کد مطلب: ۹۰۸۲
تاریخ انتشار: شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵

چرا خشونت؟

زهرا سلیمانی‌اقدم

فرهیختگان:  کارل پیکهارد، درس‌خوانده دانشگاه هاروارد و روان‌شناسی است که ۱۵ کتاب معتبر در حوزه روان‌شناسی نوشته است. تعدادی از آنها نیز در ایران ترجمه شده است. او مقاله‌ای در نشریه معتبر «سایکولوژی تودی» دارد که به بحث خشونت و چرایی بروز و ظهور آن در افراد و فضای جامعه می‌پردازد. او می‌گوید راهکارها و بررسی‌های ما شاید خشونتی را که از آن جنگ‌ها شکل می‌گیرند، جواب ندهند؛ اما می‌توانند قطعه‌ای از پازل درک پیچیدگی‌های عمیق خشونت‌های اجتماعی باشند. در ادامه بخشی از مقاله وی، که شامل راهنمای شناخت بهتر خشونت است، آمده است.

 عصبانیت شروعی برای خشونت
بسیاری از خشونت‌های انسانی با هدفی در ذهن در ارتباط تنگاتنگ است. برای مثال به دست آوردن آنچه می‌خواهم به علت درد و رنج و ایجاد کردن یک تغییر برای پایان دادن به سختی‌ها یا حتی به خاطر عللی از ترکیب این مسائل به وجود می‌آیند. در زمان و درست حین ارتکاب «خشونت»، حالتی حسی در کسی که مرتکب خشونت می‌شود به وجود می‌آید؛ چون او احساس می‌کند حق با اوست. در این حالت فرد حسی مانند رهایی و آزادی را تجربه می‌کند؛ چون محدودیت‌های اجتماعی را بر هم زده است. او همچنین احساس رضایت می‌کند؛ چراکه اجازه داده است عصبانیتش نقش برانگیزنده‌ای را ایفا کند. «عصبانیت» دلیل بسیار شایع برای خشونت است؛ اما چرا اینطور است؟   خشم یا عصبانیت یک احساس است و همچون دیگر احساس‌های انسان مثل بخشی از یک سیستم هشداردهنده سریع، عمل می‌کند که هشدار می‌دهد و توجه فرد را به جریانات مهمی که در جهان تجربیات او در جریان است، جلب می‌کند. احساس‌ها انرژی فرد را برای پاسخ و نشان دادن واکنش به هر آنچه در رابطه با فرد در جریان است، تحریک و بسیج می‌کند. هر احساسی در پاسخ به نوع متفاوتی از تجربیات انسان تحریک می‌شود. برای مثال ترس یک هشدار در برابر خطری واقعی یا خیالی است. غم و اندوه بر این امر دلالت داشته و زیان یا خسران قابل توجهی در پی دارد. ناامیدی نشان از این دارد که یا نادیده گرفته شده‌ایم یا اهداف‌مان به نتیجه نرسیده است و عصبانیت و خشم وجود نقصی را در آرامش فرد نشان می‌دهد.آگاهی از خشم و عصبانیت معمولاً با افکاری نظیر اینکه «این اشتباه است»، «این چیزی نیست که من دوست داشته باشم یا بخواهم»، «این عادلانه نیست»، «این نباید ادامه پیدا کند» یا «این روند را باید متوقف کنی» شناخته می‌شود. بنابراین کارکرد خشم و عصبانیت پاسداری کردن از حس خشنودی و رضایت فرد، شناسایی نقص‌های ممکن و توانمند کردن فرد در رفتارهای تهاجمی، اصلاح‌کننده و حفاظتی است. اگرچه احساس‌ها آگاه‌کننده‌های بسیار خوبی برای افراد در رابطه با رضایت و آرامش روانی‌شان هستند اما می‌توانند راهنماها و توصیه‌کننده‌های بسیار بدی باشند؛ آن هم زمانی که افراد اجازه بدهند احساس‌هایشان به جای آنها تصمیم بگیرد. اما این را هم باید در نظر داشت که احساس‌ها می‌توانند تصمیمات ضعیفی که شرایط سخت را بدتر می‌کنند نیز تحریک کنند.

 یک گام به عقب
تحقیقات نشان داده است کسانی که مرتکب خشونت می‌شوند مستعد عصبانیت و خشم زودهنگام هستند. درواقع این دسته از افراد دارای ویژگی‌های خاص ذهنی‌اند که دائماً و به صورت مکرر به خشم و خشونت تشویق می‌شوند. آن‌ها به شدت نیازمند توانمندسازی خود در کنترل هستند. این دسته از افراد وقتی عصبانی و خشمگین می‌شوند کنترل خود را از دست می‌دهند و دوباره  از خشم و عصبانیت برای به‌دست آوردن کنترل خود استفاده می‌کنند. آنان به راحتی قضاوت می‌کنند، زمانی که دیگران استانداردهای‌شان را در نظر نمی‌گیرند یا چیزی را که آنها انتظار دارند، برآورده نمی‌کنند، به راحتی رنجیده می‌شوند. آن‌ها کاری را انجام می‌دهند که عملاً مورد نظرشان نیست. مثلاً بی‌اعتنایی‌های تصادفی را توهین‌هایی از سر عمد تلقی می‌کنند.  آنان نسبت به آسیب‌های گذشته خود نه‌تنها بی‌رحم هستند؛ بلکه آنها را فراموش نمی‌کنند. این دسته از افراد نارضایتی‌های خود را به عنوان خشم ذخیره می‌کنند که این کار می‌تواند خشم فعلی‌شان را تشدید کند. حالات روانی ژنتیکی نیستند؛ بلکه ما آن را انتخاب می‌کنیم؛ بنابراین با کمک و تمرین کردن می‌توانیم رفتارمان را اصلاح کنیم. در مشاوره و درمان این دسته از افراد به آنها یاد می‌دهیم چگونه بتوانند از آستانه تصمیم به خشونت یک قدم به عقب برگردند و در نهایت تجدیدنظر کنند.  برای مثال آنها تمرین می‌کنند کمتر قضاوت کرده، کمتر خودشان را ناراحت کنند و اجازه ندهند صدمات و آسیب‌های گذشته و نارضایتی‌ها آنها را از پای درآورد.  شریک ساکت خشم در بسیاری از خشونت‌های اجتماعی، انزوا است. انزوا، افراد دچار مشکل را محکوم به حبس شدن در سلول انفرادی تفکرشان می‌کند. بدون مراجعه به نظرات و تلاش برای درک دیگران، امید تخریب شده و اهداف فرومانده همچنان در مغز این افراد باقی خواهد ماند. وقتی در جامعه خشونتی رخ می‌دهد ما نمی‌توانیم این مسائل را به مجرم توضیح دهیم یا نمی‌توانیم چیزی را در سر او تغییر دهیم؛ تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که به آسیب‌دیدگان بگوییم چرا چنین فردی اقدام به چنین کاری کرده است. از این رو بهترین کمک این است که ما این‌گونه آموزش‌ها را از خانواده‌ها شروع کنیم.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST