سوره ماعون ۱۰۷ جزء ۳۰
ماعُون (اسباب و اثاث مورد نیاز) سورهای است مکّی و دارای ۷ آیه. البته برخی از مفسران مدنیاش دانند. و بعضی دیگر میگویند آیاتی از آن مکّی و آیاتی دیگر مدنی است. ولی روی هم رفته مکّی بودناش مشهورتر است. نام این سوره از آخرین آیة آن برگرفته شده است، و نام دیگرش «اَرأیتَ» است که از نخستین آیه آن اخذ گردیده است. سورة ماعُون کلّاً در نقد و نکوهش کسانی است که خود را دیندار میدانند ولی هیچ عمل مثبت و سازندهای در جهت خدمت به همنوعانشان انجام نمیدهند.
* به نام خداوندِ مهرگسترِ مهربان*
۳-۱ آیا دیدی آن کس را که دین را تکذیب میکند؟! او همان کسی است که یتیم را با خشونت میراند و [کسی را] بر طعام دادن به بینوایان ترغیب نمیکند.
این سوره با سؤالی بیدارکننده آغاز میشود و تکذیبکنندگان دین را با چند ویژگی عینی و مشخص و عباراتی موجز و کوتاه معرفی میکند. معمولاً عادت کردهایم که تکذیب و تصدیق دین را به یک مشت ذهنیات و مقادیری از الفاظ و واژگان محدود کنیم، و حال آنکه در این سوره سخن از تکذیب عملیِ دین است نه تکذیب فلسفی و ذهنی آن. چراکه تکذیب دین را پیوند میدهد به بیاعتنایی به اقدامات نیکوکارانه، مثل راندن یتیم و بیتوجهی به گرسنگان مسکین. اَرأیتَ: آیا دیدی؟ این استفهام جهت بیان اهمیت موضوع مورد بحث است، و استفهام معمولی نیست. یُکَذِّبُ: تکذیب میکند. دین: روز جزا و قیامت و نیز آیین و شریعت. فَذلِکَ الَّذی: پس آن کسی است که. یدُعُّ: به سختی و خشونت میراند، «د ع ع». لا یَحُضُّ: ترغیب نمیکند، «ح ض ض». یعنی نه خود بینوایان را اطعام میکند و نه دیگران را به اطعام آنان میانگیزد. این نکته نیز قابل تامل است که حتی طعام دادن به بینوایان کافی نیست بلکه باید دیگران را نیز بدین کار ترغیب کرد.
۷-۴ پس وای بر نمازگزاران! همان کسانی که از نمازشان غافلاند، همان کسانی که ریا میکنند و مایحتاج زندگی را [از نیازمندان] دریغ میدارند.
نتیجه این بیمسؤولیتی و ناباوری به دین این است که نمازش فاقد روح بندگی است و آن را بیشتر برای ریا یا از روی عادت میخواند. و همو هرگونه مایحتاج عمومی را از ارباب حاجات دریغ میدارد. نه خود میبخشد و نه میگذارد دیگران ببخشند. تفاسیر عموماً در شأن نزولهای خود، کافران و مشرکانی همچون ابوسفیان را مخاطب این آیات دانستهاند. ولی شمول معنایی این آیات وسیعتر از اینهاست. وَیْل: وای! لفظی است در مقام نکوهش و تهدید. مُصَلّین: نمازگزاران، «ص ل و». ساهُون: جمع ساهی: غفلتپیشه، خطاکار، «س هـ و». مفسران در اینکه سهوکنندگان در نماز کیاناند؟ اقوالی آوردهاند: ۱. آنان که از فضیلت نماز اول وقت غافلاند. ۲. آنان که برایشان مهم نیست که نماز بگزارند یا ترک کنند. ۳. آنان که برخی از ارکان نماز را از قلم میاندازند. ۴. آنان که کل نماز را ترک میکنند. به مجمعالبیان و ابوالفتوح رجوع شود. دیگر مفسران نیز کم و بیش در همین ردیف سخن گفتهاند. البته ذکر این مصادیق عرفی و سطحی و نیز شأن نزولهای رایج در تفاسیر در روشن کردن معنای عمیق این آیات قاصر و سترون است. چون سخن از ریا رفته آشکار میشود که مخاطب این آیات کافران و تارکان نماز نیستند چون ایشان انکار خود را علنی میکنند و بدان جسارت میورزند. بلکه مخاطب این آیات آناناند که خود را به انواع آرایههای ظاهری دین مزین میدارند تا از مواهب دنیوی آن بهرهمند شوند و خدا داناتر است. در اینجا دو نکتة ادبی شایان ذکر است: یکی آنکه قرآن نفرموده: فی صَلاتِهِمْ ساهُون «در نمازشان سهو میکنند»، چراکه ممکن است هرکسی در نمازش سهوهایی داشته باشد بلکه گفته است: عن صَلاتِهِمْ ساهُون «از اصل و گوهر نمازشان غافلاند». یعنی نکوهش آنان بدین خاطر است که نمازشان از روح تهی است. چراکه به اندازة وسع خود در جهت رفع نیاز ارباب حاجات قدمی برنمیدارند. و نکتة دیگر آنکه «صَلاة» را به ضمیر اضافه کرده است تا بگوید نماز هرکسی به قدر شاکلة وجودی و ظرفیت روانی اوست. پس نماز ریاکاران، نماز قالبی است نه قلبی. یُراؤُن: ریا میکنند، «ر ء ی». یَمْنَعُون: منع میکنند. ماعُون: هر چیزی است که آدمی را در رفع حاجاتش یاری کند، لذا به اسباب و اثاثیهای که همسایگان از یکدیگر به عاریت میگیرند نیز «ماعون» اطلاق شود. و این معنا به اقتضای مکان و زمان قابل تعمیم است. به هر حال نمازگزارانِ قالبی کسانی هستند که در رفع حاجات همنوعان خود هیچ کوششی نمیکنند و فقط الفاظ و اذکار و آداب ظاهریهاش را رعایت میکند. خداوند به چنین افرادی وعید کیفر و عذاب میدهد، چراکه روح دین را کُشتهاند و فقط به کالبدش چسبیدهاند.
ترجمهی روشنگر قرآن کریم، کریم زمانی، صص ۲-۱۲۹۱