هادی مشهدی: متفکر شهیدآیتالله سیدمحمدباقرصدر، آثارگرانسنگی در زمینههای فقه، اصول، فلسفه، اقتصاد و چون آنها به جا گذاشته است. به تازگی کتابی دیگر از وی در زمینهی تاریخ تحلیلی امامان اهل بیت(ع) با عنوان «امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام» به همت کنگرهی شهیدصدر جمعآوری،تدوین و منتشر شده است. ترجمهی این اثر به کوشش رضا ناظمیان وحسام حاجمؤمن صورت گرفته است. کتاب یادشده برگرفته از سخنرانیها ومقالاتی است که آیتالله صدر به صورت منظم ومدون در مناسبتهای مختلف ارائه کرده است.
اولین نشست هفتگی مرکز فرهنگی شهرکتاب در سال ۱۳۹۵ به نقد و بررسی این اثر اختصاص یافت. سهشنبه هفدهم فروردینماه حجتالاسلام محمدعلی مهدوی راد، دکتر محمدحسین رجبی، دکتر محسن اسماعیلی و مهندس فیروزان در شهرکتاب گرد آمدند تا دربارهی رویکردها و نظرگاههای شهید صدر در کتاب یادشده مباحث درخور توجهی را طرح کنند.
ترسیم خطوط آینده در گرو شناخت تاریخ
فیروزان در ابتدای مباحث خود به شرح چگونگی شناخت افراد و افکار و آرای ایشان پرداخت و تصریح کرد: شناخت هر شخصیتی با آثار، اعمال، افعال و ماترک وی (از حیث اندیشه و عمل) میسر میشود. با توجه به قول عیسا(ع) اگر انسان را به درختی تشبیه کنیم، میوهی او اندیشهی اوست؛ هرچند انتخابهای انسانها در امور مادی نیز به گونهای بیانگر نوع نگاه و شخصیت ایشان است. باید توجه داشته باشیم میراث فکری ما سازندهی هویت امروز ما هستند و این یکی از دلایلی است که باید به شناخت آنها بکوشیم؛ جز آن شناخت جریان تفکر بشری نیز ضرورت دارد و باید در این مسیر گام زد. امروز تاریخنگاران شناخت حوادث تاریخی را در گرو این میدانند که خود را به عصر شخصیتهای تاریخی برگردانیم تا با اتکا به فضا، فرهنگ، معانی، جغرافیا و زبانشناسی آن عصر بتوانیم حقیقت و مفهوم تاریخی حوادث را دریابیم؛ دلیل مترتب بر این امر این است که شناخت تاریخ برای ساختن آینده و فردا موثر است و اگر این امر محقق نشود ترسیم خطوط درست برای آینده میسر نخواهد شد.
وی ادامه داد: به زعم هرمنوتیستها فهم متون مقدس در کاربست همین رویکرد است. علاوه بر اینها باید در نظر داشت، مفاهیم، چون انسانها مراتبی دارند و برای فهم و شناخت آنها باید لایههای متعدد را دریافت و به عمق انسانها و مفاهیم نزدیک شد؛ البته فهم عمیق انسانها بسیار دشوار است و شاید تنها از خدا و معصومان برآید. اما همانطور که در تاریخ لایههایی وجود دارد و برای دریافت حقیقت تاریخی باید تمام تلاش خود را مبذول داریم و در لایههای تاریخی قرار گیریم برای شناخت افراد نیز باید رویکرد مشابهی را به کار گیریم.
مدیر عامل شهر کتاب پس از شرح این مقدمه آثار مکتوب افراد را یکی از مهمترین و موثرترین ابزار شناخت ایشان و میراث فکری بشری دانست و تاکید کرد: بیتردید آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر یکی از سرمایههای فکری مکتب ما است. آنچه امروز در اختیار داریم آثار فکری اوست؛ هنگامی ارزش آنها را در مییابیم که خود را به سالهای زیست وی و نوشتن این آثار نزدیک کنیم. بهعنوان مثال باید شرایط سیاسی و نیز شرایط علمی آن مقطع را دریافت؛ باید اختلافات حوزوی بین قم و نجف را دریابیم و وجوه تاثیر آنها را بازشناسیم؛ باید در نظر داشت آیتالله صدر محضر آیتالله خویی را دریافته است؛ او شاگرد اخلاقی آیتالله خویی و در حدی نسبت به دیگر شاگردان ایشان اجلا بوده است. دیگر اینکه باید خفقان و آثار ناشی از دیکتاتوری را در آن دوره در نظر آورد؛ در آن مقطع خاورمیانه شکل جدی خود را نیافته بود و فکر دینی بهعنوان استخوانبندی روشنفکری دینی قوام چندانی نداشت؛ گو اینکه این مقوله در آن ایام در شرف شکلگیری بوده است و کسانی در پی دغدغهای، جز نوآوری در مفهوم به نوآوری در ساختار میاندیشیدند.
فیروزان افزود: امام موسی صدر در ایران به اتفاق مرحوم بهشتی و آیتالله مکارم در پی ایجاد تحول در ساختار آموزشی حوزه بودهاند؛ در نجف نیز آیتالله سیدمحمدباقر صدر فلسفتنا و اقتصادنا را نوشته است با رویکردی متفاوت از رویکردهای معمول در این حوزهها؛ میدانیم منطقی که وی نگاشته است رویکردی کاملا ابداعی و متفاوت از گذشته دارد. باید در نظر داشت تنها نوآوری در مفهوم و استنتاج و اصول ضروری نیست و باید نوآوری در شیوه را نیز در نظر داشت.
وی در انتها بخشیهایی دیگر از مولفههای شخصیتی و زمینههای تاریخی زیست علمی آیتالله صدر را در بستر وقایع تاریخی تشریح کرد و اظهار داشت: اگر میخواهیم حقیقت را کامل و درست دریابیم باید بازگردیم و زمینهها و اجزای زمانهای را بشناسیم که در نظر داریم. مطلوب است عهد کنیم تنها یک شخصیت را برگزینیم و در شناخت حقیقت او بکوشیم. میدانیم ما بخش زیادی از حقیقت را نمیشناسیم؛ همچنین میدانیم حقیقت در گذشته وجود داشته است و باید لایهبرداری شود تا به کار آینده آید. آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر میتواند یکی از شخصیتهایی باشد که توسعهی وجودی ما را شکل میدهد.
کلنگری فتح باب رویارویی نو با تاریخ
مهدوی راد در ابتدا به وجوه نوآورانهی رویکردهای علمی آیتالله صدر اشاره کرد و در اینباره اظهار داشت: رویکردهای ابتکاری آیتالله صدر یکی از مهمترین زوایای شخصیتی او هستند. کتابهای فلسفتنا و اقتصادنا در ادامهی طرحی پژوهشی نوشته شدهاند که متاسفانه کامل نشد؛ از آن مجموعه باید رسالتنا نوشته میشد که تنها برخی مقالات آن نگارش یافتهاند؛ کتابهای دیگر با نامهای مجتمعنا و حکومتنا نیز در ادامهی این طرح قرار داشتند. اگر این دو نوشته میشدند به گمان من اوضاع بسیار متفاوت میشد. زمانشناسی، واقعگرایی و روشناندیشی آیتالله صدر از نکاتی هستند که باید بر آنها تاکید شود؛ همچنین کلاننگری را نیز باید بر این فهرست افزود. در میان متفکران ما افراد معدودی هستند که جزیرهای فکر نمیکنند؛ بسیار حائز اهمیت است که محقق و متفکر و اندیشور بتواند در جایگاه بلند یک دیدبان بایستد و آثار و رویکردهای علمی را از آن موضع بنگرد و پیوندها و زاویههای تاریخی را کشف کند.
وی افزود: اثر محل بحث طی روندی برنامهریزیشده نوشته نشده است؛ اگر چنین بود با اثری بسیار متفاوت از آنچه هست رویارو بودیم. آیتالله صدر در سالهای انتهایی عمر خود در این اندیشه میغلتد که تدوین یک تفسیر را آغاز کند؛ ماحصل آن شرح چهارده جلسه درسگفتار است که به همت دیگران پیاده شده و به شکلگیری این کتاب انجامیده است. چهار جلسهی اول این مباحث به شکلگیری جریانی تفسیری در کل جهان اسلام منجر شده است. متاسفانه در جهان اسلام به پژوهشهای عالمان شیعه توجه چندانی نمیشود؛ اما این اثر از این قاعده مستثنا است. آیتالله صدر در این اثر کلنگری، جزءنگری، موضوعنگری، پیوندنگری و جزیرهنگری را طرح کرده و تفاوت آنها را شرح داده است. به گمان من چهار جلسهی ابتدایی این بحث به اندازهی یک کتابخانه حرف دارد.
مهدوی راد ضمن شرح مصادیقی، مولفههای رویکرد آیتالله صدر در تفسیر را تشریح کرد و ادامه داد: بابی را که وی در تفسیر گشوده است بسیار متفاوت از رویکردهای پیشین در این حوزه است. آیتالله صدر در مقطعی تصمیم گرفت در تمام مناسبتها دربارهی ائمه بحث کند؛ آنچنانکه گفته شد این رویکرد در این اثر نیز لحاظ شده است. گردآورنده و تنظیمکنندهی کتاب با رنج و مرارت زیاد در بیستوشش بخش آن را تنظیم کرده است؛ این مجموعه تاکنون در گونههای متعددی گردآوری و چاپ شده است؛ گردآورنده همهی آنها را در نظر داشته است و با نوارهای صوتی موجود تطبیق داده و تدوین کرده است. باید بر این امر تاکید کرد در سیرهنگاری اهل بیت(ع) نگاه تحلیلی در خور توجهی در قرن اخیر شکل گرفته است و زاویههای متعددی دارد؛ نگاه کلنگر یکی از رویکردهای رایج در این حوزه است؛ آیتالله صدر در مقاطع مختلف مولفههای این نظرگاه را بررسی و بیان کرده است.
وی افزود: یکی از مقالاتی که در این اثر درج شده است پیش از بیان در جلسات درسگفتار، نوشته شده است و از این حیث با دیگر مقالات کتاب متفاوت است. مولف در این مقاله رویکردهای مختلف در سیرهنگری را طرح کرده است؛ او تشریح میکند اگر دربارهی ائمه جزءنگری کنیم چه اتفاقی صورت میگیرد و اگر آنها را به مثابه یک کل در نظر آوریم چگونه است. آنچنانکه من میدانم تاکنون سه تن از علمای ما سعی کردهاند سیرهی ائمه را از حیث تاریخی طبقهبندی کنند؛ نگاه ایشان از یکدیگر متفاوت است. آیتالله خامنهای در کتابی با عنوان پیشوای صادق دویستوپنجاه سال امامت و ولایت ائمه را به چهار دوره تقسیم کردهاند. استاد محمدرضا حکیمی این سالها را در هشت دوره تقسیم کرده است. اما سالهای امامت ائمه از نظر آیتالله صدر سه دوره است.
مهدویراد در شرح نظرگاه آیتالله صدر دربارهی موضوع یادشده تصریح کرد: به اعتقاد او مرحلهی اول پس از پیامبر(ص) تا پس از امامت امام سجاد(ع) شکل گرفته است. این نظرگاه بسیار اهمیت دارد؛ چراکه در مقطع یادشده نوعی کژنگری در فضای فرهنگی اسلام شکل گرفته بود که بیش از هرچیز در رهبری جامعه و تفسیر و تعبیر واژهها نمود یافت. در این مقطع عنوان امامت به تحریفی جدی مبتلا شد. اگر تعبیرهای علی(ع)، حسین(ع) و علیبنحسین (ع) دربارهی این واژه را دریابیم به درستی این معنا را متوجه میشویم. به تعبیر من اگر پنجاهسال پس از پیامبر را به درستی ارزیابی نکنیم در فهم تاریخ اسلام دچار مشکلات اساسی خواهیم شد. امویان بازی بسیار عجیبی در میراث ما صورت دادهاند؛ آنچنانکه وقتی به امام سجاد(ع) میرسیم از اسلام خبری نیست.
وی ادامه داد: به تعبیر آیتالله صدر امام سجاد(ع) در موقعیتی قرار داشت که باید این تحریفها را میزدود و آب رفته را به جوی بازمیگرداند. این اتفاق در مقدمهی بسیار کوتاه او بر صحیفه صورت یافته است. آیتالله صدر در رویکردهای مختلف و متعدد خود اینقبیل مسائل و آسیبها را در شکل کلان خود دیده است. کار او در این کتاب بازکردن مسیرهایی برای پژوهش و معنادارکردن متونی است که میتوانیم آنها را بخوانیم تا سیرهی ائمه را دریابیم.
رویارویی هیجان و آگاهی در بستر تاریخ
رجبی ضمن اشاره به حضور پژوهشگران گوناگون در حوزهی تاریخ اسلام در اعصار مختلف مباحث خود را آغاز کرد و اظهار داشت: در عصر ما شخصیتهایی چون شهید مطهری و شهید صدر به تاریخنگاری در حوزهی اسلام مبادرت داشتهاند. تاریخدانهای متعددی در حوزهی یاشده کوشیدهاند؛ اما کسانی که تاریخ را به درستی دریابند و تحلیلهای عالمانه و کاربردی از آن ارائه کنند معدود هستند. چهرههایی چون علامه امین عاملی، علامه عسگری، مرحوم جعفرمرتضی عاملی و سید هاشم معروف الحسنی در عرصهی تاریخ اسلام مطالب جالب توجهی را ارائه کردهاند. کسانی نیز هستند که کار اصلی آنها تاریخ نیست، اما در این حوزه تحلیلهای نو و بدیعی صورت دادهاند؛ آیتالله خامنهای و آیتالله صدر از آنجمله هستند.
وی به خاستگاه و مولفههای کتاب محل نقد اشاره کرد و در اینباره تصریح داشت: جای شگفتی است کسی که کارش تاریخ نیست چنین نظریات بدیع و شگفتآوری را ارائه کند. آیتالله صدر بحث بسیار زیبایی را دربارهي علل تجدید نبوتها ارائه کرده است که در نوع خود بسیار جالب و تازه است. او امامان را به مثابه یک کل بههمپیوسته نگریسته است و ایشان را حقیقتی واحد میداند که با توجه به شرایط روشهای متفاوتی را برگزیدهاند. آنچنان که گفته شد شهید صدر دوران حضور امامان را به سه مقطع تقسیم کرده است. مقطع اول برای مصونیتبخشیدن به اسلام از خطر نابودی است. در مقطع دیگر تربیت شیعه و تدوین اصول و مبانی آن صورت مییابد که با امام باقر(ع) آغاز میشود و با امام کاظم(ع) خاتمه مییابد. در مقطع سوم باید مکتب اهل بیت نشر یابد و برای بازستاندن حاکمیت تلاش شود؛ این مقطع با امام رضا(ع) آغاز میشود و تا دوران امام حسن(ع) ادامه مییابد.
رجبی به تقسیمبندیها و رویکردهای دیگر در این حوزه اشاره کرد و افزود: آیتالله صدر تعبیر بسیار جالب توجهی دربارهی نوع حضور مسلمانان صدر اسلام در صحنههای مختلف ارائه کرده است. به تعبیر او برخی مسلمانان نیرویی هیجانی داشتهاند و برخی دیگر نیرویی آگاهانه؛ متاسفانه نیروی هیجانی غلبه یافته است و چون منبعی انرژی رو به افول داشته است؛ نیروی هیجانی مسلمانان با فاصلهگرفتن از زمان پیامبر(ص) کاسته شد و در پی آن مشکلات زیادی پدید آمد. آیتالله صدر در این اثر این نتیجه را دست میدهد که نیروی آگاهانهی مسلمین میتوانست تنها در حاکمیت اهل بیت تبلور یابد. بحث دیگری که در این سخنرانیها طرح شده است بر پیامدهای رحلت پیامبر(ص) دلالت دارد؛ در این بخش علل ناپدیدشدن نظریهی اسلام برای زندگی اجتماعی تبیین شده است. تبیین رویکردهای حضرت علی(ع) در مقابله با کژرویهای خلفای پیشین موضوع دیگری است که شهید صدر به آن پرداخته است. همچنین او تعبیر بسیار جالبی ارائه کرده است دربارهی اینکه چرا شخصی مثل معاویه که بر باطل است در ادامهی خط خود از حضرت علی(ع) تواناتر مینماید.
وی برخی آسیبها را نیز بر این اثر وارد دانست و به شرح آنها پرداخت؛ رجبی گفت: وقتی اثری بر مبنای سخنرانیهای یک متفکر (بهویژه اگر در قید حیات نباشد) پدید میآید باید پیش از انتشار به افراد اهل فن واگذار شود تا از انتشار خطاهای احتمالی ناشی از شرایط سخنرانی جلوگیری شود. چهبسا اگر آن متفکر خود در پی تالیف اثر بر مبنای سخنرانی بر میآمد اشکالاتی را مییافت و اصلاح میکرد. در این اثر مواردی وجود دارد که باید اصلاح شوند؛ مثلا در جایی شهید صدر گفته است پیامبر(ص) در غزوهی حنین تمامی غنائم را تنها بین مهاجران تقسیم کرد؛ حال آنکه در نقلهای مسلم تاریخی اینگونه نیست؛ پیامبر(ص) در غزوهی یادشده بهمنظور تالیف قلوب به تازهمسلمانان سهم بیشتری داد.
رجبی افزود: در جایی دیگر دربارهی اعزام جریربن عبدالله بجلی از سوی حضرت علی(ع) گفته شده است: بزرگترین دشواری پس از خلافتیافتن حضرت علی(ع) و بیعت با او جداشدن معاویه بود؛ در پاورقی اشاره شده است که حضرت علی(ع) در آن مقطع جریربن عبدالله بجلی را به سوی معاویه فرستاد. نمیدانیم این پاورقی از سوی تدوینکننده است یا از کلام شهید صدر استخراج شده است؛ اعزام فرد یادشده بیش از ششماه پس از خلافتیافتن آن حضرت و وقوع فتنهی جمل صورت یافت.
رجبی در انتهای سخنان خود به برخی موارد دیگر از ایندست اشاره کرد و برخی آسیبهای وارد بر رویکرد تدوینکننده و مترجمان اثر را نیز برشمرد.
درهم ریختن و طرحی نو درانداختن
اسماعیلی ویژگیهای شخصیتی و ابعاد علمی شهید صدر را برشمرد و اظهار داشت: وسعت علم اولین امتیاز آیتالله صدر است. او در حوزههای مختلف آثاری خلق کرده است که از حیث علمی به سادگی نسخ نمیشوند. امتیاز دیگر وی عمق دانش اوست؛ مباحث متعدد شهید صدر در حوزههای مختلف چون فقه، اصول و اقتصاد بسیار عمیق است. اما باید در نظر داشت این دو امتیاز در میان علما و فقها بیسابقه نیست. میتوان افراد بسیاری را برشمرد که در موارد یادشده از شهید صدر سرآمد باشند؛ البته این را نیز باید به یاد داشت که او این هردو را به اتفاق داشت. من در نگاه به شخصیت علمی شهید صدر امتیاز سومی را میبینم که نایاب و نه کمیاب است و عظمت وی را در آن ارزیابی میکنم. شهید صدر در کنار گسترهی علمی و عمق بینش، ذهنی کاملا ریاضی و مهندسگونه دارد؛ من میخواهم او را فقیه مهندس بنامم.
وی افزود: در این عبارت مراد از فقیه دینشناس و منظور از مهندس کسی است که وقتی در رشتهای ورود مییابد چارچوب و پارادایم موجود را در هم میریزد و تنها به نوآوری در آن بسنده نمیکند؛ شهید صدر اینگونه است؛ او ساختمان و بنای تازهای بنا کرده و چیزهایی به دست آورده است که با روشهای موجود به دست نمیآیند. او در هر رشتهای که ورود یافته است این رویکرد را لحاظ کرده است. اگر کتاب اقتصادنا را از منظر مدلسازی بررسی کنیم در مییابیم او به دنبال طرح مبانی اقتصادی نبوده است؛ شهید صدر در پی آن بوده است که از آنچه دربارهی اقتصاد در دین وجود دارد بنای اقتصادی سالم و تازهای را بگذارد. او در منطق و اصول نیز همین رویکرد را داشته است.
اسماعیلی ضمن اشاره به کتاب محل نقد اذعان داشت: هیچگاه نمیدانستم این ذهن مهندس و طراح در حوزهی تاریخ هم کارهایی صورت داده است. او دقیقا همان روش یادشده را در تاریخنگاری نیز پی گرفته است. شهید صدر به جای اینکه جزئیات را لحاظ کند بنایی تاریخی و تحلیلی را طرحریزی کرده است که اگر ما آن را سرلوحهی تحقیقات خود قرار دهیم میتوانیم زندگی ائمه را بر مبنای کتابهای موجود مطالعه و در این دستگاه فکری به نتیجه دست یابیم. نظام فکریای که وی تبیین کرده است فوایدی دارد که مطالعات رایج از آنها تهی است. شهید صدر موفق شده است بین اصول و فروع تاریخی تفکیک قائل شود.
وی مصادیقی دیگر از ایندست را برشمرد و ادامه داد: آنچنانکه گفته شد شهید صدر بر این عقیده بود که میتوان از دو منظر به زندگی ائمه نگاه کرد: جزءنگر و کلنگر؛ میتوان تاریخ هریک از ائمه را به تنهایی خواند و بهره برد یا آنها را بسان یک انسان دویستوپنجاهساله و روحی واحد در بدنهای متعدد نگریست. اصول ثابتی بر رفتار ائمه حاکم بوده است که اگر آنها را دریابیم میتوانیم تعارضات ظاهری در رفتار و اعمال ائمه را حل کنیم. باید در نظر داشته باشیم تعارضات بدوی در تاریخ اسلام کم نیست؛ گاه ممکن است برخی مسائل را با رویکردی تعبدی بپذیریم؛ مثلا بر مبنای تعبد صلح امام حسن(ع) را بسان قیام امام حسین(ع) میپنداریم و میپذیریم. گاه ممکن است تعقل را ملاک پذیرش قرار دهیم و مثال یادشده را در این بستر طرح کنیم و بپذیریم. در صورتی که تاریخ اسلام را مهندسی کنیم و آغاز و انجام آن را دریابیم میتوانیم اینقبیل مسائل را بفهمیم و حل کنیم.
اسماعیلی به رویکرد شهید صدر در اینباره اشاره کرد و افزود: او بر این معنا تاکید دارد که باید نخ تسبیح را در زندگی ائمه یافت و همهچیز را بر مبنای آن تحلیل کرد. کاربست این رویکرد دو سود عمده در پی دارد؛ اول اینکه از ورای آن میتوان مانع تذبذب شد؛ امروز بسیاری از روشنفکران دینی ما با این مشکل رویارو هستند. سود دوم این است که میتوانیم از تحجر اجتناب کنیم. تحجر و تذبذب دو سوی یک خطر هستند؛ نباید از ترس یکی در دام دیگری افتاد. این امر زمانی محقق میشود که اصول را دریابیم و بر آن پافشاری کنیم؛ این رویکرد موجب میشود ما هویت دینی خود را وانگذاریم و از دست ندهیم.
وی افزود: شهید صدر بر اساس نوعی واکاوی بر این امر تاکید میکند که ائمه دو هدف اصلی داشتهاند؛ باید وقایع تاریخی بر اساس این دو هدف تحلیل شوند. در این صورت میتوانیم دریابیم برخی رفتارهایی که به ایشان نسبت دادهاند جعلی است. به زعم شهید صدر ائمه بر دو امر اهتمام ویژه داشتهاند؛ اول اینکه ایشان با تحریف و کژروی در تصویر دین مقابله کردهاند. دوم اینکه اهل بیت کادرسازی کردهاند؛ یعنی افرادی را تربیت کردهاند تا مقابله با تحریف عملی شود. اگر رفتار هریک از امامان را در این مسیر بسنجیم در مییابیم چرا هرکدام از ایشان در یک مسیر حرکت کرده است. به اعتقاد شهید صدر اهداف یادشده برای همهی امامان وجود داشته است؛ اما به تناسب شرایط مکانی و زمانی برخی رویکردها پررنگ شدهاند.
اسماعیلی در انتهای سخنان خود مصادیق دیگری را در تایید و تبیین رویکرد یادشده برشمرد و اذعان داشت: یکی از مهمترین ویژگیهای این اثر تفکیکی است که مولف میان نظریه و عمل صورت داده است؛ ما محتاج توجه به این امر هستیم؛ بنا نیست هرچه فردی عمل میکند با ادعای او یکی باشد؛ ممکن است یک نظریه درست و کارآمد باشد اما فرد به استناد آن جوری اقدام کند که به مثابه ناکارآمدی جلوه کند؛ نباید اشکالات عملی و اجرایی را شبه نظری تلقی کرد. این رویکرد وقتی محقق میشود که ما نگاه شهید صدر را لحاظ کنیم. آنچنانکه گفته شد او بر این معنا تاکید دارد که هدف ائمه ساختن جامعهای آگاه است نه جامعهای هیجانزده؛ اگر میخواهیم سیره ائمه را دریابیم باید به دنبال فهم این نوع نگاه باشیم.