فرهیختگان: به مناسبت بزرگداشت ابوریحان بیرونی سراغ دو اثر ترجمه شده وی
که تنها بخش کوچکی از دانش این مرد بزرگ را آشکار میکند، رفتهایم. این دو اثر به
تصحیح و ترجمه منوچهر صدوقیسها، به ما معرفی شده است. از این رو در گفتوگو با او
به اهمیت و ویژگیهای برجسته این دو اثر پرداختهایم. هندشناسی
تنها یکی از ساحتهای دانش ابوریحان بیرونی است. در هندشناسی ابوریحان دو اثر
معروف دارد با نامهای «تحقیق ماللهند» و «پاتانجلی». این دو اثر توسط منوچهر
صدوقیسها به فارسی تصحیح و ترجمه شدهاند.
کتاب «تحقیق ماللهند» چنانچه از اسمش برمیآید تحقیقی
است درباره هر آنچه متعلق به هند است. این کتاب یک دایرهالمعارف قدیمی درباره هند
است که البته میتوان گفت قدیمیترین آنها است که هم در حوزه اسلامی و هم در دنیای
قدیم سیر میکند. منوچهر صدوقیسها در باب اهمیت اثر توضیح میدهد که «در دنیای
جدید، هندشناسی بسیار مفصلتر کار میشود. قبل از تحقیقات مفصلی که در این چند سال
اخیر درباره هند انجام شده است، میتوان گفت بهترین اثر موجود همین کتاب «ماللهند»
بوده است.» پیش از صدوقیسها منتخبی از این اثر توسط علیاکبر داناسرشت، که قاضی
دادگستری بود، سال ۱۳۳۴
ترجمه شده بود. داناسرشت ترجمه کتاب «شفای» ابنسینا
را هم در سوابق ترجمههای خود دارد.
اما ترجمه صدوقیسها از دو جلد، شامل جلد اول آن میشود.
بنابر شرح صدوقیسها، پژوهشگاه علوم انسانی که در گذشته «موسسه مطالعه فرهنگها»
نام داشت، ترجمه این اثر را به او پیشنهاد میدهد. بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی
و مرحوم حسین ضیایی با پیشنهاد این اثر به صدوقیسها درواقع تلاش داشتند اثری مهم
درباره فرهنگ و اندیشه و عرفان هندی توسط مترجمی قابل به فارسی برگردانده شود تا
در این حوزه یک اثر سترگ ارزشمند برای محققان فراهم آید. چنانچه صدوقیسها تعریف
میکند ترجمه یک جلد این اثر یک سال کامل به طول انجامیده است. اهمیت اثر در
حوزه مطالعات ادیان، فرهنگ و هندشناسی همچنان پابرجاست؛ اما سختی ترجمه آن به گونهای
است که بعد از صدوقیسها هنوز کسی سراغ ترجمه جلد دوم آن نرفته است.
«پاتانجلی» و سلوکی یوگایی
ماجرای کتاب «پاتانجلی» بازمیگردد به سفر ابوریحان به
هند. ابوریحان از جمله اندیشمندان بسیار سفر کرده بود. منوچهر صدوقیسها با استناد
به نوشتههای خود ابوریحان بیرونی در کتاب «تحقیق ماللهند» شرح میدهد که «ابوریحان در سفرش
به هند با فضلای هند آشنا شده و به واسطه این آشنایی با کتاب «پاتانجلی» آشنا میشود.
این کتاب منظومهای بود که هم شامل مسائل ادبی و هم سلوکی میشد. درواقع بخش دوم
این اثر منظوم درباره «یوگا» بود.
ابوریحان که زبان سانسکریت میدانسته است به دقت به
مطالعه و تحقیق درباره این اثر میپردازد. او در کنار فضلای هند چنانچه خود در
«تحقیق ماللهند» شرح میدهد مانند شاگردی که نزد استاد دانش میآموزد، این اثر
را فراگرفته است. او این کتاب منظوم را به نثر تبدیل میکند و با کنار گذاشتن
مسائل ادبی، فقط به مسائل مربوط به «یوگا» پرداخته است.» صدوقیسها وجهتسمیه این اثر
را مربوط به یک فرد واقعی میداند. «پاتانجلی» شخصی بوده که این اثر را نگاشته و
از آن به بعد، نام این اثر با نام نویسنده آن معروف شده است.» این اثر را صدوقیسها سال ۱۳۷۸ترجمه کرده که توسط پژوهشگاه علوم
انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است. بعد از ترجمه شرحی هم برای آن نوشته شده است.
صدوقیسها هنگام ترجمه «تحقیق ماللهند» با کتاب «پاتانجلی» آشنا میشود.
ابوریحان نه عارف نه فیلسوف
صدوقیسها معتقد است با این دو کتاب ما هرگز به شناخت
دانشمندی چون ابوریحان نائل نمیآییم. این دو اثر گرچه در مبحث هندشناسی بسیار مهم
است؛ اما ابوریحان را باید از آثار علمی او شناخت. با در نظر گرفتن علم به معنای
علوم دقیقه، ابوریحان عالم درجه اول تمدن اسلامی است. او را حتی میتوان از
دانشمندان تراز اول دنیا دانست که حکیمی جامع است. از ابوریحان در کتابهای معتبر
تاریخی دنیا به عنوان علمای درجه اول تاریخ نام برده شده است. ابوریحان را باید یک
عالم دانست و این به آن معنا است که او به معنای کلاسیک آن، نه عارف است و نه حتی
فیلسوف به معنای امروزی. او ریاضیدان، جغرافیدان، منجم و هندشناس بوده است. از این
رو نمیتوان اندیشه عرفانی خاصی را به او متصف کرد.