوان بود که نه پدر داشت، نه مادر و از کودکی روی عرشه کشتی بزرگ شده بود، از این رو به او پسر کابین می‌گفته‌اند. دو ملوان ارشد و یک سرباز دیگر افراد این گروه بوده‌اند. بعد از چند روز ذخایر غذایی آن‌ها تمام می‌شود. بعد از گذشت چند روز و نیافتن غذا برای سیر کردن خودشان و تحمل گشنگی و تشنگی آن‌ها برای نجات خود به این فکر می‌رسند که برای سیر کردن سه نفر دیگر یک نفر را قربانی و از گوش او تغذیه کنند. در این حالت مردن یک نفر هزینه کمتری از مرگ چهار نفر داشت. اما مشکل بعدی این بود که چه کسی باید قربانی می‌شد؟ از این رو مجبور بوده‌اند برای ارزش‌گذاری افراد دست به تحلیل بزنند و هزینه و فایده را بررسی کنند. درواقع این افراد هم در تصمیم اول خود و هم در تصمیم دومشان دست به تحلیل براساس فایده‌گرایی زده‌اند.
جرمی بنتام کسی بود که فایده‌گرایی را به صورت یک اصل تحلیل می‌کند و در این راستا سؤال مهمی را در حوزه فلسفه اخلاق و کیاست مطرح می‌کند. آیا اخلاق موضوع محاسبه در زندگی و وزن دهی به هزینه‌ها و منافع است یا نه؟ و آیا وظایف اخلاقی انسانی باید بالاتر از تحلیل هزینه و فایده و انجام محاسبات آن‌ها قرار بگیرد یا نه؟
درواقع بنتام بود که این شیوه تفکر را به صورت رسمی نوشته و منتشر کرده است. حرف او هم ساده بود. از نظر او انسان به دنبال کسب مطلوبیت است و هر چیزی که لذت و شادی ایجاد کند مصونیت او را بالا می‌برد. همچنین هر چیزی که از درد و رنج فرد جلوگیری کند مصونیت را بالا می‌برد. بنابراین انسان با دوگزینه لذت و درد مواجه است.

درواقع بنتام اساس فایده‌گرایی را بر دو اصل اساسی انسانی، یعنی لذت و درد بنیاد می‌کند؟
بله و دقیقاً منظورش از درد همان هزینه و از لذت همان فایده است. او می‌گوید حس درد و لذت اربابان حاکم بر انسان‌اند و این اربابان هستند که تعیین می‌کنند ما چه کار بکنیم و چه کار نکنیم. درواقع فایده‌گرایی به‌عنوان یک نحله از اینجا آغاز می‌شود. پیش از این تحلیل‌های مشابه وجود داشته است اما هیچ کس این تحلیل‌ها را به صورت منطقی و دقیق مورد بررسی قرار نداده و نتایج را منتشر نکرده بود. اصل فایده‌گرایی معتقد است که ما باید به دنبال حداکثر کردن شادی باشیم.

اما مساله مهم این است که آیا واقعاً همه مسائل را می‌توان براساس هزینه و فایده مورد سنجش قرار داد؟ یعنی نظر بنتام را می‌توان در تمام حوزه‌ها به کار برد یا هدف اندیشه‌های وی فقط شامل حوزه‌های خاصی می‌شد؟
در آن زمان تفکیک و خط‌کشی خاصی بین علوم وجود نداشته، بنابراین تحلیل‌های بنتام می‌توانسته هم در حوزه اخلاق باشد، هم اقتصاد و هم سیاست. به‌عنوان نمونه خود بنتام مثالی دارد که در رابطه با جمع‌آوری گداها و کارتن‌خواب‌هاست و خود شامل چند حوزه می‌شود. بنتام می‌گوید ما باید گداها و تکدی‌گرها را از سطح خیابان‌ها جمع کنیم و آن‌ها را در نوانخانه‌های خاصی که دولت می‌سازد، محصور کنیم. او می‌گوید بعضی از این گداها واقعاً از گدایی لذت می‌برند و بعضی دیگر نمی‌برند. اما نکته این است که عموم مردم از حضور این گداها در سطح شهر ناخشنود هستند و از این جریان نه‌تنها لذت نمی‌برند؛ بلکه درد هم می‌کشند. از این رو به اعتبار تحلیل‌های هزینه و فایده می‌توان گفت لذت بودن گداها از نبودنشان بیشتر است، پس دولت باید گداها و کارتن خواب‌ها را جمع کند. بعد می‌گوید این افراد باید در طرح دولت برای بازسازی خودشان شرکت کنند، هرکسی هم که این گداها را بگیرد و تحویل دولت بدهد باید به او پاداش داده شود. گداها هم در مدتی که در نوانخانه‌ها به سر می‌برند باید برای پرداخت هزینه بقای خودشان کار کنند. این مثالی است که بنتام برای تحلیل ایده‌های برآمده از فایده‌گرایی می‌زند. در مثال دیگری می‌گوید بین گداها و کارتن‌خواب‌های جمع‌آوری شده افرادی که کور، کر یا سوختگی دارند را باید کنار هم بگذاریم؛ چون مثلاً  قرار دادن فردی که صورتش سوخته در کنار اشخاصی که سالم هستند باعث می‌شود مصونیت آن‌ها کم شود، از این رو آن‌ها باید در کنار هم باشند.

فایده‌گرایی به نوعی خلاف بنیاد برخی اندیشه‌های مبتنی‌بر ادیان است. درواقع بنیاد این اندیشه‌ها نادیده گرفتن منافع فردی در قبال منافع جامعه یا نادیده گرفتن لذت به نفع آنچه خیر نامیده می‌شد، است در حالی که فایده‌گرایی هر نوع لذتی را منفعت تلقی می‌کند. این دیدگاه تا چه اندازه مورد پذیرش واقع شده است؟

نقدها بیشتر شامل یک بخش از اندیشه فایده‌گرایی می‌شد و آن این بود که فایده‌گرایی یک ضعف آشکار در احترام گذاشتن به حقوق فرد دارد. درواقع فایده‌گرایی به شکلی حکمرانی می‌کند که مجموع رضایت خاطرها را در نظر بگیرد. فایده‌گرایی معتقد است ما باید مجموع رضایت خاطر را برای مجموعی از افراد در نظر بگیریم و این رضایت خاطر یا مطلوبیتی است که بین افراد و جامعه وجود دارد. اما خیلی اوقات پیش می‌آید که مطلوبیت جمع با مطلوبیت فرد تداخل دارد، بنابراین حقوق فردی در این دیدگاه از بین می‌رود.

آن مساله‌ای که کاربرد فایده‌گرایی در مسائل اخلاقی را با مشکل مواجه می‌کند، چیست که همچنان فایده‌گرایی ناقدان قدرتمند خود را در مباحث اخلاقی دارد؟ چنانچه هنوز بسیاری معتقدند همان شکنجه برای نجات جان بسیاری از افراد نیز صحیح نیست و باید روش‌های جایگزین را برای آن انتخاب کرد که شأن انسانیت یا فردیت حفظ شود.
بنتام می‌گوید هر عملی را اول باید در سیستم هزینه و فایده قرار دهید تا برایمان مشخص شود این عمل چه هزینه و چه فایده‌هایی را به همراه دارد. شما هم برای اینکه بتوانید تحلیل هزینه و فایده سرراستی ارائه دهید باید روی همه چیز قیمت بگذارید. نکته‌ای که در این تحلیل وجود دارد این است که برای بسیاری از حالات، احساسات و افعال نمی‌توان قیمت گذاشت. مثلاً هزینه بچه دار شدن برای مادر قابل قیمت‌گذاری نیست؛ آن هم مساله‌ای که در هر فردی میزان آن متفاوت است. این مساله و مساله نادیده گرفتن حقوق فردی از مهم‌ترین نقدهایی است که به اصل فایده‌گرایی و فلسفه بنتام وارد است.
این مساله مانند این است که یک شرکت بیمه بخواهد روی افراد براساس نوع زندگی آن‌ها قیمت بگذارد و بگوید مثلاً افراد فقیر و سالم 100 هزار دلار و افراد فقیر و ناتوان هفتادهزار دلار می‌ارزند. این قیمت‌گذاری تنها زمانی ممکن است که ما شئون حسی و ارزش‌های غیرمادی را در نظر نگرفته باشیم.
مشکل دیگری که در همین ارزش‌گذاری وجود دارد، این است که ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم لذت‌ها را از یکدیگر تمییز دهیم و یکی را از دیگری برتر یا یکی دیگر را در بالاترین سطح از باقی قرار دهیم. همین‌طور در مورد رنج‌ها؛ یک رنج برای یک فرد بسیار دردناک و رنج دیگر برایش سبک‌تر است و در فرد دیگری ممکن است این نسبت برعکس باشد.
البته بعد از وارد کردن چنین نقدهای محکمی به فلسفه بنتام، جان استوارت میل اصول فایده‌گرایی را به صورت برجسته‌تر و محکم‌تری مطرح کرد. او کتابی با عنوان «فایده‌گرایی» در سال ۱۸۶۱ نوشته است و در بحث مفصلی مدعی شده که فایده‌گراها می‌توانند لذت بیشتر را از لذت کمتر تشخیص دهند.

فکت‌های اخلاقی برآمده از فایده‌گرایی
فردی در حرکتی تروریستی در یک فضای عمومی بمب کار گذاشته و قرار است در زمان مشخصی منفجر شود. شخص بمب‌گذار هم دستگیر شده است. اما سؤال یا مساله اخلاقی‌ای که اینجا پیش می‌آید این است که آیا شکنجه کردن یک فرد برای نجات جان یک عده کار درستی است یا نه؟ شکنجه این فرد تنها از منظر فایده‌گرایی، کاری اخلاقی و درست خواهد بود، چون با تحلیل از منظر فایده‌گرایی هزینه شکنجه یک فرد کمتر از مرگ چندین یا حتی ده‌ها نفر است. اما از هر طرف شما با اصل اخلاقی کانت به قضیه شکنجه یک فرد با هر دلیلی نگاه کنید این اجازه را به شما نمی‌دهد.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST