کد مطلب: ۹۳۶۲
تاریخ انتشار: دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵

اتحاد بشر راه خروج از بحران

اعتماد:  زیگمونت باومن، جامعه شناس و فیلسوف اجتماعی لهستانی مقیم انگلیس ۹ ژانویه ۲۰۱۷ در ۹۱ سالگی درگذشت. او از مهم‌ترین چهره‌های فکری سده بیستم بود که در آثارش به خود مدرنیته به مثابه معضلی فکری پرداخت. البته مدرنیته یا تجدد در میان خود متفکران غربی همواره مفهومی اساسی و مناقشه‌برانگیز بوده است و اندیشمندان بسیاری از جنبه‌های متفاوت به آن پرداخته‌اند، از بحث فلسفی درباره عناصر بنیادین تجدد تا مباحثه در زمینه اصالت تجدد. برای نمونه متفکری چون کارل اشمیت کوشیده اصالت تجدد به مثابه گسست از نظام قدمایی را مورد تردید قرار دهد و آن را بر آمده از دستاوردهای جامعه غربی در سده‌های میانه خوانده است در حالی که هانس بلومنبرگ با نقد دیدگاه‌های اشمیت تلاش کرده نشان دهد تجدد اهمیتی اساسی و خودبنیاد دارد و اصالت آن را می‌توان در گسست از سنت قدمایی مورد ارزیابی قرار داد. همچنین برخی از متفکران زمینه‌گرا چون کوئنتین اسکینر تلاش کرده‌اند نشان دهند که تجدد امری یکه و یگانه است که بر بستر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه غربی امکان‌پذیر شده است، در حالی که اندیشمندی چون مارشال برمن با طرح بحث تجربه تجدد نشان می‌دهد که این یگانگی و بی‌همتایی محل مناقشه است و اتفاقا می‌توان نشان داد که در همان جامعه غربی نیز با وجود شباهت‌های خانوادگی در عناصر تجدد، تفاوت‌های جدی و اساسی در تجربه مدرنیته را می‌توان مشاهده کرد.
باومن و تجدد
با وجود این مباحث درباره خاستگاه تجدد اما یک نکته را نمی‌توان نادیده انگاشت و آن فراگیر شدن مظاهر و گفتار تجدد در سراسر کره خاکی است، به خصوص از نیمه سده بیستم و با بحث جهانی شدن، دیگر سخن گفتن از اینکه جامعه‌ای به گردونه تجدد گام نگذاشته، امری لغو و بی‌معناست. پیامدهای «مدرنیت» به تعبیر آنتونی گیدنز امروز سراسر جهان را در نوردیده و هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند مدعی شود که از تجدد مبراست یا از نتایج آن تاثیر نگرفته است. در چنین وضعیتی است که بحث از تجدد واپسین یا مدرنیته متاخر به تعبیر آلن تورن در مرکز مباحثات اصحاب علوم اجتماعی قرار می‌گیرد. زیگمونت باومن، جامعه‌شناس برجسته لهستانی از مهم‌ترین متفکرانی است که متوجه اهمیت این بحث بوده و در طول چندین دهه تلاش فکری کوشیده ابعاد مختلف تجدد را مورد توجه قرار دهد. در بدو امر باید توجه داشت که رویکرد باومن به تجدد انتقادی و از منظر پیامدهای این پدیده در نگاه به انسان و جهان است. از نظر باومن تجدد در چارچوب روشنگری با دو ایده مرکزی همراه بود، نخست اندیشه رهایی و دوم اندیشه پیشرفت.
 در نگاه باومن مدرنیته با ادعاهایی چون خردباوری، عرفی‌گرایی، فردگرایی، سوژه محوری و با مفروضات ناگفته اما قابل تشخیصی چون اروپا محوری، شرق‌شناسی و حذف دیگری بیش از اندازه به خود امیدوار بود و در بیان متفکران عصر روشنگری از جهانی با مختصات بهتر سخن می‌راند. اما تجربه تجدد حتی در خود جوامع غربی به خصوص در دهه‌های میانی سده بیستم نشان داد که خوش‌باوری مذکور ناشی از اتکای بیش از اندازه به خرد انسانی و ناشی از نادیده انگاشتن ابعادی اساسی از هستی پیچیده انسان است. تحولات در عرصه سیاست و علم و تکنولوژی به خصوص ایده صلب و سخت تجدد را در عرصه حیات واقعی به امری سیال بدل ساخت و نشان داد که زندگی در جهان متجدد با تنوع، عدم اطمینان، پیش‌بینی‌ناپذیری و مخاطره همراه است.
تجدد در دل مناسبات سرمایه‌دارانه
نکته مهم‌تر در بحث باومن از تجدد آن است که او همواره کوشیده فاصله خود را با مارکسیست‌های ارتدوکس حفظ کند و باور جزمی روبنا-زیربنا را مورد انتقاد قرار دهد، اما به هر حال در بحث او از تجدد نمی‌توان به بستر سیاسی-اقتصادی آن بی‌تفاوت بود. به عبارت روشن‌تر باومن تجدد را در دل مناسبات سرمایه‌دارانه عصر جدید مورد بحث قرار می‌دهد و تجربیات گوناگون از تجدد را در کنار تحولاتی که سرمایه‌داری از سرگذرانده بررسی می‌کند. بر این اساس گذر از تجدد سخت و صلب به تجدد سیال در بحث باومن، در ربط وثیق و انکارناشدنی با تحول سرمایه‌داری از سرمایه‌داری تولید محور به سرمایه‌داری مصرف‌گرای متاخر قابل فهم است. باومن که زمانی خود از همراهان بحث پساتجدد بود و در اندیشه‌ورزی‌اش از متفکرانی چون دریدا و بودریار متاثر است، در نهایت به منتقد نسبی‌گرایی و ساده‌اندیشی و محافظه‌کاری فرهنگ پساتجدد بدل شد و کوشید نشان دهد که با وجود چشم‌انداز «جذابی» که متفکران پست‌مدرن از جهانی با فرهنگ‌های متکثر ترسیم می‌کنند، از قضا فراهم آورنده امکانات خشونت است.
رویکرد درون ماندگار به تجدد
نکته مهم دیگر در بحث باومن از تجدد آن است که او رویکردی درون ماندگار به تجدد و پیامدهای آن دارد، یعنی برخلاف بسیاری از تحلیلگرانی که می‌کوشند، مصایب به وقوع پیوسته در دوران جدید را ناشی از عوامل بیرونی تلقی کنند و آنها را ناشی از انحراف تجدد یا تجددستیز خوانده‌اند، باومن به خصوص در آثاری که درباره فجایع نازی‌ها در جنگ جهانی دوم نوشته، نشان می‌دهد که اتفاقا این وقایع اموری «بیرونی» یا انحرافی از تجدد نیستند، بلکه اتفاقا از درون عقلانیت ابزاری و قفس آهنینی بر می‌آیند که خردباوری مدرن آن را ترسیم کرده است. نکته مهم‌تر آن است که تجدد به زعم باومن با وجود ادعایش مبنی بر فراهم ساختن امکان آزادی بشری و گستردن امکان‌های کثیر برای انسان‌ها، اتفاقا با برنامه‌ریزی‌های سفت و سخت و کنترل شدید بر حیات عریان انسان‌ها، می‌کوشد همه‌چیز را پیش‌بینی‌پذیر و قابل اندازه‌گیری و مشاهده پذیر کند و هرگونه تخطی از برنامه‌های از پیش موجود را ناهنجاری تلقی می‌کند.
با وجود انتقادهای شدید و تند باومن به تجدد اما نباید او را متفکری تجددستیز خواند که به گذشته بشری فرا می‌خواند و رویکردی ارتجاعی و واپس‌گرا نسبت به پیشرفت‌های انسان دارد. اتفاقا باومن از آن دست متفکرانی است که راه رهایی را با گذر از مخاطرات تجدد امکان‌پذیر می‌داند و در یافتن راه رهایی نیز رویکردی درون‌ماندگار دارد و با راه‌حل‌های تجددستیزانه‌ای چون بازگشت به عقب یا توهم اصالت و... مخالف است. او حتی در بحث از مصرف گرایی در تجدد متاخر نیز یکسره بر سویه‌های منفی و سلبی این امر تاکید نمی‌کند و اتفاقا می‌کوشد در بحث از این پیامدهای تجدد، امکان‌های رهایی‌بخش آنها را بازیابد. «او آزادی در مصرف، انتخاب و اغوا شدگی را شرط و نشانه رهایی‌بخشی در عصر حاضر می‌داند. از نظر وی مصرف‌گرایی فقط به ارضای حرص و شهوت مادی، پر کردن شکم مربوط نمی‌شود، بلکه مساله دستکاری در نمادها به مقاصد گوناگون مطرح است. باومن در مصرف گرایی، نحوه‌ای از ساخت جهان ارتباطی - اجتماعی می‌بیند. مصرف‌کننده آزاد از طریق آزادی انتخاب و آزادی مصرفی که دارد، قادر است نه تنها جهانی از کالاهای نمادین تولید و توزیع کند بلکه به دستکاری و دخالت در ساخت این جهان اجتماعی نیز می‌پردازد.» بنابراین روشن است که باومن حتی در پدیده‌ای چون مصرف‌گرایی نیز صرفا به صورتی منفی نمی‌نگرد و جنبه‌های مثبت آن را برجسته می‌کند.
باومن و مساله حذف
نکته مهم دیگری که در بحث باومن از تجدد اهمیت می‌یابد، به موضوع طرد و حذف اختصاص دارد. باومن که خود در طول حیاتش انواعی از تبعیض و طرد را تجربه کرده است، هم از سوی آلمانی‌ها و هم از جانب کمونیست‌های دو آتشه در لهستان، معتقد است که فرآیند حذف و طرد نتیجه سر راست نگرش یکسان ساز متجدد است که می‌کوشد همه‌چیز را در چارچوب‌های پیشینی عقلانیت سفت و سخت قابل پیش‌بینی و یکرنگ بسازد. او در مقابل بر ضرورت حفظ تفاوت تاکید دارد. بحث اخیر به ویژه در روزگار ما که مساله مهاجران اهمیتی اساسی یافته، بسیار قابل توجه است. باومن پدیده مهاجران در روزگار ما را نه فقط مساله‌ای منطقه‌ای یا صرفا سیاسی و اقتصادی که بحرانی جهانی و فلسفی تلقی می‌کند. البته او انکار نمی‌کند که «بخشی از این مساله شیوه بیان و فهم جهان سیاسی است. پناهجویان بی‌جهان هستند؛ آن‌هم در جهانی که از به هم متصل‌شدنِ دولت‌های مستقل مبتنی بر سرزمین به وجود آمده و این امر مستلزم به‌رسمیت‌شناختن برخورداری از حقوق بشر به‌وسیله تابعیت دولت است. این وضعیت با این واقعیت که هیچ کشوری باقی نمانده است که آماده باشد پناه‌جویانِ بی‌سرزمین را بپذیرد و به آنها سرپناه و شانسی برای زندگی خوب بدهد، وخیم‌تر نیز شده است.» اما همزمان تاکید می‌کند که «دیدن مساله به ‌«صورت جهانی‌تر» نه‌تنها برای فهم کامل پدیده مهاجرت کلان، بلکه برای درک وحشت مهاجرت، که این پدیده در اکثر نقاط اروپا به آن دامن زده است، ضروری است. سیل جمعیت پناهندگان و دیده‌شدن ناگهانی آنان، ترس‌هایی را به سطح می‌کشانند و آشکار می‌کنند که ما به‌سختی برای پنهان کردن و فرونشاندن‌شان تلاش می‌کنیم: آن ترس‌هایی که زاده ضعف‌های خود ما در اجتماع و همچنین تایید مداوم این بدگمانی هستند که سرنوشت ما در دست نیروهایی بسیار فراتر از درک و کنترل ما است.
باومن البته ناامید نیست و در گفت‌وگویی که با مجله تایمز درباره مساله مهاجران داشته در پایان با نگاهی واقع‌گرایانه می‌گوید: «عقیده ندارم که راه‌حل میانبری برای مساله کنونی پناهندگان وجود داشته باشد. نوع بشر در بحران به سر می‌برد و خروجی از این بحران وجود ندارد، مگر اینکه انسان‌ها با یکدیگر متحد شوند. نخستین مانع بر سر راه خروج از این معضل مشترک، امتناع از گفت‌وگوست؛ سکوتی که همراه است با ازخودبیگانگی، انزوا، بی‌توجهی، بی‌اعتنایی و بی‌تفاوتی. بنابراین باید به‌جای دوگانه عشق و نفرت، فرآیند دیالکتیک مرزکشی بر اساس سه‌گانه عشق، نفرت و بی‌تفاوتی یا غفلتی که پناهنده با آن مواجه است، موردتامل قرار گیرد.»

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST