کد مطلب: ۸۰۴۳
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۹۵

مرگ‌خواهی شرافتمندانه

زهرا سلیمانی‌اقدم

فرهیختگان: چندی پیش خبری منتشر شد مبنی‌بر اینکه مجلس سنای کانادا به قانون «خودکشی با کمک پزشکی»، که پیشتر در مجلس عوام این کشور تصویب شده بود، رای داد و این کشور هم در زمره چند کشوری قرار گرفت که اتانازی یا مرگ خودخواسته را با رعایت قوانینی مجاز می‌دانند. یکی از بسترهای مهمی که علم اخلاق را با علم پزشکی پیوند می‌زند مساله «مرگ با عزت است» یا آنچه به آن (die with dignity) می‌گویند. رافائل کوهن آلمگور، فارغ‌التحصیل دانشگاه آکسفورد در کتاب «قوانین مرگ با عزت» (the right of die with dignity) می‌نویسد: «در تمام مباحث مربوط به مرگ باعزت، نقطه‌عطف توجه‌ها به خود بیمار فرای بدنش است. سوال اصلی در رابطه با مرگ باعزت این است که حفظ جان انسان به هر قیمتی، چقدر ارزش دارد؟» آنچه مجلس کانادا به آن رای داده است و آنچه آلمگور می‌گوید یکی از مسائل مهم پیش‌روی علم اخلاق پزشکی است.

پیش از این و برای اولین بار در مراسم برگزاری اولین سمپوزیوم ملی با عنوان «بررسی جنبه‌های فقهی اخلاقی و حقوقی مراقبت‌های پایان حیات بیماران» ایده‌های جدید و جسورانه فقهی در رابطه با مساله مهم اخلاق پزشکی در ایران به صورت جدی مطرح شد. آنچه در این سمپوزیوم برای اولین بار طرح شده است، توجه به خواست بیمار در حال احتضار است؛ چیزی که پیش از این ما بر این امر مشتبه بوده‌ایم که هر آنچه توان داریم باید در زنده نگاه داشتن فرد به کار بریم. اما سیدمصطفی محقق‌داماد، حقوقدان و استاد دانشگاه وحوزه در سخنرانی خود در این جلسه، نظریه جدیدی درخصوص مرگ بیماران لاعلاج مطرح کرده است که رویکردی نو در زمینه حق حیات و حق مرگ برای بیمار به نظر می‌رسد. او معتقد است «طبیب براساس قراردادهایی که دارد و سوگندی که به شرافت خود خورده است باید حداکثر تلاش خود را در جهت رضایت بیمار انجام دهد و کاری کند که بیمار راحت زندگی کند و راحت بمیرد.»

  ترحم انسانی در اتانازی منفعل
آنچه محقق‌داماد درباره آن سخن می‌گوید را می‌توان بخشی از عمل اتانازی دانست؛ عملی که تمسک به آن در تاریخ قدمت و طومار بلندی از نظرات، اتهامات، مقبولیت‌ها و منفوریت‌ها را به همراه داشته است و در مباحث مجامع علمی، اخلاقی و فلسفی دنیا جایگاه مهمی دارد؛ شاید به این خاطر که مرگ را به‌عنوان مهم‌ترین بخش از زندگی بشر مورد چالش قرار می‌دهد. اتانازی یا مرگ مشفقانه یا از روی ترحم به عملی گفته می‌شود که مرگ را برای بیمار مورد نظر ساده، تسریع یا ممکن می‌کند. اتانازی به سه دسته اصلی داوطلبانه، غیرداوطلبانه و اضطراری تقسیم می‌شود که در این مورد خاص نوع اول ملاک است؛ یعنی مرگ داوطلبانه که از روی ناچاری یا رنج روحی و جسمی بسیار، بیمار خواستار آن است. اتانازی داوطلبانه را نیز به سه نوع می‌توان تقسیم بندی کرد.
نوع اول: فعال
در این نوع فرض بر این است که شخصی از بیماری لاعلاجی رنج می‌برد و حیات مستقر هم دارد؛ اما به خاطر رنج و عذابی که می‌کشد از پزشک خود می‌خواهد برای رهایی از این حالت مثلا با تزریق ماده‌ای کشنده به حیاتش خاتمه دهد.
نوع دوم: انفعالی
در این نوع پزشک از ادامه مداوا و دادن دارو یا احیای دوباره بیمار خودداری می‌کند و بیمار نیز بر این امر رضایت دارد تا زودتر از چنگال درد و رنج رهایی یابد.
نوع سوم: غیرمستقیم
در این حالت پزشک یا شخص دیگری با توجه به آگاه بودن از خواست بیمار برای پایان دادن به زندگی خود، با در دسترس گذاشتن دارو در حد زیاد، که مرگبار است، این امکان را برای بیمار فراهم می‌کند. آنچه از توضیحات آیت‌الله محقق‌داماد برمی‌آید اینکه اتکای ایشان به نوع دوم، یعنی اتانازی منفعل بوده است. چنانچه مثال می‌زند: «مثلا دکتر به فردی می‌گوید تو سرطان داری، سرطانت پیشرفته است و چنان و چنان است. یک وقتی هست که بیمار می‌گوید «دکتر هر دارویی هست برای من تجویز کن و تمام تلاشت را برای زنده ماندن من بکن» و طبیب هم باید آن را انجام دهد. اما زمانی هست که بیمار می‌گوید دکتر اقدام دیگری نکن. من نمی‌خواهم بیشتر از این رنج بکشم. در صورتی که برای طبیب اثبات شود دیگر بیمار به شرایط عادی بازنمی‌گردد و فقط دارد جان می‌کَنَد، این حق بیمار است که بخواهد زنده نماند. حق را می‌شود اعمال کرد و می‌شود اعمال نکرد.»

  مواجهه فلسفه اخلاق با اتانازی

اتانازی و مواجهه با مرگ در شرایط مختلف دارای پیچیدگی‌های اخلاقی خاصی است. در این زمینه افراد برای گرفتن تصمیمات درست نیاز به اتکا به مراجع قوی اخلاقی دارند.  
از نظر سیدیحیی یثربی در جوامع مومن شرع مسئول تعیین داوری‌های اخلاقی از این سبک است و با توجه به مساله‌مند شدن این نوع وجوه اخلاقی در دنیای جدید تا به حال شرع به صورت جدی به آن نپرداخته است؛ مگر اینکه در حال حاضر بخواهند آن را مطرح کنند تا فقها و عالمان دینی به آن بپردازند. او معتقد است «اینکه به سادگی بخواهیم به مرگ انسان برای نجات وی از درد و رنج برسیم، در سنت اسلامی امکان‌پذیر نیست؛ چراکه نجات نفس انسان یک تکلیف و از واجبات است. کما اینکه درد کشیدن هم از داده‌های خدایی تلقی می‌شود و حتی گاهی به کفاره از آن یاد می‌کنند.»

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST