ایران: کتاب شکسپیر و شرکا، نوشته جرمی مرسر با ترجمه پوپه
میثاقی از پرفروش ترینهای نشر مرکز در آذر ماه سال ۱۳۹۴ بوده است. جرمی مرسر، نویسنده و روزنامه
نگار کانادایی، در سال ۱۹۷۱
متولد شد. او در ابتدای کتاب نوشته است در طول کتاب تا آنجایی که میشود و توانسته
است حقیقت را بیان کرده و سعی کرده از حقیقت فاصله نگیرد. در نتیجه در طول کتاب
حقیقتهای سیالی از جانب این نویسنده به نمایش گذاشته میشوند.
کتاب در رابطه با اقامت این شخص در یک کتابفروشی در
پاریس (به نام شکسپیر و شرکا) و ماجراهایی که بعد از آن برای او و دیگر شخصیتها
به وجود میآید، است. بالطبع نمیشود تمام ماجراهای پیش آمده را در ۳۷۰ صفحه نوشت و نویسنده به ناچار اتفاقها
را به صورت خلاصه شده بیان میکند.
کتاب به قدری لذتبخش است که متوجه نمیشوید چطور و کی
این حجم کلمات را خواندهاید! کتابخانه شکسپیر و شرکا در اصل در تاریخ ۱۷ نوامبر ۱۹۱۹ توسط سیلویا بیچ بنا نهاده و در سال ۱۹۲۲ به مکان بزرگتری منتقل
شده است.
این کتابفروشی در دهه ۲۰ میلادی پاتوق برای نویسندگان بزرگی
مانند ارنست همینگوی بوده و پس از اشغال آن در سال ۱۹۴۱ توسط آلمانیها هرگز دوباره باز نشد. اما چند سال بعد یعنی در
سال ۱۹۵۱ جرج ویتمن کتابفروشی عجیبی را افتتاح
کرد که میتوان آن را ادامه کتابفروشی شکسپیر و شرکا دانست. اگرچه که نام این
کتابفروشی در ابتدا «لو استیرال» بود اما او پس از مدتی برای ادای احترام به
سیلویا بیچ نام کتابفروشی خود را به شکسپیر و شرکا تغییر داد. این کتابفروشی ضمن
فروش کتاب، بار دیگر توانست مانند کتابفروشی سیلویا بیچ پاتوق نویسندگان خوب،
بویژه در حوزه ادبیات انگلیسی باشد.
زاویه دید داستان اول شخص است و کاربرد کلمات ساده در
ترجمه آن سبب روان بودن نثر این کتاب شده است.
کتاب با این جمله آغاز میشود: «روزی که پا به کتابفروشی
گذاشتم، یکشنبهای زمستانی و ملالآور بود.» و جمله پایان کتاب نشان دهنده
تغییراتی است که برای یکی از شخصیتهای اصلی داستان طی این صفحات، خاطرات و روایات
اتفاق افتاده است.
اما آخرین جمله از آخرین صفحه کتاب:«زندگی اثری در حال
تکمیل است!» در واقع ممکن است در آن نقصهایی وجود داشته باشد، مانند کتابخانه
شکسپیر و شرکا، اما در نهایت و روی هم رفته هر لحظه در حال تغییر، نوسان و تکمیل
شدن است. گاه این تکامل در مسیر اشتباهی اتفاق میافتد و گاهی در مسیر درست، اما
به هر جهت اتفاق میافتد و لحظهای دست نگه نمیدارد. داستان شکسپیر و شرکا مانند
داستان زندگی است. پستی و بلندی دارد، گاه یک خط ممتد و کسالت بار است و گاهی پر
از شور و هیجان. شاید منحصر به فرد نباشد اما پناهگاه خوبی است.