ایران: هر روزنامه نگاری میداند برای اینکه روزنامهاش رونق
داشته باشد باید پیش از هرچیز مخاطب را در نظر بگیرد. اما انگار ما سالهاست که مخاطب
کودک و نوجوان را در عرصه رسانهها خصوصاً روزنامهها گم کردهایم. وقتی برای بزرگترها
مینویسیم همه چیز سر جای خودش است: یادداشت، خبر، گفتوگو، گزارش و جدول و سرگرمی
و ورزش... اما وقتی به مطبوعات کودک میرسیم همه چیز تغییر میکند. خط سیر محتوا
از دستمان میرود و نشریهای که برای کودکان است پر میشود از شعر و قصه و خاطره و
عکس یادگاری. شاید دلیلش این باشد که دست اندرکاران صفحات و مجلاتی که برای کودکان
منتشر شده است پیش از اینکه روزنامه نگار باشند نویسنده و شاعر کودکان بودهاند
وگرچه شعر و ادبیات و سرگرمی برای کودکان بسیار قابل پذیرش تر است اما چرا سبکی
برای اطلاعرسانی به آنها نداشته باشیم که همین قدر جذاب باشد؟
نونهالان رسانهای از روزی که به دنیا آمدند در همه عرصهها
کوچک باقی ماندند، تیراژ، تنوع و توزیع تا جایی که امروز در مقابل رسانههای
دیجیتالی که از نوزادی، همراه بچهها است به سختی سربلند میکنند.
در این مجال نگاهی داریم به مشکلات نشریات و صفحات کودک
و نوجوان و بررسی دیدگاههای مطرح شده در این زمینه.
رکود مطبوعات و رشد دیجیتال
مناف یحیی پور سردبیر ویژه نامه کودک و نوجوان دوچرخه
همشهری در نقدی آسیب شناسانه جایگاه نشریات کودک و نوجوان امروز را با ۲۰ سال پیش مقایسه میکند و میگوید هیچ
تفاوتی دیده نمیشود.
او خلأ آموزشی، ضعف در مخاطب شناسی، سیال بودن خط
قرمزها، ناآشنایی مدیران با اوضاع و در نهایت وجود ابهام در تعریفها را از جمله
عوامل این رکود میداند.
این در حالی است که اسمارت فونها از همان ابتدای نوپایی
زمانی که کودک مهارت انگشتان را میآموزد مورد استفاده کودکان قرار میگیرند و عضو
جدایی ناپذیر خانواده میشوند. در حالی که رفته رفته روزنامه و مجله در سبد خانوار
جای خود را از دست داده است و بدتر از همه کودک میبیند که سبزی را در روزنامه میپیچند
و شیشهها را با روزنامه تمیز میکنند و تنها کاری که در برخی از خانوادهها با آن
نمیکنند خواندن است.
روزنامـه نگاری کودک و نوجوان
وقتی برای سالمندان مینویسید لازم است بتوانید خودتان
را جای مادر بزرگها و پدر بزرگها و بازنشستگان بگذارید و دنیای آنها را درک
کنید.
وقتی نوبت زنان میشود نیز همین کار را میکنید پس برای
روزنامه نگاری کودک و نوجوان یا باید کودک و نوجوان باشید یا کودکی خود را گم
نکرده باشید و هنوز کودک درونتان جایی در همین حوالی باشد.
دست اندر کاران نشریات کودکان از یک روزنامه نگار کودک و
نوجوان چنین توصیفی دارند: حوصله کند، با کودکان و نوجوانان همنشین و همصحبت شود،
آنها را جدی بگیرد، همراه و همپای کودک یا نوجوان لذت ببرد، بخندد یا اخم کند و...و
البته فراموش نکند که او نه کودک یا نوجوان است و نه بزرگسال یا جوانی که خود را
جدا از کودک و نوجوان میبیند و از افقی بالاتر به دنیای آنان نگاه میکند، بلکه
او باید بتواند حلقه وصلی باشد برای آشتی دنیای کودک و نوجوان با دنیای بزرگسالان؛
حلقه وصلی که گاه به نظر میرسد جدی گرفته نمیشود و حتی شاید آن را نمیبینند.
در شهر جایی برای کودک و نوجوان نیست
نشریاتی که در مورد کودکان مینویسند زیادند. منظورم
نشریاتی است که از تغذیه کودک، پرورش آنها و تربیتشان با والدین سخن میگویند و
عکس یک کودک تپل و زیبا نیز روی جلد اغلبشان است اما نشریات کودکانه در میان خیل
این نشریات گم شده است. انگار روی دکهها جایی برای این نشریات باقی نمانده است.
تا جایی که دست اندرکاران نشریات کودک و نوجوان هم از
این موضوع به تنگ آمدهاند.
حسن احمدی، سردبیر سابق نشریه باران در گفتوگویی توزیع نامناسب
نشریات کودک را به نقد میکشد و میگوید: زمانی که من سردبیر این نشریه بودم، بارها
و بارها در این باره با مسئولان آموزش و پرورش صحبت کردیم و گفتیم که فعالیت در
زمینه نشریات کودک فقط این نیست که مجلات رشد در مدارس توزیع شوند.
مجید راستی نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان نیز
معتقد است: دسترسی کودکان و نوجوانان در اقصی نقاط ایران به مطبوعات خودشان یکی از
اتفاقاتی است که به کامل شدن دنیای مطبوعات بچهها کمک میکند. چیزی که امروز
امکان پذیر نیست.
مسئولان نشریات کودکانه این انتظار را مطرح میکنند که
دولت دست کم برای مقابله با آسیبهای ناشی از استفاده بیش از حد کودکان از فضای
سایبر و رسانههای دیجیتال و رسانههای خارجی که آنها را در مقابل خود میخکوب میکنند،
میتواند به توزیع و نشر متوازن مطبوعات کودک و نوجوان در سراسر کشور کمک کند.
به نظر میرسد برای دسترسی گسترده کودکان و
نوجوانان، بهترین شیوه توزیع این مطبوعات حتی در روستاهای دور افتاده میتواند
از طریق مدارس، خانههای بهداشت، خانههای فرهنگ، مساجد و مهد کودکها باشد.
درصورت دسترسی مناسب تیراژ این مطبوعات افزایش مییابد و این کسب و کار روبه
فراموشی رونق دوباره خواهد گرفت.
نبود گوناگونی و تنوع
کودکان چه چیزهایی دوست دارند؟ این را از برخی بچههای
مقطع ابتدایی و پیش دبستانی پرسیدم و خیلی از آنها میگفتند دوست دارند اگر چیزی
میخوانند در محتوای آن جوک، سرگرمی، معما، آموزش کاردستی و... باشد. آنها حتی
دوست داشتند پیامها یا خبرهایی در مورد معلمهای دوست داشتنی یا مادر و پدرشان و عکس
آنها در مجلهشان چاپ شود یا کارنامه درخشان و انشا و شعرشان منتشر شود تا همه
ببینند.
آنها میخواستند از طریق روزنامه دوست پیدا کنند یا با
دوستان مدارس قبلی خود ارتباط بگیرند. نیاز به یک رسانه تعاملی در آنها شکل گرفته
است.
بچههای بزرگتر دوست داشتند بیاموزند چطور قدم به قدم
با والدین خود طوری برخورد کنند که آنها را بچه حساب نکنند و به حقوقشان احترام
بگذارند. اخبار علمی و ورزشی شهر و کشور خود را دوست داشتند بدانند و بخصوص مشتاق
بودند مسابقات بین مدارس را که در آن شرکت کرده بودند در سطح منطقه و استان جایی
منتشر شود. مطالب کمک درسی، آموزش کار با دستگاههای ارتباطی جدید مثل موبایل و
تبلت و آموزش عکاسی به زبان ساده با موبایل و حتی آموزش خود آرایی یا به قول
خودشان «تیپ زدن» و مهارت دوستیابی از چیزهایی بود که مورد علاقه بچههای بالای ۱۲ سال بود.
میبینیم که هرچه مقطع سنی کودکان تفاوت میکند دنیای آنها
بزرگتر و نیازهای آنها بیشتر میشود.
به نظر میرسد موضوعات منتشر شده در رسانههای کودک و
نوجوان برای اینکه ذائقه آنها را برآورده کند یا باید یک نسخه دیجیتال محلهای
داشته باشد یا مثل همشهری محلات هر منطقه نشریه کودک و نوجوان خود را داشته باشد.
انضمام سی دی آموزشی و مکمل به این نشریات نیز میتواند استقبال از آن را افزایش دهد.
این رسانهها این روزها میتوانند نسخه دیجیتال و برای بخشهای مختلف خود اپلیکیشن
هایی داشته باشند که امکانات دیجیتال را به امکانات نشر اضافه کند.
تفکیک مقاطع سنی دست ما را در آموزش سواد رسانهای به
کودکان و نوجوانان و آمادگیها و مهارتهای ارتباطی برای ورود به جامعه و آموزش
خود مراقبتی و پیشگیری از اعتیاد و تهدید جنسی بازتر میگذارد زیرا برخی موارد
آموزشی را در نشریه نوجوان باید در نظر گرفت که در نشریه کودک نمیتوان مورد
استفاده قرار داد.
یکی از کارشناسان مطبوعات کودک و نوجوان معتقد است:
امروز اگر جلد مجلات مختلف کودک را برداریم، تفاوت چندانی ندارند و نشریات امروز
کودکانمان از نبود خلاقیت در تصویرگری، گرافیک و طراحی جلد هم رنج میبرند. احمدی
معتقد است امروز مجلاتی که به اسم کودک و نوجوان منتشر میشوند، بچهها را جذب نمیکنند
تا آن مجلات را بردارند و ورقی بزنند. خود ما هم در برخی مواقع مقصریم چون آن
مطالبی را که باید، به مخاطب عرضه نمیکنیم.
تمرکز در شهرهای بزرگ
همیشه همه امکانات در شهرهای بزرگ است. این جمله را
پایتخت نشینان در سفرهای خود بیش از هر کس دیگری شنیدهاند. این اعتراض ساکنان شهرستانها
به توزیع نامناسب هر چیزی است. هر چیز از جمله مطبوعات کودک و نوجوان.
یکی از دست اندرکاران رسانه کودک و نوجوان به نقش
حمایتی مسئولان از مطبوعات کودک و نوجوان اشاره کرده و میگوید: به نظر من هیچ
جالب نیست که ۱۰ نشریه همزمان منتشر ولی فقط در چند شهر بزرگ توزیع شود، اگر
روزی این اتفاق افتاد که مطبوعات کودک به دورترین نقطه ایران رسید، آن وقت میتوانیم
بگوییم مشکلات مطبوعات کودک برطرف شده است ضمن آنکه تیراژ مطبوعات کودک در مقایسه
با حدود سیزده الی چهارده میلیون کودک و نوجوان بسیار پایین است و با یک چاپ تمام
میشود.
فرهنگ مطالعه
برخی دیگر از کارشناسان اما رشد اندک مطبوعات و صفحات
کودک و نوجوان را در رسانههای مکتوب امیدوار کننده میدانند و معتقدند برای
افزایش تیراژ و تنوع باید کودکان را اهل مطالعه تربیت کرد نه موبایل به دست. برای
سرگرمی باید به آنها کتاب بدهیم و خود در مقابل آنها کتاب بخوانیم. وقتی کودک از
ابتدا ما را موبایل به دست و در مقابل مانیتور و تلویزیون میبیند نباید توقع
داشته باشیم که روزنامه خوان و کتابخوان بار بیاید. دو سال پیش در آخرین جشنواره
مطبوعات کودک و نوجوان ۶۰
نشریه و ۴۰ پایگاه خبری کودک و نوجوان شرکت
کردند. مطمئناً تعداد بیشتری از این نوع نشریات در کشور منتشر میشود و تا امروز
آمار آن نیز افزایش یافته است اما تمامی این نشریات با تیراژ بسیار محدود فعالیت
میکنند و امید است با عبور از موانعی که در این بحث مطرح کردیم کمیت و کیفیت این
نوع از مطبوعات افزایش یابد.
اما روزنامه نگاران کودک و نوجوان نیز برای مقابله با
رقبای رسانهای خود قطعاً باید ابتکار عمل را به دست بگیرند وگرنه مخاطبان خود را
از دست خواهند داد.