در سومین روز از مجموعه نشستهای «یک هفته با ادبیات آلمانیزبان» که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزای میشود، مستندی دربارهی زندگی شیللر، شاعر نامدار آلمانی پخش شد و علی عبداللهی، شاعر و مترجم آلمانی، توضیحاتی در مورد آثار و زندگی این شاعر ارائه کرد و درامنویسی جهان را مدیون شیللر دانست.
عبداللهی که کتابی را با نام «شیللر برای معاصران» ترجمه کرده در آغاز گفت: شیللر و گوته در ادبیات آلمان زوج مکمل هم محسوب میشوند. شیللر در ۱۷۵۹ به دنیا آمد و در ۱۸۰۵ درگذشت. ده سال از گوته جوانتر بود و برخلاف گوته که تمکن مالی داشت و با دربارها مرتبط بود، شیللر زندگی دشوار و پرمشقتی میگذراند. او افزون بر تنگدستی، بیماری و دربهدری، بهخاطر درونمایه آزادیخواهانه و عدالتجویی نهفته در آثارش بارها ممنوعالقلم شد و از شهری به شهری گریخت و بارها پنهانی زندگی کرد. جز چند مورد حمایت مالی از سوی برخی، همواره شیللر مورد بیمهری قرار میگرفت و خیلی زودهنگام هم درگذشت. شیللر در کودکی از روستای زادگاهش کوچید و چندی با خانواده در اشتوتگارت ماند، جایی که پدرش باغبان دوک آنجا شد و دوک، بهاجبار، شیللر نوجوان را به مدرسه نظام فرستاد. همانجا بود که وی نمایشنامهی «راهزنان» را نوشت که بعدها در مانهایم روی صحنه رفت و مورد استقبال قرار گرفت، ولی چون شیللر قرارداد تدوین سه نمایش را امضا بود و موفق به ارائه دو نمایش شد، امکان ادامه کار در مانهایم را نیافت و ناچار به مهاجرت شد. این شاعر بارها از سوی حاکمان از درامنویسی، شاعری و حتی نوشتن منع شد. مدتی در لایپزیگ گذراند و با دوستان زیادی حشر و نشر پیدا کرد. بورسی سهساله از سوی حاکم هولشتاین در شمال آلمان گرفت و پس از اتمام آن به وایمار بازگشت و با وجود آنکه همانند گوته و کلوپشتوک مدتی به همدلی و همنوایی با جنبش «اشتورم آوند درانگ» (توفان و طغیان) پرداخته بود، بهاتفاق گوته در سالهای پربار این آشنایی، نهضت کلاسیکهای وایمار را بهوجود آوردند که از مکاتب مهم در ادبیات آلمانیزبان است.
این مترجم ادبیات آلمانی با تصریح بر این نکته که شیللر یکی از اولین و بزرگترین درامنویسان آلمانی است، افزود: او نه فقط بر درامنویسی آلمانی تأثیر انکارناپذیر بر جای گذاشت، بلکه دامنه تاثیراتش به ادبیات انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی و روسی هم رسید. شیللر نظریهپرداز و متفکر بزرگی هم بود که تحت تأثیر تفکرات کانت و اصحاب روشنگری، آرمانهای عدالتجویانه و انساندوستانه خود را با جدیت تا آخر عمر دنبال کرد. از آثار نظریاش فقط نامههایی در باب تربیت زیباییشناسانه نوع بشر به فارسی ترجمه شده است.
عبداللهی خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد میران تأثیرات این گوته و شیللر از همدیگر را مورد بررسی قرار بدهیم، باید بگوییم گوته شاعر چیرهدستتری بود، ولی شیللر نبوغ شگفتی در درامپردازی داشت. پس از آشنایی این دو، گوته، شیللر را به سرودن شعر و گرایش به اساطیر یونانی تشویق و تشجیع میکرد و شیللر در درامپردازی مشوق گوته بود. شعرهای گوته، بیشتر غنایی و عاشقانهاند و زبان سرراستتر و آهنگینتری دارند، در حالیکه شعرهای شیللر عمدتاً فخیم و بیشتر در قالبهایی مثل چکامه و چهارپاره و برخلاف آثار گوته با زبانی دشوارتر سروده شدهاند. نخستین دیدار این دو، باعث دلخوری شیللر شد، چون در محافل، همواره گوته کانون بحثها بود و کسی به شیللر نمیپرداخت، ولی این حس از میان رفت و این دو توانستند سالهای خلاقهای را پشت سر بگذارند و ادبیات کلاسیک آلمان را بنیان نهند.
مترجم «شیللر برای معاصران» با اشاره به مضمون آثار شیللر، او را نویسندهای دانست که همواره در تمام زمینههای کاریاش، در پی دادگری، آزادی و روشنگری بوده است. او تحت تأثیر انقلابیون و روشنگران فرانسوی بود و سرانجام فرانسویها شهروندی افتخاری پاریس را نیز به وی اعطا کردند.
عبداللهی در پایان به اثرگذاری شیللر بر ادبیات ایران در عصر مشروطه هم اشاره کرد و یادآور شد: نخستین آثاری که از شیللر به فارسی ترجمه شد را اعتصامالملک، عبدالحسین میکده و جمالزاده برگرداندند و سپس شجاعالدین شفا هم دست به ترجمه گزیده شعرهای وی زد. نمایشنامه توراندخت وی هم به قلم علی غضنفری به فارسی ترجمه و ماری استوارت و چند اثر قدیمیاش تازگی تجدید چاپ شدهاند. میتوان گفت اندکی از آثار شیللر در فارسی بهصورت پراکنده ترجمه شده است. از میان شعرای ایرانی، بهار، یاسمی و ایرجمیرزا از وی تأثیر پذیرفتهاند. کارهای وی بر نمایشنامهنویسان ایرانی در اوایل دوران مشروطه، در زمینه طرح ایدههای عدالتخواهانه در ادبیات آن دوره، تأثیر گذاشته است.
وی در پایان با بیان اینکه «شیللر شاید تنها شاعری باشد که اهل آلمان است، ولی نمایش ویلهلم تل وی را در کشوری دیگر یعنی در سوئیس اثری ملی شناختهاند» ابراز امیدواری کرد که ترجمهای دقیق از شعرهای شیللر و گوته در ایران منتشر بشود.